#در_رکاب_حسین
از مکه به سمت کوفه،
از مدینه تا کربلا،
تا بصره
تا تمامی دنیا ....
صحنهٔ آزمونی به وسعت تاریخ گسترده بود.
💢 صحنه ای که هنوز هم چراغهایش روشن است، و ما بازیگران اوییم!
باران فرو می ریزد و ما با چتر رد میشویم.
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
#در_رکاب_حسین
✍ امام باغبان بود؛
در صحرا راه می رفت و هرس میکرد!
قدم قدم /در تمامی طول راه / به اشاره / به ذکر / به طعنه ...
از لزوم اطاعت خویش سخن میگفت.
فَرَزدَق، بَشر بن غالب، عبدالله بن مُطیع،
مردانی از بنی اسد...
اینها تنها چند نمونه از نامهاییست که تاریخ ثبت کرده!
آنها که مسیرشان از کنار چادر امام زمانشان گذشته، با او به گفت و گو نشستهاند!
💥و بعد سر خویش پیش گرفته و رفتهاند...
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
#در_رکاب_حسین
✍ مسلم میتوانست در خانهٔ هانی، ابن زیاد را به قتل برساند اگر؛
بیخبر کشتن را جایز میدانست.
مسلم میتوانست با یک گناه کوچک پیروز شود؛ اما او در راه عشق، پاک باز بود...
💥 مردم کوفه نماز مغرب را پشت سر مسلم به جا آوردند و نماز عشا را به ابن زیاد اقتدا کردند...
نیتها از پشت پردهٔ دل ظاهر شد؛
و ترس بر کینه غلبه کرد.
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
#در_رکاب_حسین
✍ امام نامه های مردم کوفه را،
در برابر حر بن یزید ریاحی بر زمین ریخت!
پس از نماز ظهر / در وادی ذوحَسما ...
حُر گفت؛ ما از نویسندگان نامه نیستیم.
اما؛ شک، گاهی برادرِ ایمان است!
دری به یقین است...
و نبض حیاتِ حُر، با شکِ به خویش، و آنچه که گفت، تپیدن گرفت!
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
#در_رکاب_حسین
✍ پسر نوح غرق شد؛
وقتی که پدرش از بلندای کشتی، دستهایش را برای گرفتن دست او، دراز کرده بود!
ندای "هل من ناصرِ" امام نیز، بوتهٔ امتحان است!
زمان آزمایش است!
سنجهی سلامت روح است!
امام کشتی نجات است ؛
او بر فراز سیل، پیش میرفت...
و دستانش را برای بالا کشیدن همگان میگشود!
اما چه کم بودند آنها که خود را نجات دادند!
چه کم بودند آنها که فهمیدند حسین، فرصت رستگاری است ...
فرصت پاک کردن گذشته، و از نو ساختن!
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
✍ امام، خودِ باران بود!
ما آمده بودیم که آب بارانِ بر زمین ریخته را،
در مَشکهایِ عطش
به لبتشنگان برسانیم ....به تشنگان واژه،
تشنگان حقیقت.
از همین لحظهها تا هزاران سال در زمان.....
مردان برای شهادت آمده بودند،
و ما برای شهـــود !
ما آمده بودیم شاهدان شهادت باشیم،
و شاهدان شقاوت ...
ما آمده بودیم؛ با اشکهای خشکشدهمان،
روایتگر بستن آب باشیم؛
بر مردی که آبهای جهان، مهریهی مادرش بود!
🌟 #در_رکاب_حسین
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
✍ زندگانی آزمون انتخاب است؛
بین بهشت و جهنم، در هر لحظه ، هر قدم
گاهی در هر نَفَس حتی ....
گندم ری پنهان شده است.
که هر کجا آزمون انتخاب بین نیکی و بدی در کار باشد، یکی از آن دو گندم ری است.
تا حلول #عمر_سعد ، در روح آدمی
به قدر یک انتخاب فاصله است.
زندگانی هر آدمی راهی ست که از درون او میگذرد و با هر قدم شکل میگیرد!
انسان صراط است.
خود، نامهٔ عمل است
خود، بهشت و جهنم است.
🌟 #در_رکاب_حسین
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
#در_رکاب_حسین
آخرین آزمون کشتن چراغ بود❗️
و در آن چادر
کسی نبود که آزمون آخر را باخته باشد!
کسی نبود که بوی بهشت را نشنیده باشد!
اصلا در آن چادر؛ دیگر کسی نمانده بود!
همه یک نفر بودند
همه از خویش رها شده، و با امام یکی شده بودند!
چیزی نداشتند جز او /
کسی نبودند جز او /
هیچ نبودند و نور بودند همه ....
آخرین آزمون اما؛
هنوز ادامه دارد.... در چادری دیگر🔅!
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9