هدایت شده از روزنه
سناریوی متهمسازی حزباللهیها وارد فاز اجرایی شد!
به هوش باشیم
همانطور که قبلتر نیز بدان هشدار داده شد
و آنگونه که پیش از این در نوشتجات امثال #عباس_عبدی نیز اعلان شده بود، به نظر میرسد فاز بعدی عملیات رسانهای دشمن و پادوهای داخلی آن، انجام اقدامات نامتعارف سازمانیافته علیه عناصر مکشفه و بدنامسازی جریان مؤمن و انقلابی است.
حزباللهی اصیل چشمش به چارچوبهای دینی و قانونی است. هر اقدام خلاف چارچوبها نت وجاهت شرعی دارد و نه در قاموس انقلابیگری میگنجد. پس رد پای اقدامات مشکوک را بای در جای دیگری جستجو کرد....
بازخوانی پروژه #قتلهای_زنجیرهای از این جهت بسیار به کار میآید؛ ببینیم دشمن با استفاده از عوامل مرموز داخلی چگونه این پروژه خطرناک را طراحی و اجرا کرد.
از یاد نمیبریم که #عباس_عبدی از نخستین کسانی بود که این پروژه را رسانهای کرد!
حالا همان تیم و جریان غربگرا دارد زمینهسازی و ذهنیتسازی رسانهای درست میکند علیه جریان مؤمن و انقلابی!
دشمن میخواهد با بدنامسازی حزباللهیها و مؤمنان، میدان فرهنگی را از مجاهدان فرهنگی خالی کند و آنگاه به آسانی وارد فازهای بعدی از پروژه امنیتی حجاب (عریانی، طرح مسائلی همچون عادی سازی همجنسبازی و....) شود.
بسیار باید هشیار بود...
@rozaneebefarda
تذکار: غربگرایان و سابقه شانهخالی کردن بازرگان
یکی از کاندیدای مطرح انتخابات ریاست جمهوری 1403 مسعود #پزشکیان است. وی در اولین صحبتهای تلویزیونی خود در گفتگوی ویژه خبری به گونهای سخن گفت که انتظار دوستداران و پشتیبانان خود را کسب نکرد. از روی ناچاری #عباس_عبدی یکی از مشاوران مهم وی این بیبرنامگی و عدم تسلط را اینگونه توجیه میکند:
« چه کسی گفته کار رئیسجمهور ارائه برنامه اقتصادی است؟ ... تفاوت پزشکیان با نامزدهای دیگر این است که عدم تخصص در حوزه اقتصاد را صادقانه ابراز میکند»
جدای از این تحلیلها درباره ضعف برنامه وی، این گفتگو تداعی کننده سبک و منش هم شهری دیگرش در عرصه سیاست بود که دورانی کوتاه دولت موقت ابتدای انقلاب را به عهده داشت. تشابه سیاسی این دو، میتواند ما را به نتایج مشابهی از عملکرد آنها رهنمو سازد.
همانگونه که پزشکیان در اولین نطقش نتوانست انتظارات را برآورده کند، مهندس #بازرگان نیز در ابتدا ضعیف ظاهر شد. وی که قرار بود برنامه اقتصادیاش را در اولین سخنرانیاش بعد از فرار شاه ارائه دهد آب پاکی روی دست مخاطبینش ریخت. وی در دانشگاه تهران در 20 بهمن 1357 میگوید که من مدیر نازک نارنجی هستم! و از وزرای من انتظار زیادی نداشته باشید اما شما مردم باید در شبانه روز 48 ساعت کار کنید!
وی در این باره میگوید:
«از حالا باید عرض کنم که از این بنده حقیر سراپا تقصیر انتظار علی بودن نداشته باشید. علی نیستم که همان شب اول بگویم معاویه از جایت بلند شو. ... بنده ماشین سواری نازک نارنجی هستم که باید روی جادههای آسفالت و راه هموار حرکت کنم. شما باید این راه را برایم هموار کنید.
... ملت هم باید در شبانه روز 48 ساعت کار کنند. یعنی همان مدت با راندمان 2 برابر. حالا لازم است که تنتان را چرب کنید آماده باشید و تحمل خیلی سختیهای و بدیها را داشته باشید. ... انتظار اینکه این وزرا مریم بافته و عیسی رشته باشد نداشته باشید. ... بنابراین هیچیک از این آقایان وزراء از جمیع جهات کامل، بیعیب، میرا، مصلح، متخصص، کامل نخواهند بود. این را از حالا عرض میکنم. گربه را دم حجله باید کشت [خنده جمعیت]» روزنامه کیهان، 21/11/1357، شماره 10634، ص3
نهایت برنامه اقتصادی که بازرگان در این سخنرانی گفت این بود که باید اعتصابها را کنار بگذارید و شما مردم باید کار کنید! و صرفا این وعهده شعاری را به مردم میدهد که:
«... این حلالیت را علیالحساب روی خطها، خطاها و اشتباهها میطلبم، منتها آنچه اکنون وعده میدهم و از جانب وزراء آینده هم عرض میکنم داشتن حسن نیت، قصد خدمت و فعالیت است.»
این نازک نارنجی بودن و نداشتن روحیه انقلابی در بازرگان در نهایت به آنجا انجامید که با تکانههای مختلف سیاسی تهدید به استعفا میکرد و در نهایت نیز به بهانه اشغال لانه جاسوسی استعفا داد و چنان شد که امام خسارت این مدت را در منشور روحانیت چنین یاد میکنند:
«... در کارهای دیگر نیز جز حرف و ادعا هنری ندارند. امروز هیچ تاسفی نمیخوریم که آنان در کنار ما نیستند چرا که از اول هم نبودهاند. انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروهها و لیبرالها میخوریم»
بیهنری جریان غربزده داخلی با این سخنان پزشکیان بیشتر آشکار شد و بعید نیست که به جهت زودرنج بودنشان در پیچ و خمهای عرصه مدیریتی و اجرایی کشور زود از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند و به اولین فشار ترامپهای آینده از صحنه، استعفا دهند.
@bahaneee