شوقي افندي به هنگام تبيين جايگاه #بيت_العدل، به موضوع سكوت عمدي قانونگذار بهائيت اشاره ميكند: «چنانچه بيت عدل اعظم که اساساً اهميّتش از ولايت امر کمتر نيست، از آن منتزع گردد، نظم بديع حضرت بهاء الله از جريان باز مانده و ديگر نميتواند حدود و احکام غير منصوصه تشريعى و ادارى امر الله را که شارع اعظم متعمّداً در کتاب اقدس نازل نفرموده تکميل نمايد». (۱)
#بهائيت با وجود آنكه خود را به روزترين اديان و بر پايه مقتضيات زمان معرفي ميكند، در اعترافي آشكار تصريح دارد كه شارع (قانونگذارش) حدود و احكامي را به عمد در كتاب اقدس (كتاب مقدس بهائيان) بيان نكرده است.
با بررسي آثار سران بهائيت، از جمله عباس افندي (مبين بهائيت) برخي جنبههاي چرايي اين تعمد آشكار ميشود؛ براي نمونه كتاب اقدس درباره ازدواج با محارم سكوت ميكند و تنها حرمت ازدواج با زن پدر (اعم از مادر و زن بابا) را بيان ميكند: «قد حرّمت عليکم ازواج آبائکم»(۲) و عباس افندي در مقام تبيين، حكمت اين سكوت ازدواج با نزديكان را افزايش جمعيت بهائيت اعلام ميكند: «چون امر بهايي قوّت گيرد مطمئن باشيد که ازدواج به اقربا نيز نادر الوقوع گردد».(۳)
چه بسا اگر عباس افندي تا عصر ما زنده بود و مسافرتهاي امريكايي و اروپايياش ادامه داشت، آزادي همجنسگرايي در غرب را ميديد يا از اخبار ميشنيد، حياي حسينعلي نوري (سركرده بهائيت) كه ميگويد: «انّا نستحيي ان نذکر حکم الغلمان»(۴) را به اقتضاي زمان تبيين و ازدواج همجنسگرايان را تجويز ميكرد!!
در فضاهاي زير ميزبان شما هستيم:
https://eitaa.com/bahaiat
https://www.instagram.com/bahaiat
https://bahaiat.org/
#بهائيت از رفع يا ترک تعصبات سخن ميگويد: «از جمله #ترک_تعصّبات دينيه و تعصّبات مذهبيه و تعصّبات جنسيه و تعصّبات ترابيه و تعصّبات سياسيه است». او مينويسد: «بايد در هر دم، صد هزار شکرانه نمائيم که الحمد للّه از تعصّبات جاهليه راحت يافتيم و به جميع اغنام الهيه مهربانيم.»
حسين علي نوري(#بهاءالله)، دوستداران و پيروان تفکر خود را درّ و جواهر ميخواند و ديگران را سنگ ريزههاي زمينِ خاکي مينامد: «احبائي هم لئالي الامر و من دونهم حصاه الارض». او که از معاشرت با اديان سخن ميگفت، شيعيان را مشرک ميخواند: «لعمر الله حزب شيعه، از مشرکين از قلم اعلي در صحيفه حمرا مذکور و مسطور» و ديدار با مشرکان را حرام ميشمرد: «إعلم بأن الله حرّم على احباء الله لقاء المشرکين و المنافقين.»
او غير #بهائيان را از حيوانات ميشمارد: «نفوسي که از امر بديع معرضند، از رداء اسميه و صفتيه محروم، و کل از بهائم بين يدي الله محشور و مذکور».
او در توهين به مادر غير بهائيان ميگويد: «من ينکر هذا الفضل الظاهر الباهر المتعالي المنير، ينبغي له بان يسئل عن امه حاله، فسوف يرجع الي اسفل الجحيم». همچين ميگويد: «قل من کان في قلبه بغض هذا الغلام فقد دخل الشيطان علي فراش امه.»
حسين علي نوري در سخني قوميتگرايانه درباره آذري و ترک زبان ميگويد: «اترکوا التروک و لو کان ابوک، ان احبّوک اکلوک و ان ابغضوک قتلوک.»
براي مطالعه كامل و مستند اين نوشتار به وب سايت #پايگاه_جامع_شناخت_بهائيت مراجعه فرماييد.
