به نام خدا
#پائیز_فصل_آخر_سال_است
#نسیممرعشی
کتابی خاکستری مثل رنگ جلدش است. فضایی سراسر ناامید و افسرده از ایران و ایرانی. کتاب چاپ ۹۳ است و داستانش مربوط به یکی دوسال بعد از فتنه ۸۸ و زیاد شدن مهاجرت میباشد. داستان از زبان سه شخصیت زن با زاویه دید منراوی نوشته شده. الحق کتابی با نثری قوی و لایههای پنهان روانشناسانه و در ساحت اجتماعی است. دیالوگهای خوب و هدفدار.
نقطه مشترک بین سه شخصیت زن، باعث شده با وجود سه تیپ مختلف شخصیتی، روح حاکم یکی باشد، انگار که ما داریم درباره یک آدم کتاب میخوانیم نه سه انسان متفاوت؛ اما نثر و دیالوگها و تصویرها نشان میدهد نویسنده کاملا مسلط بر روانشناسی میباشد.
#پیشنهاد: اگر طرف مقابلم نویسنده باشد، از جهت تکنیکی پیشنهاد میکنم؛ اما برای مخاطب عام نه! چون از اسمش معلوم است، هیچ امیدی وجود ندارد همهچیز رو به افول و کوتاهیست.
#چند_ازچند
#ده_از_ده
#مررررررغ
#نسیم_مرعشی
#امیدپخشبکنیمولوکم
#کتابخاکستری
@baharezahraa
به نام خدا
#کافهی_خیابان_گوته
#حمیدرضا_شاهآبادی
اولین کتابی که از استاد میخوانم. ذوقش را داشتم. ذهن خلاق و داستانپرداز ایشان همیشه سرکلاس من را به وجد میآورد.
کتاب نثری روان و تصویرهای خوبی دارد. شروع داستان خیلی پرقدرت است و همان اول نویسنده قلابش را میاندازد و مخاطب را صید میکند. داستان تعلیق خوبی دارد ولی بعضی جاها کند پیش میرود. کتاب پر است از اطلاعات زیاد تاریخی که هم دوست داری و هم نه. حیران این همه پربودن استاد هستم.
نکتهی دیگری که برایم جذابست، راویهای مختلفیست. راوی اول، شخصیت نویسندهایست که برای تحقیق به آلمان رفته و راوی قابل اعتماد است. یک راوی شخصیت کیانوشست که غیر اعتماد است. بخشی بازنویسی اطلاعاتیست که کیانوش به نویسنده داده و او میخواندش؛ در نهایت خوانش نامههاییست که در آخر کتاب آمده.
پایان داستان غافلگیرکننده بود.
#پیشنهاد: ارزش خواندن دارد. نویسنده حرفی برای گفتن دارد.
#کتابخوبمساویهباحالخوب
#استادشاهآبادیقولمیدمدروازهمردگانمبخونم
#چند_از_چند
#یازده_از_یازده
#دوستانبههشتگمرغرجوعکنید😎
#مرغ
@baharezahraa
به نام خدا
#آمدهامشاهپناهمبده
دیدار تازه شد. چشمهام روشن شد.
به رسم همیشه از پشت در سرک کشیدم و هی گردن کج کردم و زل زدم به گنبد طلاییات.
میگویند وقتی جایی برای زیارت میروید اذن دخول بگیرید؛ اگر حالمان دگرگون شد و بغضی شدیم یعنی صاحبخانه اذن داده. خدا و ملائک اذن دادهاند. اشکی اگر راه گرفت و گونههایت را تر کرد چه بهتر.
آغوشت را باز میکنی؟ خیلی دلم برای نوازشهای مهربانانهات بیتاب شده. توی قلبم یکعالم پرنده پر میزند.
من اسفند ۰۱ با نگاهی طلبکار به انگورهای ضریح مولا علی جانم از نجف شروع کردم (شرمندهام! عباس شکلات میخواست و من میترسیدم از غول دیابت) و شهریور ۰۳ با نگاه تسلیم و راضی به گنبد طلایی بابا رضا، خودمان را سپردم به دستهای توانمندش.
#دلمبراتتنگشدهبودبابا
#بغضیکسالهوسهماههرابراتآوردهام
#میدانیچطورآمدهام.
