eitaa logo
با هم باشیم ۱۸
101 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
5.7هزار ویدیو
89 فایل
از ما بترس، طائفه ای پراراده ایم☝🏻 ما مثل کوه پشت علی ایستاده ایم✌🏻 از ما بترس شیعه سر سخت حیدریم🤚🏻 جان بر کفان جبهه ی فتوای رهبریم✊🏻 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @Fathi0313 @asheghshahadatF16 ارتباط با ادمین کانال 👆🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨 بخشی از کتاب کندوی عنکبوت 💠ابراهیم که از پرسش‌های الهام استقبال می‌کرد، از جایش بلند شد و کنار الهام نشست. با لحنی آرام گفت: «ببین همسرم! تمام سؤالات تو را دین پاسخ داده. اینکه می‌گویی ما کجا و اهل‎بیت کجا و این مقایسه را پوششی برای ترک وظیفه‌ات کرده‌ای، جوابش کاملاً روشن است، چون فرمول خدا در قرآن این است که تکلیف هرکس به‎اندازۀ وسع و ظرفیت و توان اوست. یک مثال ساده می‌‎زنم تا برایت جا بیفتد. اگر در مسابقات المپیک در رشتۀ دو میدانی یک نفر قهرمان شود، به او مدال طلا می‌دهند. درست است؟» الهام با تکان دادن سرش، حرف ابراهیم را تأیید کرد و با حالت کنایه گفت: «خب که چه؟» ابراهیم گفت: «عجله نکن. بعد از مسابقات المپیک، مسابقات پاراالمپیک که مخصوص معلولان است، برگزار می‌شود. در این مسابقات نیز اگر کسی در دو میدانی قهرمان شود، به او چه مدالی می‌دهند؟» الهام که منظور ابراهیم را فهمیده بود، سکوت کرد، اما ابراهیم خودش به‎سرعت جواب داد: «بله، به او هم مدال طلا می‌دهند. الآن سؤال من این است که آیا مدال طلای این فرد معلول که قهرمان شده، با مدال طلای آن قهرمانی که جسمش سالم است، فرق دارد؟ مسلماً جنس هر دو مدال، طلای ناب و واقعی است.» ابراهیم نگاه محبت‌آمیزی به چهرۀ الهام انداخت و گفت: «ببین عزیزم! خدا نیز برای پاداش دادن بندگانش به میزان توانایی و شرایط آن‎ها نگاه می‌کند. اگر در یک کلاس، شاگردی حافظه‌اش خوب باشد و بتواند روزی یک صفحه از قرآن را حفظ کند، ولی روز امتحان نصف آن صفحه را حفظ کرده باشد، نصف نمره را می‌گیرد. حالا اگر در همان کلاس، شاگردی وجود داشته باشد که ذهنش بیشتر از دو خط کِشِش ندارد و در روز امتحان، دو خط خودش را با تمام تلاش حفظ کند، حتماً نمرۀ کامل می‌گیرد. تفاوت این شاگرد با شاگرد قبلی در تعداد خطوط حفظ‎شده خیلی زیاد است، چراکه این شاگرد دو خط حفظ کرده و شاگرد قبلی نصف صفحۀ قرآن را، اما معلم برای نمره دادن به کمیتِ کار آن‎ها نگاه نمی‌کند، بلکه به میزان سعی و همت و توانمندی و ظرفیت آن‎ها نظر می‌کند و به اولی که چندبرابرِ دومی قرآن را حفظ کرده، نصف نمره‌ را می‌دهد.» ابراهیم باز تبسمی کرد و گفت: «خب الهام‎خانم! اگر ما خودمان را با اهل‎بیت مقایسه کنیم و این‎طور نتیجه بگیریم که چون ما مثل آن‎ها توانمند و باایمان نیستیم، پس باید به آن‎ها توسل و تمسک کنیم خوب است، چراکه واقعاً آن‎ها در اوج