eitaa logo
بهاردل
354 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
417 ویدیو
20 فایل
دارالقرآن موسسه فرهنگی پیام غدیر 🌐 وب سایت: http://www.baharedel.ir 🔶️ کانال تلگرام: https://telegram.me/baharedel_ir 🔷 ️کانال آپارات: https://www.aparat.com/baharedel 🔶 پیج اینستاگرام: https://instagram.com/baharedel_ir 🔶ادمین: @Baharedel_admiin
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 اثر:قرآن کریم همراه با ترجمه تحت اللفظی 👤مترجم:دکتر علی شیروانی 📝ویژگی اثر:ترجمه تحت اللفظی قرآن‌ کریم 🔸انتشارات:دارالعلم 🔻جهت آشنایی بیشتر با این کتاب ارزشمند به لینک زیر‌ در سایت مراجعه فرمایید. 👇👇👇 🌐https://www.baharedel.ir/قرآن-کریم-همراه-با-ترجمه-تحت-اللفظی/ 🆔 @baharedel_ir
💠 پوستر زندگی به سبک یاس نبوی ▪️قسمت نهم:صبر بر فقر همسر 🏴ویژه ایام فاطمیه و شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🆔@baharedel_ir
💠 تابلو «مقتدر مظلوم» ◼️ به مناسبت ایام شهادت حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها 🎨 اثر: استاد حسن روح الامین 🆔@baharedel_ir
📙قسمت سوم:خشم و غضب 📋بخش دوم 🔶در راستای خدمت به درس قرآن و درس دین و زندگی ، برآن شدیم که مبحث از مکارم اخلاقی را طبق برنامه ای که مشخص کردیم مطرح کنیم. 🔶در ادامه مبحث گذشته به گزیده ای از وارد شده در باب خواهیم پرداخت: ❇️ امام رضا علیه السلام : الغَضَبُ مِفتاحُ کلِّ شَر ( اصول کافی جلد 2 صفحه 303) 💠 غضب کلید هر بدی است ❇️ رسول اکرم صلی الله علیه و آله : الغَضَبُ یُفسِدُ الإیمانَ کما یُفسِدُ الخلُّ العَسَلَ ( اصول کافی جلد 2 صفحه 303) 💠 غضب ایمان را فاسد می کند همانگونه که سرکه عسل را فاسد می کند ❇️ امیر المؤمنین علیه السلام : لا یَحمِلَنَّکَ الحَنَقُ علی اقتِرافِ الإثمِ فَتشفِی غَیظَکَ و تُسقِمَ دینَکَ (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 20 صفحه 328) 💠 خشم و غضب ، تو را به ارتکاب گناه وادار نکند چرا که در نتیجه ، خشمت آرام (شفا) می یابد و لی دینت بیمار می گردد. 🆔@baharedel_ir
▪️کِی شَوَد مَهدی بیایَد ▪️بَرکِشَد تیغ اَز نیام ▪️اِنتقامی سَخت گیرَد ▪️اَز عَدوی فاطِمه؟ ◼️فرارسیدن سالروز شهادت مظلومانه حضرت زهرا سلام الله علیها را خدمت تمامی شیعیان جهان بالاخص مخاطبین عزیز بهار دل تسلیت عرض می نماییم. 🆔@baharedel_ir
💠 پوستر زندگی به سبک یاس نبوی ▪️قسمت دهم:شبیه پدرت باش 🏴ویژه ایام فاطمیه و شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🆔@baharedel_ir
◼️امام موسی کاظم (علیه السلام): ❇️ إنَّ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا اَلسَّلاَمُ صِدِّيقَةٌ شَهِيدَةٌ 💠 به راستی که فاطمه علیها السلام صدیقه شهیده است 📚الکافي  ج۱ ص۴۵۸ 🆔@bahatedel_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️وصیت نامه حضرت زهرا سلام الله علیها 💠 هم شب غسلم بده، هم شب کفنم کن، هم شب منو به خاک بسپار... 🎙مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی 🆔@baharedel_ir