@baharezahraa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین چای و دمنوش حضرتیام بود. آنقدر ذوق زده بودم که زهرای نوجوان درونم جلوتر از خودم توی صف حرکت میکرد. با انگشت اشاره استکانها را نشان میداد و میگفت:《 این چیه؟ میشه دوتا بردارم. کیکم میخوام.》
جای شما خالی چسبید. طعم بهشت داشت.
#چایبهشتی
#چایحضرتی
#صفهایطولانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر فرماندهی مقاومتی که میرود، حفرهای عمیق توی قلبم درست میشود. با هیچچیزی پر نمیشود؛ برای همین داغشان همیشه تازه میماند.
#شهید_ابراهیم_عقیل
#مردانیچونآهنمحکموبااراده
#راهادامهدارد
#اسرائیلروبهافولاست
چه حکمتیه توی پیاز داغ درست کردن؟
دو ساعت بالا سرش وایمیسی، سرخ نمیشه. تازه دهن کجیام میکنه بهمون؛ اما همینکه برای صدم ثانیه روتو میکنی اونور یه بشقابی برداری، بوی سوختگی کل آشپزخونه رو برمیداره!
:/ :/ 🤔
به غفلتهام فکر میکنم! یه کاری رو وقتهای ارزشمند عمرم رو براش میذارم؛ ولی یه لحظه غفلت همهش رو میسوزونه و دود میکنه و میفرسته هوا!
عمری که سوخت میشه و دیگه بر نمیگرده. چقدر عمر سوخته دارم؟
نگرانم زیاد! مثل عمرهای سوختهام که میترسم زیاد بشن. :((
به نام خدا
آنقدر دندانهایم را روی هم ساییدهام که فکام درد گرفته. خشم مثل زبانههای آتش همهی وجودم را دربرگرفته. به ناشکری مردم فکر میکنم که باعث شد نعمت وجود مردهای میدان، از کفمان برود. فشلبازی دولت جدید مثل چنگگ روی شیارهای مغزم کشیده میشود. خسته شدهام از این جماعت ابوموسی اشعریها و خوارجهای ضد ولی!
وقاحت و جنایات سگیون وقتی انفعال اینها را میبیند، بیشتر و بیشتر میشود و این مردم مظلوم غزه و لبنان و شیعیان و مسلمانان سراسر جهان هستند که مرکز توجه شیطان شدهاند. خون مظلوم میمکد و قدرت پیدا میکند. از روی جنازههای شهدا با چکمههای میخدار رد میشود و ویرانی به جا میگذارد.
قرار است خدا آنقدر این کارد را فشار بدهد که به استخوانمان برسد. زمانی که مردمک چشمهایمان از ترس دو دو زد، زمانی که نفسهایمان توی سینه حبس شد و دندههامان را شکاند، زمانی که جانهامان به گلو رسید، صبح پیروزی میرسد. قریب خدا با قریب ما فرق دارد. دودوتا چهارتاهای خدا با ما فرق دارد. باید هم اینگونه باشد. فقط یکی از دردانههایش باقی مانده. همان حجتی که همهی گرهها فقط با دستهای پرقدرتش باز میشود. باب اللهی که عمودهای کفر را فرو میریزد و دست تکتکمان را میگیرد و توی دست خدا میگذارد.
صبح خدا نزدیک است و این بشارت خداوندست.
خدایا چشمهای پرآبمان به نصرت تو دوخته شده. ولی امرمان را برسان. ما را از یتیمی نجات بده و صاحب و پدرمان را برسان. ما آغوش گرم و پرعشق پدرمان را میخواهیم.
#مرگ_بر_اسرائیل_شعار_نیست_مکتبماست
#وحدت_توصیه_رهبر_است
@baharezahraa
به نام خدا
#عالیه_عطایی
#کورسرخی
تا حالا از درد و رنج افغانها فقط شنیده بودم. آن هم شنیدنی که لمسی نداشت. راستش را بخواهید، سالها قبل حتی ازشان میترسیدم. جو جامعه سوقمان میداد به آن سمت؛ اما کتاب کورسرخی دردشان را برایم ملموستر کرد. مخصوصا که نویسنده خودش افغان است.
کتاب را با همهی تلخیهایش دوست داشتم. قلم قوی خانم عطایی آدم را جذب کلمات میکرد.
