eitaa logo
بهار کتاب
84 دنبال‌کننده
654 عکس
183 ویدیو
0 فایل
فرمود(حفظه الله تعالی) : اگر انسان بخواهد در زمینه ی معنوی و فرهنگی ، تر و تازه بماند، جز رابطه با کتاب ، چاره ای ندارد! طرح تجهیز مجتمع های پردیسان به کتاب و کتابخانه
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 🖤 اثر حسن روح‌الامین ▪️توضیح تصویر: امام باقر (علیه السلام)، مجالس درس و بحث را در مدینه‌ راه انداختند. کم‌کم ایرانی‌های جویای علم که از برخورد حاکمان سرخورده بودند، در این جلسات شرکت کردند. شاگردان از اصفهان و سرخس به مدینه آمدند و امام باقر (علیه السلام) در تفسیرها و توضیحات، توجه خاصی به آن ها داشتند. این شاگردان به عالمان بزرگ سرزمین‌هایشان تبدیل شدند. شهادت امام محمد باقر علیه‌السلام را به محضر حضرت جانان❤ و شما اهالی تسلیت عرض میکنیم. @baharketab
«به وقت مرگ بیا پا بدیده‌ام بگذار، هزار جان گرامی فدای هر قدمت:)» @baharketab
چنان با شوق از همسرش می‌گوید که دلم نمی خواهد کلامش را قطع کنم دلتنگی اش را با تمام وجودم لمس میکنم. جرئت ندارم سراغ وسامش را از چشم‌های منتظرش بگیرم..... به همین دلیل به یکی از عکس‌های خانوادگیشان اشاره می‌کنم و جمله بی ربطی را تحویل سلما می‌دهم. خانواده زیبایی هستین تو و وسام کنار هم و سید علی کوچیک تو بغل تون، اشک حلقه زده در چشم‌هایش به گلوله ریزی تبدیل می‌شود و از گوشه چشم چپش پایین می‌افتد. پلک محکمی می‌زند و حلقه‌های اشک دوباره در چشم‌هایش ظاهر می‌شوند. حالا سرعت پایین آمدن گلوله‌های ریز از دو چشمش بیشتر شده است و من منتظرم تا سرنوشت و سام را از زبانش بشنوم. دستش را روی عکس سید علی می‌گذارد می‌بینی چقدر شبیه پدرشه؟ حیف که دیگه نمی‌تونیم از این عکسا با هم بگیریم. نگاهم به صورتش خیره مانده بغض در گلویم را لقمه می‌کنم تا اشکهایش به من سرایت نکند. خیلی آرام و زیر لب سؤال تک کلمه ای ام را که جوابش را می‌دانم از او می‌پرسم. چرا؟ چون خونه ش دیگه روی زمین نیست.... اشکهایش را قورت می‌دهد لبخند می‌زند و دستش را سمت چپ قفسه سینه‌اش آرام می‌کوبد. الآن فقط اینجا می‌تونم پیداش کنم. دست دیگرش را روی سینه من می‌گذارد درست مثل خودت فقط اینجا. جای دستش می‌سوزد؛ سوزشی که عمقش از عرض سینه ام بیشتر می‌شود و نمی‌دانم تا کجا ادامه دارد، شاید به اندازه فاصله بعد مکانی ام با داریوش. @baharketab
اهالی سلامم الهی که روح و جان و تنتون سلامت باشه
حتما تجربه ی کلافگی بچه ها تو مسافرت رو داشتید 😖
مخصوصا اگر مسیر طولانی باشه 😰
برای عبور ازین موقعیت ، پیشنهادای متفاوتی میشه داشت
اما یکی از بهترین ها . . . . کتاب خوندنه 👌😍
البته نه هر کتابی
مجموعه کتابهای ۱۰۰۰تومنی از سری کتابهای شکوفه وابسته به انتشارات امیرکبیر بهترین گزینه برای سرگرمی بچه ها تو مسافرته 👌👌 @baharketab
خدایا شکرت که توی تقویم یه‌سری‌روزا رو گذاشتی برای خودمون. روزایی که قراره یادآور ارزش‌هامون باشن. یادآور تفاوت آنچه هستیم و آنچه‌که باید باشیم. خودمون که به فکر خودمون نیستیم ، دمت گرم که تو به فکر مایی.