عصمت و عبودیت و علم هستند، اما این قیاس کردن نباید منجر به ناامیدی شود و نباید بگوییم چون به گرد پای آن‎ها نمی‌رسیم، پس بی‌خیال وظایف خود شویم. نه، این قضاوتِ نادرستی است، چراکه خدای ما این‎قدر مهربان است که در روز حساب و کتاب، حتماً در کنار فعالیت و نیتمان، به وسعت و ظرفیت روحی و جسمی ما نیز نگاه می‌کند و مطابق آن به ما اجر می‌دهد. پس دقت کن که اگر ما با همین ظرفیت موجود، تمام اهتمام و کوشش خود را به میدان بیاوریم و با نیت خالص، عمل صالح انجام دهیم، خدای بزرگ به ما همان مدال طلایی را عطا می‌کند که به اهل‎بیت می‌دهد، بنابراین در مضمون روایات داریم که اگر با تمام توانمان از خدا و اهل‎بیت اطاعت کنیم، در بهشت همنشین و هم‎جوار آن‎ها و اولیای خاص خدا می‌شویم. این یعنی به ما در بهشت جایگاهی را می‌دهند که به خوبان خاص خدا داده‎اند.» ابراهیم همان‌طور که انگشتان دستش را در هم گره کرده بود، گفت: «بله، برای خدا در روز قیامت، عناوین و منصب‌های دنیایی ملاک نیست. ممکن است در روز قیامت یک کارگر ساده و بی‌سواد به‌خاطر نیت خالص و به‎کارگیری تمام تلاشش، از یک عالم باسوادی که در دنیا کلی بروبیا داشته و حتی به کارهای خوب و خیرخواهانه شهرت داشته، هزاران درجه بالاتر برود.» الهام که از سخنان ابراهیم در سکوت عمیقی فرو رفته بود، همان‎طور که گوشی موبایلش را از روی زمین برمی‌داشت، گفت: «ببین ابراهیم! تو با این حرف‌هایت می‌خواهی مرا از سقط بچه‌ای که در شکم دارم، منصرف کنی، اما این قضیه توی کَت من نمی‌رود که چرا من اختیار بدن خودم را ندارم؟» 👈ادامه دارد ... همراه ما باشید با بخشهایی از کتاب کندوی عنکبوت 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 @bahambashim18
♨️ سیاحت غرب ♨️ 📝 آقانجفی قوچانی ... ولی آن دیگری گفت چون مناط (معیار) رفتار ما با این شخص، جواب سؤال آخری است و آن هنوز معلوم نیست، ما باید به مأموریت خود عمل نموده، وظایف خود را انجام دهیم و این هرکه باشد عناوین و اعتبارات در نظر ما اعتباری ندارد. پس سؤال نمودند: «مَن نَبیُّک؟» یعنی پیغمبر تو کیست؟ و در این هنگام طپش قلب من کمتر و زبانم بازتر و صدایم کلفت‌تر گردیده بود، جواب دادم: نَبيّي رسولُ الله الی الناسِ کافّة محمدُ بن عبدالله خاتمُ النبیین و سیدُ المُرسَلین صَلّی الله علیه و آله (پیغمبرم، فرستاده‌ی خدا به سوی همه مردم محمد بن عبدالله خاتم پیامبران و سروَر رسولان است درود خدا بر او و برخاندان او) در این هنگام غیظ و غضبشان بالکلیة (به‌طور کامل) رفت و صورتشان روشن گردید و از من هم آن ترس و وحشت رفت.