eitaa logo
بهارانه اشعار ناب
178 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
951 ویدیو
0 فایل
مانند بَنان، الهه‌یِ نازِ منی... آری به خدا همیشه دلتنگِ تواَم...🍃 آیدی مدیر در ایتا.. @Matinp198 https://eitaa.com/joinchat/877724074C00e564207a
مشاهده در ایتا
دانلود
ناز کُنی نَظَــــر کُنی قَهــر کُنی ستم کُنی گرکه جَفا، گرکه وَفا از تو حـَذَر نمي‌شود داغِ که دارد اين دلم داغِ تــو و خیالِ تــو بی‌همگان به سَرشود بی‌تو به سَر نمي‌شود
شعر زیبای بدون نقطه : دلا کم رو سوی کاری که هردم درد سر دارد که هر کس در هوس گردد مراد دل هدر دارد درا در کوی دلداری که گردی محرم دلها دلی کو گرد او گردد همه در و گهر دارد اگر درد دلی داری مگو در مسمع هر کس ره او رو سوی او رو که در هر کو دری دارد هوای وصل او داری اگر در سر، سحرگه رو که هر کس وصل او را در دعاهای سحر دارد
تاری بزن با ساز دل ، آتش بزن بر راز دل وانگه همین پیمانه را ، لبریز کن با ناز دل چنگی به دلداری زنی ، سازی به غمخواری بزن دلدار را پیمانه شو ، سر ریزشو با ساز دل 🗒
چون ماتِ توام دگر چه بازم؟ .
ای که تو ماهِ آسمان ماه کجا وُ تو کجا در رُخِ مه کجا بُوَد این کرّ و فرّ و کبریا جمله به ماه عاشق و ماه اسیرِ عشق تو ناله کُنان ز دردِ تو لابه کنان که ای خدا
اگر آتش است یارَت تو بُرو در او همی‌سوز به شبِ فراقِ سوزان تو چو شمع باش تا روز تو مخالفت همی‌کِش تو موافقت همی‌کُن چو لباسِ تو دَرانند تو لباسِ وصل می‌دوز
دیوانِه تَرین دلبَر این شَهر تو بودی اے واے بِه حال دلِ دیوانِه پَسَندَم 👌❤️
ای آنکه ز تو مشکلم آسان گردد سرو و گل و باغ مست احسان گردد گل سرمست و خار بد مست و خمار جامی در ده که جمله یکسان گردد
🌻🌿 ڪجا شد عهدو پیمان را چه ڪردے امانت‌هاے چون جـان را چه ڪردے چــرا ڪاهل شـدے در عشــق‌بازے سبڪ روحی مرغان را چه ڪردے نشاط عـاشـقی ڪَنجی‌ست پنهـان چه‌ڪردےڪَنج پنهان‌را چه ڪردے تــو را با مـن نه عهدے بود ز اول بیا بنشین بڪَو آن را چه ڪردے چنـان ابرے به پیش مـا چه بستی چنان خورشیدخندان را چه ڪردے 🌿🌻                                ᬼ࿐‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
تا نقش خیال دوست با ماست ما را همه عمر خود تماشاست آنجا که وصال دوستانست والله که میان خانه صحراست
من مست و تو دیوانه، ما را که برد خانه صد بار ترا گفتم کم خور دو سه پیمانه در شهر یکی کس را هشیار نمی بینم هر یک بتر از دیگر شوریده و دیوانه جانا به خرابات آ، تا لذت جان بینی جان را چه خوشی باشد بی صحبت جانانه
مستي ما مستي از هر جام نیست مست گشتن کار هر بد نام نیست ما ز جام دوست، مستي مي‌کنیم خویش را فارغ ز هستي مي‌کنیم