چقدر از خواندن سختی و آوارگی مردم افغان اذیت شدم. دلم برای افغانستان سوخت. کشوری که همت و باکری و زینالدین و حاجقاسم کم دارد. خیلی خیلی کم.
#کتابجستارروایی
#کورسرخی
#چند_از_چند
#دوازده_از_دوازده
#مرغ
#آخهمرغمشدهشتگ
#چکارکنممرغمیهپاست.
@baharezahraa
🪴🪴🪴🪴🪴
🪴🪴🪴🪴
🪴🪴🪴
🪴🪴
🪴
این نماز را جدیتر دنبال کنید لطفا.
توی انجامش صبور باشید.
مخصوصا این روزها که مقاومت نیاز به دعای ماها دارد.
تسبیح عقیقم را مزین میکنم به صلوات برای سلامتی سید حسن آقای نصرالله و نیروهای مقاومت اسلام!
خدایا خودت نیروهای مقاومت را حفظ کن.
@baharezahraa
از دیشب هی به خودم میگم، همه چی تحت تدبیر و اراده خداست. خدا کارش رو خوب بلده؛ اما...
راستش را بخواهید من از باران شدید و یکهویی دیشب و باد و هوای گرفته امروز صبح هم میترسم.
خدایا! برسون صاحبمون رو!
به نام خدا
#بابک_خواجهپاشا
#در_آغوش_درخت
فیلم در آغوش درخت، با محور خانواده و فضایی دور از شهر، برای دقیقههایی لذت دیدن فیلمی خوش ساخت را بهمان تزریق میکند.
بازیهای خوب، فضاسازیها و دیالوگها و موضوع مهمی که انتخاب شده، تا آخر فیلم آدم را روی صندلیهای سینما مینشاند.
برای هر دیالوگ و سکانس فکر شده بود.
قسمت قشنگ داستان رابطه دو برادر باهم بود که دوست دارم دوباره ببینمش.
#پیشنهاد: حتما! فکر میکنم از دیدنش لذت ببرید.
#فیلم_خوب_ببینیم
#معرفی_فیلم
#دوسشداشتم
@baharezahraa
به نام خدا
#شصت
#مرضیه_اعتمادی
بدنش اسیدی شده بود.با قند ۸۰۰ بردیمش بیمارستان.بچه شده بود استخوانی که رویش پوستی نازکی کشیده بودند.شکل استخوان لگن را من آن موقع عینی دیدم.حرف نمیزد.چیزی نمیخورد. دندان و فک بالایش از کار افتاده بود و همه اینها در عرض چند روز ظاهر شده بود. وقتی دنبال رگ میگشتند، عباس توان واکنش و تکان خوردن نداشت. آرام دراز کشیده بود.فقط تشنه بود و طلب آب داشت؛اما نمیتوانستم بهش آب بدهم.من لبمرز مردن و ماندن مانده بودم.دائم راه میرفتم. پرستار گفته بود شاید درمان جواب ندهد و عباس برود توی کما.خیلی خونسرد و بی تفاوت گفتند و نگاه نکردند که چطوری فرو ریختم. هردفعه که سوزن میزدند سر انگشت عباس من میمردم و زنده میشدم.هردفعه که درپوش آنژیو را باز میکردند،من دوست داشتم دنیا تمام شود.
اینها را گفتم که بگویم تمام احوالات من پیش دردی که خانم اعتمادی کشیدند، پشچیزی نیست.من کمی از حالشان را درک میکنم. امید وجنگیدنشان را میفهمم.
روایت خانم اعتمادی ازدردانهاش زینب خانوم!
کتاب پرست از احساسات عمیق و تلخ یک مادر.مادری که نوزاد زودرسش به خاطر کوتاهی دکتری دچار مننژیت و سیپیمیشود؛اما پراز امیدوجنگیدن.
شروع کتاب عمیق و پرقدرت و قلابانداز بود؛ اما تلخ. خیلی زیاد!
آنقدر محو کتاب میشوی که یادت میرود،تکنیکها را بررسی کنی.
خدا همهی مادرهای چشمانتظار شفا را توان بدهد.
وقتی این کتابها را میخوانم بیشتر خجالت میکشم از خدا،از اینکه بگویم عباس مریض است.
خدا خانم اعتمادی را حفظ بکند وبه زندگیاش خیر و برکتبدهد.
