دستش رو محڪم گرفتم....
گفتم : بحثو عوض نڪن...
این سوختگے دستت چیه هادی ؟!
خنــدید...
سرشو پایین انداخت و گفت :
یه شب شیطون اومد سراغم...
منم اینجورے ازش پذیرایے ڪردم...
#شهیدهادےذوالفقارے🍃
#شادی_روح_شهدا_صلوات
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9