27.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠قصه آمدن ما به زمین 🎥استاد سید جواد بهشتی 🔶قسمت ششم 🆔@baharedel_ir
🔶امام علی علیه السلام ❇️ لا غَائِبَ أَقْرَبُ مِنَ اَلْمَوْتِ 💠 هيچ غايبى نزديكتر از مرگ نيست 📚 ميزان الحكمه جلد11 صفحه92 🆔@baharedel_ir
🎙 📚نام سرود:مسجد 📝موضوع سرود:مسجد و نماز 🔸مناسب برای پایه تحصیلی:کلاس ششم 🔻جهت دانلود سرود و مشاهده متن آن به لینک زیر در سایت مراجعه فرمایید👇👇👇 🌐https://www.baharedel.ir/مجموعه-سرودهای-دبستانی-کلاس-ششم-دبستا/ 🆔@baharedel_ir
📙قسمت سوم:خشم و غضب 📋بخش سوم 🔶در راستای خدمت به درس قرآن و درس دین و زندگی ، برآن شدیم که مبحث از مکارم اخلاقی را طبق برنامه ای که مشخص کردیم مطرح کنیم. 🔶در ادامه مبحث گذشته به نقل داستانی در باب خواهیم پرداخت: ❇️ داستان اول :بازاری و عابر 🔶مردی درشت استخوان و بلند قامت که اندامی ورزیده و چهره ای آفتاب خورده داشت و زد و خوردهای میدان جنگ یادگاری بر چهره اش گذاشته و گوشه ی چشمش را دریده بود ، با قدم های مطمئن و محکم از بازار کوفه میگذشت. 🔸از طرف دیگر مردی بازاری در دکانش نشسته بود. او برای اینکه موجب خنده رفقا را فراهم کند مشتی زباله به طرف آن مرد پرت کرد مرد عابر بدون اینکه خم به ابرو بیاورد و التفاتی بکند همان طور با قدم های محکم و مطمئن به راه خود ادامه داد. 🔸همینکه دور شد یکی از رفقای مرد بازاری به او گفت : ((هیچ شناختی که این مرد عابر که تو به او اهانت کردی که بود؟)) 🔸((نه نشناختم! عابری بود مثل هزارها عابر دیگر، که هر روز از جلو چشم ما عبور می کنند ، مگر این شخص که بود؟)) 🔸((عجب ! نشناختی ؟! این عابر همان فرمانده و سپهسالار معروف ، مالک اشتر نخعی ، بود.)) 🔸((عجب ! این مرد مالک اشتر بود؟! همین مالکی که دل شیر از بیمش آب می شود ، و نامش لرزه بر اندام دشمن می اندازد؟)) 🔸((بلی مالک خودش بود.)) 🔸((ای وای به حال من ! این چه کاری بود که کردم الآن دستور خواهد داد که مرا سخت تنبیه و مجازات کنند. همین الآن می دوم و دامنش را میگیرم و التماس می کنم تا مگر از تقصیر من صرف نظر کند.)) 🔸به دنبال مالک اشتر روان شد. دید او راه خود را به طرف مسجد کج کرد. به دنبالش به مسجد رفت ، دید به نماز ایستاد. منتظر شد تا نمازش را سلام داد. رفت و با تضرّع ولابه خود را معرفی کرد و گفت : ((من همان کسی هستم که نادانی کردم و به تو جسارت نمودم.)) 🔸مالک : (( ولی من به خدا قسم به مسجد نیامدم مگر به خاطر تو ،زیرا فهمیدم تو خیلی نادان و جاهل و گمراهی ، بی جهت به مردم آزار می رسانی. دلم به حالت سوخت. آمدم درباره تو دعا کنم. و از خداوند هدایت تو را به راه راست بخواهم. نه ، من آنطور قصدی که تو گمان کرده ای درباره تو نداشتم.)) 🆔@baharedel_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠پادکست جانشین امام 📚برگرفته از کتاب خسرو خوبان 🔹قسمت هفتم 🔶ویژه دانش آموزان 🆔@baharedel_ir