اتفاقا حواسم بود که دیروز ۷ تیربوده، روز شهادت شما.❤ کلی سعی کردم از شما بنویسم اما هرکاری کردم نشد و نگنجید شخصیتتون توی کلمات. به عنوان آدمی که شما رو ندیده ، خیلی چیزا ازتون یاد گرفتم! چیزایی که بزرگم کرد و باعث شد اطرافم رو بهتر ببینم. خلاصه که روحتون شاد و یاد و اندیشه‌تون ابدی. : خیلی بهشون مدیونم، و خیلی بهشون ارادت دارم ، چون از و آثارشون خیلی خیلی یادگرفتم . شماهم محروم نمونید 😇🤞 @baharketab
"بهشتی یکبار کشته نشد" ✍ علی خشتی کشتن یعنی جان را گرفتن؛ یعنی بی جان کردن جان دار. هدف از کشتن، مزاحمتِ جان داریِ مقتول است.جانِ بهشتی مزاحمِ اهداف و منافعِ جناح ها و گروه های مختلفی بود. چون شخصیتِ جان داری داشت، ترور شخصیت شد و هویت و اعتبار و آبرو و انسانیت اش کشته شد. شخصیت بهشتی خصوصیاتی داشت که جان داشتند و زنده بودند. شخصیت، هرچه زنده تر ، انگیزه ی قتل بیشتر. فهمِ خصوصیاتی که بهشتی را درخورِ شخصیت کشی میکرد به درک منش سیاسی اش برمیگردد که با مرور فعالیت هایش در زمینه ی تحولات تاریخیِ زمانه اش، می توان آن خصیصه ها را شناخت. باید بررسی شود که بهشتی چه خصیصه های سیاست ورزی متفاوتی داشت که شخصیت سیاسی اش را آنقدر زنده می کرد که باید ترور شخصیتی می شد؟ چه عناصری در شخصیتش جمع بود که آنقدر مزاحم دیگران بود که باید از اساس بی شخصیت می شد؟ حالا با یک بهشتی بی شخصیت شده و بی آبرو شده ای طرف هستیم که وجهه اش تماما تخریب شده پس قاعدتا باید مزاحمتش رفع شود اما نشد. بهشتی بی توجه به قتلی که بر سرش آمده فعلیتش را حفظ می کند و در چارچوب امکانات موجود اراده ورزی میکند. این اراده ورزیِ کسی است که به لحاظ جایگاه و منزلت اجتماعی، تقریبا جسد شده ولی جسدِ اجتماعی اش را به دوش می کشد و اراده اش را زنده نگاه می دارد اما اراده اش آنقدر زنده است که بیم آن می رود که دیر یا زود همین اراده ی خلع سلاح شده، شخصیت از دست رفته را احیا کند. برای عاقل، احتمال خطر نیز یک خطر است و چه کسی عاقل تر از دشمنان بهشتی!؟ پس در نتیجه، رفع خطر اتفاق می افتد و او حذف می شود. باید بررسی شود که چه ویژگی متمایزی در اراده ورزیِ بدون منزلتِ اجتماعیِ بهشتی بود که باید بعد از بی اعتبار و بی آبرو شدن، بازهم کشته میشد؟ چه چیزهایی اراده ورزی اش را آنقدر زنده کرده بود که باید کشته میشد؟ بعد ازانفجار اما دو تحلیل در برابر هم قرار گرفت. اول، تحلیل دوستان که به رغمِ موثر بودن در به سرانجام رسیدن قتل اول و همدستی در ارتکاب گناه نخستین، حالا با مواجه یِ بی واسطه با پدرکشی پشیمان شده و توبه کردند. این تحلیل معتقد بود با این انفجار دشمن نقض غرض کرده و خلافِ هدف اش را محقق ساخته چون خون بهشتی همه ی بدبینی ها نسبت به شخصیت او را از بین می برد و