در فضاهاي زير ميزبان شما هستيم:
https://eitaa.com/bahaiat
https://www.instagram.com/bahaiat
https://bahaiat.org/
بهائيت، آموزه خاتميت را ابداع علماي اديان ميداند و چنين مينمايد که هر ديني تاريخ مصرفي دارد که پس از گذشت آن تاريخ، اين ديانت نه تنها سودمند نيست، بلکه همچون داروي تاريخ مصرف گذشته، بيماريزا و خطرآفرين است؛ بنابراين ميبايست بر اساس مقتضاي زمان، دگرگون شود.
عباس افندي درباره بديع بودن بهائيت ميگويد: «اين عصر، عصر حقيقت است افکار پوسيده هزاران ساله منفور عاقلان با هوش و عالمان پر جوش و خروش. در اين قرن عظيم جميع اصول قديمه پوسيده به کلّي متروک شده در هر خصوص افکار جديده به ميان آمده...»(مكاتيب، ج3، 331-334)
بر اين اساس آنان آموزههاي اديان و مذاهب گذشته را پوسيده و منفور ميشمارند و تعاليم عليمحمد شيرازي و حسينعلي نوري را جديد، تازه و نو معرفي ميکنند.
اين در حالي است كه بهائيان در ادعاهاي پي در پي بابيت، مهدويت، نسخ اسلام، نبوت، مظهريت و الوهيت از فرقهاي پيش از خود، از جمله اسماعيليه، نصيريه، حروفيه و نقطويه بهره گرفته و در نگاه باطني به قيامت از اسماعيليه، حروفيه و نقطويه الگوبرداشته است.
در فضاهاي زير ميزبان شما هستيم:
۱. ايتا: https://eitaa.com/bahaiat
۲. اينستاگرام: https://www.instagram.com/bahaiat
۳. بله: https://ble.ir/bahaiat_org
۴. پايگاه جامع شناخت بهائيت: https://bahaiat.org/
معضلهای ۹ گانه #بهائیت در تعالیم دوازده گانه
عباس افندي (معروف به #عبدالبهاء، دومين سركرده #بهایيت) تعاليم بهائيت را بديع و جديد خوانده و به پدرش (حسين علي نوري، معروف به #بهاءالله، مؤسس بهائيت) نسبت ميدهد: «تعاليم حضرت بهاء اللّه في الحقيقه مثل ندارد؛ روح اين عصر است و نور اين قرن»(1)؛ همچنين: «آن تعاليم حضرت بهاءاللّه که مشهور آفاق است و نفثات روح القدس است ...».(2)
در بررسي تحليلي اين تعاليم، چالشهاي فراواني پيش روي شعارهاي بهائيت به چشم ميخورد كه در اين نوشتار به 9 مورد از آنها اشاره ميشود:
1. بر خلاف ادعاي سران بهائيت، اين تعاليم جديد و بديع نيستند
2. اين تعاليم، شعارگونه، كلي و بدون راهكار اجرايي هستند
3. تناقض با گفتار و كردار سران بهائيت دارند
4. برخي از آنها با مباني علمي سازگاري ندارد
5. با احكام عملي بهائيت تناقض دارد
6. برخي از آنها با تعاليم اديان الهي و سيره پيامبران تناقض دارد
7. به اسم دوازدهگانه است، ولي حداقل سيزده عنوان است
8. با پيامها و منشورات #بيت_العدل در تناقض است
9. اين تعاليم منسوب به حسينعلي نوري است؛ ولي بسياري از آنها در آثار خودش نيست
به اميد روزي كه حقجويان و باطلستيزان با ترك تقليد كوركورانه و برداشتن عينك تعصب جاهلانه، با چشم خود ببينند و حقيقت را از باطل بازشناسند...
#bahaiat #bahai
پانوشت:
1.خطابات، ج 3، ص 78.
2. مکاتيب، ج3، ص 331 ـ 334.
