من: عباس خیلی دلم میخاد بری دانشگاه امام حسین.
زینب: چیه مگه؟
من: سپاهه. کلی از شهدای مدافع حرم اینجا درس خوندن. روحالله، محمودرضا، محمدخانی.
زینب: عباس شاید نخاد نظامی بشه.
من: 😒
من: عباس من خیلی دلم میخاد تو سپاهی بشی. مثل حاج قاسم بشی.
بابای عباس: یا یه روحانی!
عباس: من میخام ساختمون ساز بشم.
من: 😐
بابای عباس: 🤪
زینب: 😏
من: خب سپاهی روحانی ساختمون ساز شو.🤧
عباس: میخام ببینم چطوری ساختمون میره بالا. توش چیه. اصلن پونزده سالم بشه میرم برج میسازم😎
من: خب حالا تو سن شصتسالگی برو بساز.😕
#کجااشتباهکردم
#تربیتبچههایخودتانرابهمابسپارید
#دههنودیهایگودزیلا
#عباسمساوینفس
فردا این موقع باور میکنیم دیگر سید قرار نیست برایمان سخنرانیها کند.
دیگر چشم به صفحهی سیاه تلوزیون نمیدوزیم تا بیاید و بخندد و نگاه به دوربین کند و بگوید:《 قطعا ما پیروزیم و اسرائیل نابود خواهد شد.》
سید ما حرفتان را باور داریم و با شما منتظر نابودی اسرائیل میمانیم.
اما امشب سخت میگذرد. مکن ای صبح طلوع ورد زبانم شده.
بعضی دروغها قشنگ هستند؛ مثل انتظار ما به تکذیب خبر شهادت سید.
مثل قبولاندن زنده بودن سید به خودمان.
بهارِ زهرا
فردا این موقع باور میکنیم دیگر سید قرار نیست برایمان سخنرانیها کند. دیگر چشم به صفحهی سیاه تلوزی
خیلی دوسش دارم. خیلی!
سخته خیلی سخت.
چه سیاهچالی توی قلبمون درست شد سید خدا!😭
5.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به نام خداوند شاهد
آقا سید به امید دیدار! ما هم امید بستیم به دیدار دوبارهتان!
وعده کردید، فراموشمان نکنید؛ قیامت کنار حوض کوثر، شانه به شانهی امیرالمومنین که ایستادید، با همان انگشتی که برای خدا دشمنان اسلام را هیچ و پوچ کردید، نشانمان بدهی. بگویید: 《 شیعیان شمایند یا امیر! با قلم از مقاومت، شهادت و مظلومیت و حقایق نوشتند.》
#مناجاتشعبانیه
خدایا! گناهانی را از من در دنیا پوشاندی
که من به پوشش آنها از جانب تو
در آخرت نیازمندترم!
خدایا! با پوشاندن گناهانم از بندگان شایستهات، بر من احسان نمودی؛
پس در قیامت در حضور همه مرا
رسوا مگردان!
#شعبان
#مهمانیرمضان
@baharezahraa
به نام خدا
#کلیدر_جلد_یک_و_دو
#محمودخان_دولتآبادی
اسم کتاب را زیاد شنیده بودم. صوتی تهیه کردم و استارت را زدم.
با همان پاراگراف اول جوری محو کتاب شدم که اصلا نمیشد قطعش کرد.
تصویرها عالی. آنقدر درجه یک که اصلا فکر نمیکردم کتاب گوش میدهم بلکه فکر میکردم دارم سریالی جذاب نگاه میکنم.
دیالوگ و لحن داستان خیلی خوب بود.
شخصیتها عمیق و فکر شده. قلم گیرا و جذاب.
زاویه دید سوم شخصی که گاهی بیش از حد حرف میزند ولی خوب است.
چیزی که توی کتاب اذیتکنندهست محیط نسبتا سیاه جامعهاییست که ترسیم شده. آدمهای مسلمانی که مشروب میخورند و نگاه از زن نامحرم برنمیدارند و پایش بیفتد پای روی نفس انسانیشان هم میگذارند.