🔶 امام باقر عليه السلام: ❇️ الكَسَلُ يُضِرُّ بالدِّينِ و الدُّنيا 💠 تنبلى به دين و دنيا زيان مى زند 📚ميزان الحكمه ج10ص131 🆔 @baharedel_ir
◾️بایَد اَصلاً شَهید می‌شُد او ◾️تا به مَردانِگی مَثَل باشَد ◾️وَ همیشه بَرایِ قاسِم‌ها ◾️مَرگ شیرین‌تَر اَز عَسَل باشَد 💠سیزدهم دی ماه٬سالگرد شهادت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی را خدمت تمامی مخاطبین عزیز تسلیت عرض می نماییم 🆔@bsharedel_ir
📙قسمت سوم:خشم و غضب 📋بخش چهارم 🔶در راستای خدمت به درس قرآن و درس دین و زندگی ، برآن شدیم که مبحث از مکارم اخلاقی را طبق برنامه ای که مشخص کردیم مطرح کنیم. 🔶در ادامه مبحث گذشته به نقل داستانی دیگر در باب خواهیم پرداخت: ❇️ مردی که اندرز خواست 🔶مردی از بادیه به مدینه آمد و به حضور رسول اکرم رسید. از آن حضرت پندی و نصیحتی تقاضا کرد. رسول اکرم به او فرمود : ((خشم مگیر)) و بیش از این چیزی نفرمود. 🔸آن مرد به قبیله خویش برگشت. اتفاقاً وقتی به میان قبیله خود رسید ، اطلاع یافت که در نبودن او حادثه مهمی پیش آمده ، از این قرار که جوانان قوم او دستبردی به مال قبیله ای دیگر زده اند ، و آنها نیز معامله به مثل کرده اند ، و تدریجاً کار به جاهای باریک رسیده ، و دو قبیله در مقابل یکدیگر صف آرایی کرده اند ، و آماده جنگ و کارزارند. 🔸 شنیدن این خبر هیجان آور ، خشم او را برانگیخت. فورا سلاح خویش را خواست و پوشید. و به صف قوم خود ملحق و آماده همکاری شد. 🔸در این بین ، گذشته به فکرش افتاد ، به یادش آمد که به مدینه رفته و چه چیزها دیده و شنیده ، به یادش آمد که از رسول خدا پندی تقاضا کرده است ، و آن حضرت به او فرموده ، جلو خشم خود را بگیر. 🔸در اندیشه فرو رفت که چرا من تهییج شدم ، و به چه موجبی من سلاح پوشیدم ، و اکنون خود را مهیای کشتن و کشته شدن کرده ام؟ چرا بی جهت من برافروخته و خشمناک شده ام؟ با خود فکر کرد الآن وقت آن است که آن جمله ی کوتاه را به کار بندم. 🔸جلو آمد و زعمای صف مخالفش را پیش خواند و گفت : ((این ستیزه برای چیست؟ اگر منظور ، غرامت آن تجاوزی است که جوانان نادان ما کرده اند ، من حاضرم از مال شخصی خود ادا کنم. علّت ندارد که ما برای همچین چیزی به جان یکدیگر بیفتیم و خون یکدیگر را بریزیم.)) 🔸طرف مقابل که سخنان عاقلانه و مقرون به گذشت این مرد را شنیدند ، غیرت و مردانگی شان تحریک شد و گفتند: ((ما هم از تو کمتر نیستیم. حالا که چنین است ما از اصل ادعای خود صرف نظر می کنیم.)) هر دو صف به میان قبیله خود بازگشتند. 🆔@baharedel_ir