در فضاهاي زير ميزبان شما هستيم:
۱. ايتا: https://eitaa.com/bahaiat
۲. اينستاگرام: https://www.instagram.com/bahaiat
۳. بله: https://ble.ir/bahaiat_org
۴. پايگاه جامع شناخت بهائيت: https://bahaiat.org/
سران بهائيت، بيت العدل را به دليل قانونگذاري احكام، معصوم از خطا ميدانند و درباره مصونيت و محفوظ بودن اين نهاد قانونگذاري تأكيدهاي بسياري در آثار خود دارند كه به برخي از آنها اشاره ميشود:
الف. حسين علي نوري مينويسد: «آنچه از حدودات در کتاب بر حسب ظاهر نازل نشده بايد اُمناى بيت عدل مشورت نمايند آنچه را پسنديدند مجرى دارند انّه يلهمهم ما يشاء و هُو المدبّر العليم».(2)
ب. عباس افندي مينويسد: «مثلاً بيتالعدل عمومي، اگر به شرايط لازمه، يعني انتخاب جميع ملت، تشكيل شود، آن عدل در تحت عصمت و حمايت حق است؛ آنچه منصوص كتابْ نه، و بيتالعدل به اتفاق آراء يا اكثريت، در آن قراري دهد، آن قرار و حكم محفوظ از خطاست ... هيأت بيت عدل در تحت حمايت و عصمت حق است».(3)
از سوي ديگر، عباس افندي از احتمال اختلاف دستورات بيت العدل با آيات (نوشتههاي) حسينعلي نوري سخن ميگويد: «ولي امر، رئيس لاينعزل اين مجلس فخيم (بیت عدل) است، ... هر گاه تصميمي را وجداناً مباين با روح آيات منزله تشخيص دهد، بايد ابرام و تأكيد در تجديد نظر آن نمايد».(5)
اين دستور عباس افندي مفهوم مهمي دارد و آن احتمال خطاي بيت العدل و به وجود آمدن تناقض ميان قانون صادر شده از سوي بيت العدل با قوانين منصوص قبلي توسط حسين علي نوري است.
چطور ميشود بيت العدل ملهم به الهام الهي و داراي عصمت باشد؛ ولي حكم و تصميمش با روح آيات حسينعلي نوري (بها) همخواني نداشته باشد؟
ادامه را در پايگاه جامع شناخت بهائيت: https://bahaiat.org/%D8%A8%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C/2543 بخوانيد.
بهائیت از جریانهای مدعی عصر حاضر است که ادعاهای بسیاری در حوزه ديانت دارد؛ از جمله به روز و اقتضاي زمان بودن!! ولی در مقام عمل فقیر است. به عبارت دیگر، بهائیت فقیری است که با ادعاهای بسیار و جنجال و هیاهو به دنبال پنهان کردن فقر ذاتی خود است.
برای روشن شدن حقیقت، مطلب را در قالب چند مثال مطرح میکنیم تا موضوع به سادگی روشن شود.
هنگامیکه سخن از اصول و تعالیم دین میشود، بهائیت از تعالیم دوازدهگانه خود سخن میگوید؛ ولی مشکل اینجاست که این تعالیم، چند شعار کلی است که قابل تأویل و تفسیر است و وارد جزئیات نمیشود؛ مثلاً شعار «تساوی حقوق زن و مرد»، گنگ و کلی است که بهائیت با تبلیغات بسیار، آن را به خود نسبت داده و از ابداعات خود میشمارد؛ ولی حقپژوهان میدانند که موارد بسیاری در بهائیت وجود دارد که زن نه تنها مساوي و برابر با مرد نیست، بلکه به کلی از حقوق خود محروم است و بهائیان یا سکوت کردهاند یا به توجیه پرداختهاند؛ جای خالی زن در تشکیلات بیت العدل و جانشيني سران بهائيت از جمله عبدالبها و ... یکی از این موارد است.
جالبتر آن که در موارد بسیاری زنان بهائی نیز با یکدیگر برابر نیستند، چه رسد زن با مرد؛ تفاوت مهریه زن شهری با زن روستایی را میتوان از جمله این نابرابریها شمرد.
هنگامیکه وارد بحث احکام میشویم، کلیات بیان میشود؛ ولی خبری از جزئیات (فروعات) نیست؛ برای نمونه در بحث ازدواج، کلیات را بیان میکنند؛ ولی جزئیات (همچون ازدواج با محارم، نفقه زن و فرزندان پس از طلاق و مجازات سرقت، توهین و ...) را مسکوت میگذراند؛ مثلاً ميگويد: «اگر كسي خانه شما را به عمد آتش زد، خودش را بسوزانيد!»(1) ميزان سوزاندن چقدر است؟
بنابراین بهائیت تنها یک جریان شعارپرداز و مدعی است که حرفهای به ظاهر جدید و زیبا میزند؛ ولی در حقیقت شعارهای ناپختهای را ارائه میدهد که در بسیاری از موارد بازگو کردن ادعاهای پیشینیان است، آن هم در حد کلیات، زیرا در حقیقت در عرصه حقوق جزایی و مدنی حرفی برای گفتن و قانونی برای ارائه ندارد.
