😎 و اینک ادامه پست های سرگذشتی که از سر گذشت و خلاصه داستان های واقعی پرطرفدارمون...
⬅️ بعد از گذشت مدتی ادامه داستانهامون رو شروع میکنیم،
👈منتها ایندفعه برای #یادآوری قسمت ٨ رو هم میگذاریم و بعد ادامه داستان...
🏴🍊 @baharnarenj251
🦋✨🦋✨🦋✨
🦋✨🦋✨
🦋✨
✨
🤔خنــــــــــــــده بــه چـــــه قیمــــــت؟
#قسمت_هشتم
به سپهر حق میدادم که کمتر بهم اعتماد داشته باشه! خب دو بار سرکارش گذاشته بودم😁
بعد از راضی کردن مامان و سپهر قرارمون شد برای پس فردا شب🙄
من خیلی استرس داشتم!🤕🤯 دیروز خیلی زود تموم شد و امشب رسیده بود...
با مامان رفتیم میدون امام و رفتیم تو روضه... مامانم خادمش بود و زیاد وقت نداشت،
👾برای همین گفت : باهاش ی جا قرار بزار بگو تا منم بیام
امشب به درخواست مامان سید جواد هم اومده بود...
سید جواد یک پسره جوونه که حدود 27 سالشه و توی نیرو انتظامی کرمان کار میکنه و پست خیلی مهمی داره...
سید جواد دوست برادر بزرگترم میشد که با مامانم خیلی رابطه داشت اون نامزد دختر عمم هم بود و واسطه این ازدواج مامان بنده!😉
خیلی پسره خوبیه و از خیلی وقت پیش میشناسیمش.... 🙂
( البته داخل زمان رمان هنوز با دختر عمم نامزد نکرده.)
مامان ماجرای سپهر رو برای سید جواد گفته بود..
البته گفته بود دوست نغمه ! و مثلا از من حفظ آبرو کرده بود 🙄
خلاصه امشب ازش خواست که بیاد....
فکر میکردم مامان میخواست سپهر رو نصیحت کنه!🙄
آخه حرفایی به من میزد که الان که دارم مینویسم باورم نمیشههه😔😢
#خنده_به_چه_قیمت؟
#سرگذشتی_که_از_سر_گذشت
#داستانهای_واقعی
🍊 @baharnarenj251
🦋✨🦋✨🦋✨
🦋✨🦋✨
🦋✨
✨
🤔خنــــــــــــــده بــه چـــــه قیمــــــت؟
#قسمت_نهم
سپهر از باشگاهش اومده بود میدون امام و بهم پیام داد.
جلوی مامان اصلا نمیتونستم براش ویس بدم یا تلفنی باهاش صحبت کنم.....
❌میدونید که ممنوع کرده بود!😑😬
بعد از کلی دنگ و فنگ بالاخره توی میدون امام سپهرو پیدا کردم و به مامان نشونش دادم...
مامان گفت که من نرم دنبالشون و خودش و سید جواد رفتند طرف سپهر!
سید بهش گفت :
_ببخشید آقای صادقیان؟!🤨
قبل از اینکه با سپهر قرار بزارم، مامان بهم گفت حتما همه چیزشو ازش بپرسم،
یِ بهونه عالی جور کردم و ازش کد ملی، آدرس دقیق خونه، فامیلی و..... رو گرفتم😎
_بله خودم هستم، شما؟!🤔
سید دستشو گرفت و بلندش کرد و رفتند یه گوشه ی خلوط میدون امام...😕
مخفیانه نگاهشون میکردم 😅
داشتند با هم بحث میکردند که من متوجه حرفاشون نمیشدم ولی معلوم بود نصیحت نیست، چون مامان با دست و اشاره و تهدید حرف میزد 😶😬
که یهو مامان چنان سیلی جانانه ای خوابوند تو گوش سپهر که من پریدم بالا!!😳
(البته بگم مامان خانم چون خیلی زرنگ بود و از امشب خبر داشت، دستکش دستش کرده بود😉😆)
بعد، مامان اومد پیش من و سید جواد، سپهر رو با خودش برد.
تعجب کرده بودم و اتفاقات افتاده شده، برام قابل هضم نبود، 🤯 که مامان شروع کرد به توضیح دادن :
من باید از اول جلوتو میگرفتم! 😤
اونروز که ماجرای سپهر رو برام گفتی زیاد جدی نگرفتمش 🤦♀..
ولی بعد از چند روز زنگ زدم به مسائل شرعی و ازشون در مورد این موضوع پرسیدم،
که گفتند واو به واو حرف هاشون که باهم زدند ( یعنی من و سپهر ) گناهه
تو دلم با خودم گفتم :
وای نه امکان نداره 😳😳😳😳😳😳
#خنده_به_چه_قیمت؟
#سرگذشتی_که_از_سر_گذشت
#داستانهای_واقعی
🍊 @baharnarenj251
⬅️بخشيــــــــــــــــــــــــــــــدن افــــــــــــــــــــــراد شـــــــــــــــايد به قيــــــــــــــــــــمت 👇😏👇
😎زيــــــــــــــــــــر پا گذاشتن غــــــــــــــــــــرورت تموم بشـــــه ،
❌ امـــــــــّـــــــــــا نــــــــــــــــــــبــــخــــــــــــــــــــــــــــــشــــيــــــدن شون ،
👈به قيــــــــــــــــــــــــــــــمت اســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــارت روحــــــــــــــــــــت تمــــوم ميــشــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه.