داستان از مارال و مشکلش شروع میشود و اینکه مجبور است پیش عمهای برود که تا حالا ندیدهاش. آنجا با پسرعمه اش مواجه میشود و مهری که فکر میکند درونش به وجود آمده. پسرعمهای که زن دارد. داستان بعد به سمت مشکلاتی که ایلات فقیر دارند و دعواهای قبیلهای پیش میرود. و کلی ماجراهای جالب.
داستان به شدت تعلیق دارد و خواننده را با خود میکشاند فقط کاش محمودخان کمی بیشتر به اصول سفید ایرانی واقعی میپرداخت.
کاش محمودخان اینقدر چرک نمینوشت.
کاش اسم شخصیتهای منفورش اسم بزرگان نبود.
#عجبقلمیداریمحمووووود
#هجده_و_نوزدهمینکتاب
به نام خدا
#خونمردگی
#الهامفلاح
کتاب چندتا اشکال مهم داشت که سایه انداخته بود روی کل داستان. منطق اتفاقات کتاب برام قابل پذیرش نبود.
قلمش اما روان بود. ایرادات زبانی داشت ولی نه آنقدر که دلت را بزند.
من کتابهای عاشقانه را دوست دارم و از خواندنشان لذت میبرم؛ اما اشکالات کتاب مثل موی دماغ مانع لذت میشد.
شاید کمی هم کلیشه تویش قاطی بود.
#پیشنهاد: نه خیلی
#بیستمینکتاب
هدایت شده از مامادو♡
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
حلول ماهی که بعد از یازدهماه خواب راحت باید سحر به ضرب و زور بیدار شیم مبارک!
حلول ماهی که زود باش پاشو وگرنه سحری از کفت رفته و تا افطار دل و رودهت شلنگ تخته میندازه مبارک!
حلول ماهی که دهن تا لحظهی اذان صبح زیر آبسردکن یخچال و شیر آبه و موقع اذان حس میکنی شکمت شبیه بادکنکی که پرآبه و تلوتلو میخوره مبارک.
حلول ماهی که موقع سحری خوردن یه تلمبه بغل دستته و هی میخوری و تلمبه میزنی تا جا بیشتر باز بشه و هی مایعات میخوری، طوری که از چشم و دماغ و روزنههای پوستت همهچی میزنه بیرون مبارک!
حلول ماهی که آی خفه شدم بس که خوردم مبارک!
حلول ماهی که صدم ثانیه مونده به اذان یادت میفته آبجوشت رو نخوردی و موقع نوشیدن صدای اذانو میشنوی و در و دیوار رو نگاه میکنی و سوت میزنی و دنبال مورچه روی فرش میگردی و قلپ قلپ آب جوشت رو میخوری و بعد که تا تهش رو نوش جان کردی میگی: اااا اذان شده؟ ببین گوشیم اذان میده! اون دقیقه. رادیو خطا داره، مبارک.
حلول ماهی که شروعش آه میکشیم که میگیم وای یه ماه روزه و آخرش آه میکشیم و میگیم وای چه زود تموم شد، حیف، کاش دو رکعت نماز میزدیم به کمرمون و چهار خط دعا میخوندیم مبارک.
حلول ماهی که ابوحمزه ثمالیش رو وقتی میخونی هرچی زدیم رو به باد میده مبارک.
حلول ماهی که شیطون گوربهگوریش اسیره، اما روزی چندبار میگردیم ببینیم کجا غل و زنجیرش کردن تا برش گردونیم مبارک.
حلول ماهی که میفهمیم کرم از درخته نه از شیطون بدبخت مبارک.
حلول ماهی که هرچی پیشونی میسابیم به زمین تا بارهای سنگین رو زورخور زمین کنیم ولی باز سنگینیم و سبک نمیشیم مبارک.
حلول ماه مبارک رمضان مظلوم که آمده و با جمعیتی کرکثیف مواجه شده و یکماه وقت و انرژی که میخواد براشون بذاره اما مهربونه و به رومون نمیاره مبارک.
حلول ماهی که قراره توش بندگی یاد بگیریم مبارک!
#رمضانماهمهمانی
#ماههرکاردلتنگتمیخادبکن
#ماهسفرهیرنگینخدا
@baharezahraa