جالب است كه در برابر این همه فقر، دست پيش ميگيرد و مطالبهگری ميكند؛ به این معنا که پیوسته بر دیگران ایراد میگیرند و سعی بر خردهگیری، اشکالتراشی و شبههپراکنی نسبت به آموزهها و احکام دیگران دارند؛ ولی هیچ آموزه یا حکم جایگزینی ارائه نمیکنند که امکان اجرا داشته باشد.
این گونه خردهگیری و اشکالتراشی را باید چنین پاسخ داد که با حلوا، حلوا گفتن، دهان شیرین نمیشود، شما چه پیشنهادی کابردی و قابل اجرایی دارید؟ آن هم به صورت کامل و با جزئیات وگرنه با کلیگویی که نمیتوان نیازهای جامعه را پاسخ گفت!!
البته بايد توجه داشت كه شايد اين كليگويي بيدليل هم نبوده است، زيرا اگر براي توهين و تهمت حكمي دهند و وارد جزئيات شوند، وقتي خودشان به ديگران توهين ميكنند يا نسبت ناروا ميدهند، خودشان نيز مستحق آن حكم خواهند شد، از اينرو براي خود دردسر نميخرند؛ از سويي به تجربه براي سران بهائيت ثابت شده است كه هر جا زيادهگويي كردهاند، چالشها و معضلاتي را درست كرده و تناقضات بسياري گفتهاند؛ همچنين اگر در احكام جنسي وارد جزئيات شوند و همه بايد و نبايدها را بگويند، از ميزان گرايش به بهائيت كاسته ميشود و ...(2)
به اميد روزي كه حقجويان و باطلستيزان با ترك تقليد كوركورانه و برداشتن عينك تعصب جاهلانه، با چشم خود ببينند و حقيقت را از باطل بازشناسند…
پانوشت:
1. اقدس، ص 18.
2. پايگاه جامع شناخت بهائيت.
در فضاهاي زير ميزبان شما هستيم:
1. ايتا: https://eitaa.com/bahaiat
2. اينستاگرام: https://www.instagram.com/bahaiat
3. بله: https://ble.ir/bahaiat_org
4. پايگاه جامع شناخت بهائيت: https://bahaiat.org/
بهائيت براي خودنمايي و نشانهگذاري در جامعه و تبليغ بصري، نمادها و المانهايي را طراحي كرده و در لباسها، زيورآلات و ... درج ميكند تا حس كنجكاوي مخاطب را با ديدن آنها تحريك كند.
جالب توجه است كه بهائيت در سلام و درود، به گونهاي پيرو حكم عليمحمد شيرازي (معروف به باب، سركرده بابيت) هستند و كلام تازهاي ندارند. علي محمد شيرازي در اينباره مينويسد: «باب پنجم از واحد ششم بيان در حكم تسليم است كه سلام بدهند مردها به «الله اكبر» و جواب بدهند به «الله اعظم» و زن ها سلام بدهند به «الله ابهي» و جواب بدهند به «الله اجمل».(1) البته بهائيت با تغييري جزئي در اين باره «الله ابهي» را جايگزين تكبير اسلام، يعني «الله اكبر» ميكند و به جاي تأكيد بر بزرگي خدا، تأكيد بر نور دانش خدا ميكند و اين «الله ابهي»، يعني خداي روشناييها؛ بر اين اساس، بهاء ابهي نيز به معناي اي روشنترين روشناييها.
بايد توجه داشت كه عبارت «الله ابهی» به عنوان سلام بین بهائیان به کار می رود؛ ولی طبق بیان شوقي افندي (معروف به ولي امر اله، دومين سومين سركرده بهائيت) بهائيان ميبايست موقعی که غیر بهائیان حضور دارند، از گفتن الله ابهی خودداری کنند .(2) و اين همان پنهان داشتن عقيده يا تقيهاي است كه در عقايد بهائيت حرام است.(3)
روشن است كه عليمحمد شيرازي نيز در اين حكم از تكبير اسلام، يعني الله اكبر الگوگرفته است و نوآورياي از خود ندارد.
پانوشت:
1. کتاب بیان فارسی، ص196.
2. کتاب اصول ديانت بهائى، ص ۵۷.
3. پايگاه جامع شناخت بهائيت.
1. https://eitaa.com/bahaiat
2. https://www.instagram.com/bahaiat
3. https://bahaiat.org/