#چهار_شنبه_های_کتاب
📕کتاب «پسرک فلافل فروش»
محمدهادی ذولفقاری در دهه فجر سال 67 بدنیا آمد و نوجوانیاش را در فلافل فروشی طی کرد تا خیلی زود خود را میان بچه های مسجدی بسیجی ببیند. او که دلباخته شهید ابراهیم هادی بود، بسیار تلاش میکرد شبیه او باشد. برای درس طلبگی که به نجف رفت وابسته این شهر و همسایگی با امیرالمومنین شد. آدمی که اهل خدا باشد همه جا خیرش به بندگان خدا میرسد. اویی که با هزینه شخصی خانههای مردم مستضعف نجف را لوله کشی آب میکرد، اسلام واقعی را شناخته بود. او فهمیده بود لباس روحانیت یعنی لباس خدمت به خدا و خلق خدا.
در برشی از کتاب پسرک فلافل فروش میخوانیم:
خواهرش میگفت: آخرین بار وقتی هادی به نجف رفت، یک وصیتنامه با دستخط کاملاً معمولی که پاکنویس هم نشده بود داخل کمد پیدا کردیم. در آنجا نوشته بود: حجابهای امروزی بوی حضرت زهرا (سلام الله) نمیدهد حجابتان را زهرایی کنید...
🥀🥀🥀🥀🥀
@bahambashim18