اعتبار و جایگاه اجتماعی ازدست رفته اش را پرقدرت تر از قبل احیا می کند. پس همان "عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد..." رقم خورده و با این انفجار و نثارشدنِ خونِ این قربانی، ملت ما بیدارتر می شود. درمقابل اما، تحلیلِ دشمنان چیزِ دیگری بود. این قاتلانِ دو مرحله ای، معتقد بودند دقیقا به هدف زده اند و به این نتیجه افتخار هم می کردند. آن ها معتقد بودند هدفی را در "آینده" مورد اصابت قرار داده اند نه در امروز و این توجه و تقدیس شخصیتِ بهشتی پس از شهادتش، نافیِ نتیجه بخشیِ اقدام آن ها نیست زیرا این تقدیرها در حد کلیشه و نماد باقی مانده و از مراحل سوگواری و یادآوری فراتر نمی رود. اما با این انفجار، خطر بزرگی که آینده ی منافع ما را تهدید می کرد از بین رفته و پس ازاین، سیاست ورزی برای دستیابی به منافع گروهی مان با آسودگی بیشتری رقم خواهد خورد. پرسش برسر آنست که کدام مرکزیت، منافعِ دشمنان را به خطر می انداخت؟ کدام قطعه از پازل نزدِ شهید بهشتی باقی مانده بود که باید برای جلوگیری از تکمیل شدنِ تصویر، امکان گذاشتن آن تکه سلب میشد؟ جواب روشن است؛ اندیشه متفاوت و متمایز بهشتی از دیگران یعنی همه ی آنچه بهشتی بود و دیگران نیستند. درست ازآب درآمدنِ تحلیلِ دوستان یا تحلیلِ دشمنان در گرو نسبتی است که امروز ما با بهشتی برقرار می کنیم. اگر بگذاریم در حد تصویر و تقدیس و سالگرد از او یاد شود، گذاشته ایم انفجارِ هفتمِ تیر به هدف بخورد و اگر راه دیگری پیش بگیریم و به قصدِ کلیشه زدایی به سراغ عناصرِ مزاحم برای دشمنانِ بهشتی برویم و در شخصیت ، اراده ورزی و اندیشه ی او همه ی نقاطِ تمایزِ بهشتی با دیگران را به دقت پیدا کرده و در زیستِ اجتماعی و ساحتِ سیاسی امروزه مان فعلیّت ببخشیم، تحلیلِ دوستان را محقق ساخته ایم. این بار و درنهایت این ما هستیم که تعیین می کنیم بهشتی برای بار سوم کشته شود یا اینکه زنده تر از همیشه از گورِ کلیشه ها و قالب های کهنه یِ فکری ما برخواسته و با طنینی پرجان، بر ما بخواند که: "ما راست قامتان جاودانه ی تاریخ خواهیم ماند..." @baharketab
بهار کتاب
"بهشتی یکبار کشته نشد" ✍ علی خشتی کشتن یعنی جان را گرفتن؛ یعنی بی جان کردن جان دار. هدف از کشتن، مز
کار بچه های گرافکره 👏👏 یه کم طولانیه ولی بی نظیره 👌👌👌 از دستش ندین 😇
نجف رفتم دلم را زیر ایوان دست او دادم دلِ سالِم به او دادم، دل دیوانه آوردم @baharketab
عشقم اگر علیست سرِ دارم آرزوست من سر گذشتِ میثم تمارم آرزوست
خرما فروختن بشود کارم آرزوست رسوا شدن میانه ی بازارم آرزوست
اونجایی که تو کهکشان نیستی میگه: "روحم تیره و تار شده بود، نیاز به نجف درمانی در من بیداد میکرد." @baharketab
اللهم الرزقنا حرم اللهم الرزقنا نجف 🤲 @baharketab