☺️ پس سؤال نمودند از کتاب و قبله و امام و خلیفه رسول الله. جواب دادم: کِتابي قرآنٌ کریمٌ و قَد نزّل مِن رَبٍّ رَحیمٍ عَلَی نَبيّ حَکیمٍ. (کتاب من قرآن کریم است که از سوی پروردگار مهرگستر بر پیامبر حکیم نازل شده) و قِبلَتِي کَعبة وَالمَسجدُ الحَرام (و قبله‌ام کعبه و مسجدالحرام است) «وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ؛ و هر کجا بودید، روی بدان جانب کنید. /بقره،150» اَلمَسجدُ الحَرام ظاهراً، و باطناً الحقّ المتعال. (مسجد الحرام قبله ظاهری من است و قبله‌ی باطنی‌ام، حق متعال است) «إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ؛ من با ایمان خالص روی به سوی خدایی آوردم که آفریننده‌ی آسمانها و زمین است و من هرگز از مشرکان نیستم. /انعام،79» و اَئمّتي وخُلفاءِ نَبيّي اِثنَی عَشَر اِمَاماً اَوّلُهُم عَلي ابن اَبی‌طالب َو آخَرُهُم حُجَّة ابن الحَسَن صَاحِبِ العَصرِ وَ الزَّمان مُفتَرِضُوا الطّاعَة وَ مَعصُومُون مِنَ الخَطَأ وَ الزَّلَل، شُهَداءُ دَارِالفَنَاء و شُفَعَاءُ دَارالبَقَاء. (و امامان من و جانشینان پیغمبر من، دوازده امامند، اول آنها علی بن ابی‌طالب و آخرشان حجت بن الحسن صاحب العصر و الزمان است که اطاعت همگی‌شان واجب بوده و از گناه و خطا پاک و منزّه هستند، آنها در دنیا گواه اعمال ما و در آخرت شفیع و واسطه‌ی مغفرت و بخشایش پروردگارند.) و یک یک اسامی و نسب و حسب آن بزرگواران را برای آنها شرح دادم.👌 گفتند: این همه طول و تفصیل لازم نبود، جواب هر کلمه، یک کلمه است. گفتم برای شما از این مفصل‌تر لازم است، زیرا که درباره ما از اول بدگمان بودید و بر خلقت ما اعتراض نمودید، با اینکه بر فعل حکیم (کار خدای دارای حکمت) نمی‌بایست اعتراض نمود. و از آن روزی که اعتراض شما را فهمیدم، از شما دقّ دلی پیدا کردم. حتی آن‌که متعهد شدم که اگر مجالی بیابم، از شما سؤالاتی بنمایم و چون و چرایی دراندازم، ولی حیف که با این گرفتاری و مضیقه (تنگنا) مجالی برایم نمانده. با لب دمساز خود گر جفتمی - همچو نی من گفتنی‌ها گفتمی 🤔و سکوت نمودم و منتظر بودم که چه سؤالی بعد از این می‌کنند. دیدم سؤالی نکردند فقط پرسیدند: این جواب‌ها را از کجا می‌گویی و از که آموختی؟ و از این سؤال به فکر فرو رفتم که ادّله و براهینی که در دارِ (سرای) غفلت و جهالت و خطا و سهو مرتّب نموده بودم، از کجا سهو و خطایی در مادّه (اصل) و یا در صورت (نوع) و یا در شرایط اِنتاج (نتیجه گرفتن) آن روی نداده باشد؟ و از کجا که [قیاس] عَقیم (بی‌ثمر و بی‌نتیجه) را مُنتِج (نتیجه‌بخش) خیال نکرده باشیم و از کجا که آنها به موازین منطقی درست دربیاید و از کجا که آن موازین، موازین واقعی باشد و خود ارسطو که مُقَنّن(قانون‌گذار) آن موازین است، به خطا نرفته باشد؟ ادامه دارد... 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 @bahambashim18
35.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🇵🇸 📍ویژه برنامه ساعت صفر 🍃🌹🍃 📍آیا ایران توانایی ادامه جنگ را دارد؟ 📍چرا عراقچی با تروئیکای اروپایی دیدار کرد؟ 🍃🌹🍃 | | | 🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷 @bahambashim18