آنڪہ میگفت دلش
خانہ ے دربست من است
آنچنان
دربدرم ڪرده ڪہ حیران شده ام
❥︎ꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦꤦ༅ٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰ❦︎ٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰ
@bahr_asheghi🌿
فریاد مرا گرچه سرانجام شنیدی
ایدوست! به داد دل من دیر رسیدی
از یاد ببر قصه ما را هم از امروز
درباره ما هرچه شنیدی نشنیدی
#فاضل_نظری
@bahr_asheghi🌿
+هنرمندۍ؟
-اوهوم'
+چۍ کار میکنۍ؟
-بیشتر بازی میکنم'
+تو چه فیلمے بازی کردۍ؟
-زِندگۍ'
+نقشِت چی بود؟
-اضافے بودم🙂🖤
@bahr_asheghi🌿
سخت است در این عصر دم دستی ها
عاشق بشوی مثل دهه شصتی ها..
@bahr_asheghi🌿
زندگی
فهم نفهمیدنهاست
آسمان،نــور،خــدا
عشق،سعادت با ماست
در نبندیم به نـور
در نبندیم به آرامش پرمهر نسیم
زندگی رسم پذیرایی از تقدیر است
وزن خوشبختی من
وزن رضایت مندیست
#سهراب_سپهری
@bahr_asheghi🌿
تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را
تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را
نفسی یار شرابم نفسی یار کبابم
چو در این دور خرابم چه کنم دور زمان را
ز همه خلق رمیدم ز همه بازرهیدم
نه نهانم نه پدیدم چه کنم کون و مکان را
ز وصال تو خمارم سر مخلوق ندارم
چو تو را صید و شکارم چه کنم تیر و کمان را
چه خوشی عشق، چه مستی، چو قدح بر کف دستی
خنک آن جا که نشستی خنک آن دیده جان را
ز تو هر ذره جهانی ز تو هر قطره چو جانی
چو ز تو یافت نشانی چه کند نام و نشان را...
#مولانا
@bahr_asheghi🌿
دعا می کنم شب برای شما آرامش را به ارمغان آورد
و
صبح فردا زندگی تان را سرشار از عشق و شادی کند
شب تان خوش❤️
@bahr_asheghi🌿
باز باران ، میچکد از چشم خیسم!
با گهر های فراوان ، قصه ام را مینویسم
میخورد بر بام گونه ، اشکای بی درنگمI
میچکد بر روی کاغذ ، لحظه های رنگ رنگم
یادم آرد روز باران ، چشم در چشم سیاهش
گردش یک روز شیرین ، در بلندای نگاهش
شاد و خرم نرم و نازک عاشقی دیوانه بودم
توی جنگل ها پر احساس از نگارم می سرودم
می دویدم همچو آهو ، گرد قلب مهربانش
می پریدم از لب جوی بلند گیسوانش
می شنیدم از پرنده ، قصه های مرگ فرهاد
از لب باد وزنده ، عشق های رفته بر باد
داستان های نهانی ، گشت بر من آشکارا
راز های زندگانی ، کرده بودش سنگ خارا
پیش چشم روزگاران ، دستش از دستم جدا شد
قصه ي عشق من و او خاطراتي برفنا شد..
@bahr_asheghi🌿
نه تخت جمشید
نه ملک سلیمانم آرزوست
راهی به خلوت دل
جانانم آرزوست.
*:•✧✬🌻⚪️🌻✬✧•:*
@bahr_asheghi🌿
بین انبوه رقیبان به چنین ناز مخند
غنچه گر باز شود چیدن آن نزدیک است...
#محمدقریشی
@bahr_asheghi🌿