#چند_از_چند
#سیزده_از_سیزده
#بی_مرغ
@bahdrezahraa
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 پیام حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر انقلاب اسلامی به مناسبت شهادت حجتالاسلام والمسلمین سیدحسن نصرالله دبیرکل شهید حزبالله لبنان
👈 راه و مکتب سید مقاومت ادامه خواهد یافت/ ضربات جبههی مقاومت بر پیکر فرسوده و رو به زوال رژیم صهیونی کوبندهتر خواهد شد
📝 بسم اللّه الرحمن الرحیم
انا للّه و انا الیه راجعون
ملت عزیز ایران
امت بزرگ اسلامی
✏️ مجاهد کبیر، پرچمدار مقاومت در منطقه، عالم بافضیلت دینی، و رهبر مدبر سیاسی، جناب سید حسن نصرالله رضواناللهعلیه، در حوادث دیشب لبنان به فیض شهادت نائل آمد و به ملکوت پرواز کرد. سید عزیز مقاومت پاداش دهها سال جهاد فی سبیل الله و دشواریهای آن را در خلال یک پیکار مقدس دریافت کرد. در حالی شهید شد که سرگرم طرّاحی برای دفاع از مردم بیپناه ضاحیهی بیروت و خانههای ویرانشده و عزیزان پرپرشدهی آنان بود، همچنانکه دهها سال برای دفاع از مردم ستمدیدهی فلسطین و شهر و روستای غصبشده و خانههای تخریبشده و عزیزان قتلعامشدهی آنان طرّاحی و تدبیر و جهاد کرده بود. فیض شهادت پس از اینهمه مجاهدت حق مسلّم او بود.
✏️ دنیای اسلام، شخصیتی باعظمت را؛ و جبههی مقاومت پرچمداری برجسته را، و حزب الله لبنان رهبری کمنظیر را از دست داد، ولی برکات تدبیر و جهاد چند ده سالهی او هرگز از دست نخواهد رفت. اساسی که او در لبنان پایهگذاری کرد و به دیگر مراکز مقاومت، جهت بخشید، با فقدان او نه تنها از میان نخواهد رفت، که به برکت خون او و دیگر شهیدان این حادثه استحکام بیشتر خواهد یافت. ضربات جبههی مقاومت بر پیکر فرسوده و رو به زوال رژیم صهیونی، بحول و قوهی الهی کوبندهتر خواهد شد. ذات پلید رژیم صهیونی در این حادثه، به پیروزی دست نیافته است.
✏️ سیّد مقاومت، یک شخص نبود، یک راه و یک مکتب بود، و این راه همچنان ادامه خواهد یافت. خون شهید سید عباس موسوی بر زمین نماند، خون شهید سید حسن هم بر زمین نخواهد ماند.
✏️ اینجانب به همسر گرامیِ سید عزیز که پیش از او فرزندش سید هادی را نیز در راه خدا داده، و به فرزندان گرامیش و به خانوادههای شهیدان این حادثه و به یکایک افراد حزب الله و به مردم عزیز و مقامات عالیهی لبنان، و به سراسر جبههی مقاومت، و به مجموع امت اسلامی، شهادت نصرالله بزرگ و یاران شهیدش را تبریک و تسلیت عرض میکنم و در ایران اسلامی پنج روز عزای عمومی اعلام مینمایم. خداوند آنان را با اولیائش محشور فرماید.