✅ خــــــــــــــــــــودت بــــــــــــــــــــاش،
❌ نــــــــــــــــــــه عروســــــــــك ساخته ے دســــــــــت ديگــــــــــــــــــــران .
✅ خــــــــــــ❤️ــــــــودت باش با تمــــــــــــــــــــام خوبــــــــــــــــــــےهايت و كارے كن،
👈ديگـــــران معيـــــــــــــــارشان را تغيــــــــــــــــــــير بدهنــد .
😎تو نيـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــازے به تاييـــــــــــــد شدن نــــــــــــــــــــدارے .
🔶زندگے را با کســــــــــانے احاطــــــــــــــــــــه کنید کــــــــــــــــــــه دوستــــــــــــــــــــتان دارند و به شمــــــــــــــــــــا انگیــــــــــــــــــــزه مے دهند،
👏 تشویقــــــــــــــــــــتــــان می کنند و باعــــــــــــــــــــث می شوند از اینکه خودتان هستیــــــــــــــــــــد،
😍 حــــــــــس خــــــــــــــــــــوبے داشته باشیــــــــــــــــــــد.
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
🏴🍊 @baharnarenj251
❣ســــلام امــام زمـــانم❣
صاحب عزاے ماتم کربوبلا بيا
تنها اميدخلق جهان يابن فاطمه
بيش از هزارسال تو خون گريه ڪردهاے
اے خـون جـگر ز قامـت زينـب بيـا بيـا
🍃🌸الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج🌸🍃
#سلام_امام_زمانم
📌دل نوشته یکی از اعضای مهربون کانالمون
🏴🍊 @baharnarenj251
#تقویم_شیعه
5⃣2⃣ محرم الحرام
1⃣ شهادت امام سجّاد علیه السّلام
در سال " 94 " بنابر مشهور
#مسار_الشیعه: ص 26.
قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص 315. العدد القویه: ص 315.
#زاد_المعاد: ص 328.
# %مصباح_کفعمی: ج 2، ص 594. مصباح المتهجد: ص 729.
فیض العلام: ص 165.
#بحار_الانوار: ج 59، ص 199
یا 95
#اصول_کافی: ج 2، ص 491
🏴امام زین العابدین علیه السّلام در سن 57 سالگی با زهری که ولید بن عبدالملک یا هشام لعنهما اللَّه به آن حضرت دادند به شهادت رسیدند.
⬅️این در حالی بود که 34 یا 35 سال بعد از واقعه کربلا در مصائب جان گداز شهادت پدر و برادران و عمو و بستگان و اسارت عمه ها و خواهرانش، گریان بودند.
👈امام باقر علیه السّلام آن حضرت را تجهیز نمودند و در بقیع کنار قبر عموی مظلومش حضرت مجتبی علیه السّلام به خاک سپردند.
✅ سال شهادت آن حضرت را به خاطر کثرت فوت فقهاء و علماء «سنه الفقهاء» گفتند.
👈در شهادت آن حضرت اقوال دیگری نیز وجود دارد: 12 محرم، 18 محرم، 19 محرم، 2 صفر.
#منتهی_الامال: ج 2، ص 37.
الوقایع و الحوادث: ج 4، ص 287. مستدرک سفینه البحار: ج 5، ص 218
۞ ۞ ۞
🏴🍊 @baharnarenj251
🏴شهادت حضرت زین العابدین (ع) چهارمین اخترتابناک ولایت وامامت بر عموم شیعیان تسلیت باد.
🏴🍊 @baharnarenj251
8.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ او خواهد آمد
┄┅═✧🌺یازهرا🌺✧═┅┄
🏴🍊 @baharnarenj251
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خــــــــــدا فقط به آقایون بهــــــــــا داده؟🤔
همه جا فقط مــــــــــردا ؟ 🤔
این چه دینیــــــــــه؟ 🤔
👇✅👇✅👇✅👇✅👇✅👇
👇 😍نمــــــــــــــــــــونه عشــــــــــــــــــــق😍 👇
⚠️حواسمــــــــــــــــــــون باشــــــــــــــــــــه ،
✅مــــــــــــــــــــا که اینقدر مهمیـــــــــــ😎ـــــــــم،
خودمونــــــــــو راحت دست هر کســـــی نمیــــــــــــــــــــدیـــــم،😎
😇 خــــــــــ❤️ــــــــــدا جونــــــــــــــــــــم فرمودن :
مــــــ🧕ــــا بـــــا ارزش تر از ایــــــــــن حرفاییـــــم 😇
⬇️حالا بخوانید آزار و اذیتهای یکی از نمونه های عشق خداوندی رو در کاروان اسرا... 🏴
👈صد البته که فقط ایشون نبودن توی اون کاروان ... 🙁😭
🏴🍊 @baharnarenj251