✏️ والسلام علی عبادالله الصالحین
سید علی خامنهای
۱۴۰۳/۰۷/۰۷
💻 Farsi.Khamenei.ir
النساء
وَإِذَا كُنتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَاةَ فَلْتَقُمْ طَائِفَةٌ مِّنْهُم مَّعَكَ وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِن وَرَائِكُمْ وَلْتَأْتِ طَائِفَةٌ أُخْرَىٰ لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ وَلْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَأَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُم مَّيْلَةً وَاحِدَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن كَانَ بِكُمْ أَذًى مِّن مَّطَرٍ أَوْ كُنتُم مَّرْضَىٰ أَن تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُمْ وَخُذُوا حِذْرَكُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُّهِينًا
ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ [ ﻋﺮﺻﻪ ﻧﺒﺮﺩ ﻭ ﺧﻄﺮ ] ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺎﺷﻲ ، ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ [ ﺑﻪ ﺟﻤﺎﻋﺖ ] ﺍﻗﺎﻣﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﻛﻨﻲ ، ﭘﺲ ﺑﺎﻳﺪ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺍﺯ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻟﺎﺯم ﺍﺳﺖ ﺳﻠﺎﺣﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﮔﻴﺮﻧﺪ ، ﻫﻤﺮﺍﻫﺖ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﻳﺴﺘﻨﺪ ، ﻭ ﭼﻮﻥ ﺳﺠﺪﻩ ﻛﺮﺩﻧﺪ [ ﻭ ﺭﻛﻌﺖ ﺩﻭم ﺭﺍ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺗﺼﺎﻝ ﺑﻪ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺑﺮﺩﻧﺪ ] ﺑﺎﻳﺪ [ ﺑﺮﺍﻱ ﺣﻔﺎﻇﺖ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ] ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺗﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﻴﺮﻧﺪ . ﻭ ﺁﻥ ﮔﺮﻭﻩ ﺩﻳﮕﺮ ﻛﻪ [ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﻪ ﺣﻔﺎﻇﺖ ] ﻧﻤﺎﺯ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺑﻴﺎﻳﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻧﻤﺎﺯ ﮔﺰﺍﺭﻧﺪ . ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺎﻳﺪ [ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻧﻤﺎﺯ ] ﺍﺯ ﻫﻮﺷﻴﺎﺭﻱ ﻭ ﺍﺣﺘﻴﺎﻁ [ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺩﺷﻤﻦ ] ﻏﺎﻓﻞ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ ، ﻭ ﺳﻠﺎﺣﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﮔﻴﺮﻧﺪ ; ﭼﻮﻥ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺳﻠﺎﺡ ﻫﺎ ﻭ ﺳﺎﺯ ﻭ ﺑﺮﮒ ﺟﻨﮕﻲ ﺧﻮﺩ ﻏﻔﻠﺖ ﻭﺭﺯﻳﺪ ، ﺗﺎ ﻳﻚ ﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻫﺠﻮم ﻛﻨﻨﺪ . ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺭ ﺯﺣﻤﺖ ﻭ ﻣﺸﻘﺖ ﻫﺴﺘﻴﺪ ، ﻳﺎ ﺑﻴﻤﺎﺭﻳﺪ ، ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﮔﻨﺎﻫﻲ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺳﻠﺎﺣﺘﺎﻥ ﺑﺮ ﺯﻣﻴﻦ ﮔﺬﺍﺭﻳﺪ ، ﻭﻟﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﻫﻮﺷﻴﺎﺭﻱ ﻭ ﺍﺣﺘﻴﺎﻁ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻛﻨﻴﺪ ; ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﻋﺬﺍﺏ ﺧﻮﺍﺭﻛﻨﻨﺪﻩ ﺍﻱ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .(١٠٢)
توی دینی که خالقش این سطح از هوشیاری در برابر دشمن را انتظار دارد، حرف از زمین گذاشتن سلاح خیانتی بزرگ حساب میشود.
#اسرائیل_تا_ابد_دشمناست
#مومنین_هوشیار_و_باهوشند
#خدا_مدبرترین_مدبرانست
@baharezahraa
هدایت شده از مجلهٔ مدام
فراخوان شمارهٔ سوم مدام: جنگ
جنگ، یکی از موضوعات برنامۀ سال آیندۀ تحریریه بود. قرار بود که در سال بعد سراغ شمارۀ جنگ برویم. تقریبا هشتاددرصد مطالب شمارۀ خواب نهایی شده است و طبق برنامه شمارۀ سوم، «خوابِ مدام» بود و شمارۀ چهارم هم «جشنِ مدام».
اما تصمیم تحریریۀ مدام بر این شد که موضوع جنگ را زودتر آغاز کنیم. این روزها، جنگ برایمان نه «خواب» گذاشته و نه «جشن».
از این رو، موضوع شمارۀ سوم مدام، «جنگ» شد.
برای مدام از جنگ بنویسید. جنگ برای صلح، برای زندگی، برای انسانیت، برای شرف، برای حقیقت.
مدام، دوماهنامه است و شمارۀ سوم در دو ماه آبان و آذر رونمایی خواهد شد. پس فرصت زیادی نخواهیم داشت. اگر تمایل به نوشتن برای این شمارۀ مدام دارید، تا شانزدهم مهرماه، آثار خود را برای ما ارسال کنید.
#فراخوان
#فراخوان_مدام
#فراخوان_داستان
#فراخوان_ناداستان
مدام؛ یک ماجرای دنبالهدار | @modaam_magazine
#خاطره
حمله موشکی کردیمممم!
الله اکبر!
یا زهرا!
یا علی!
یا صاحب الزمان!
همش بخوره تو سر اسقاطیل بی شرف!👏🙌
یا علی!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به نام خدا
از زمان شهادت اسماعیل هنیه، یک چشمم به مجازی بود و یک چشمم به اخبار تلویزیون. من منتظر بودم. منتظر انتقام، منتظر اعاده حق خودم و کشورم و انقلابم. هر روز که میگذشت و خبری نبود، درهم مچاله میشدم. به رهبرم اعتماد کامل دارم اما آدم عجولیام. دوست داشتم قلادهی این سگ هار را زودتر میبستیم. دو دوتاهای رهبر با دودوتاهای من فرق دارد. این پیر فرزانه کیصست و صاحب بصیرت وافر. میداند عجله وسوسهی شیطان است و شیطان هم عجیب صبور است. گفتم بعد از اربعین زدن موشکهامان قطعیست؛ اما نشد. دولت جدید که روی کار آمد بین خوف و رجا، وزنهی خوف سنگینتر شد.
سخنرانی رئیس جمهور در سازمان بینالملل شعلههای خشم را در درونم شعلهورتر کرد. من از پشتپردهها خبر نداشتم. اما امشب بیشتر از همیشه به بصیرت به توان بینهایت رهبرم ایمان آوردم. ما طبق منشور سازمان بین الملل حق جواب دادن به دستدرازی سگیون به خاک کشورم را داشتیم. رهبر صبورم، صبر کرد تا مجمع سالیانه سازمان ملل تمام شود که دنیا ببینند این سازمان هیچکاری برای این حرکت ددمنشانه سگیون نمیکند و حالا هیچکسی توی دنیا نمیتواند حرفی بزند و ایران را از این حقش محروم کند.
امشب همه اشک شدم از شوق. با تمام وجودم برای ظهور دعا کردم و التماس خدا کردم بقیه عمرم را بگیرد و به عمر رهبرم اضافه کند. امشب گرهی توی گلویم کمی باز شد. هیجان همهی وجودم را گرفت.
امشب دعا کردم کاش سید بزرگمان بودند و میدیدند؛ اما یادم آمد ایشان بیناتر از ما نظاره میکنند. خودشان با خونشان پیروزیمان را امضاء کردند.
الحمدلله کما هو اهله.
@baharezahraa
هدایت شده از مجله قلمــداران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکنش آقا به موشکهای بالستیک
الحشر
هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِن دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنتُمْ أَن يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِّنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُم بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَار
ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥِ ﺍﺯ ﺍﻫﻞ ﻛﺘﺎﺏ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﺍﻧﺪﻥ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﻲ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﺍﻧﺪ . [ ﺷﻤﺎ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ] ﺭﻓﺘﻨﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﮔﻤﺎﻥ ﻧﻤﻰ ﺑﺮﺩﻳﺪ ، ﻭ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﭘﻨﺪﺍﺷﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺣﺼﺎﺭﻫﺎ ﻭ ﺩژﻫﺎﻱ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺧﺪﺍ [ ﺍﺯ ﺗﺒﻌﻴﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺑﻪ ﺩﺭﻱ ﺁﻧﺎﻥ ] ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻱ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ ﻭﻟﻲ [ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﻛﻮﺑﻨﺪﻩ ] ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﮔﻤﺎﻥ ﻧﻤﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻏﺸﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺩﻝ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺭﻋﺐ ﻭ ﺗﺮﺱ ﺍﻓﻜﻨﺪ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﻭﻳﺮﺍﻥ ﻛﺮﺩﻧﺪ . ﭘﺲ ﺍﻱ ﺻﺎﺣﺒﺎﻥ ﺑﻴﻨﺶ ﻭ ﺑﺼﻴﺮﺕ ! ﻋﺒﺮﺕ ﮔﻴﺮﻳﺪ .(٢)
@baharezahraa