آبی تر از آنیم که بیرنگ بمیریم از شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم تقصیر کسی نیست که اینگونه غریبیم شاید که خدا خواست که دلتنگ بمیریم 🍂

🌹نام زیبای پــدر با سیم و زر باید نوشت خوب و عالی با عـیاری معتبر باید نوشت برکت نـان و نمک از همـت والای اوست این چنین گویم که نامش تاج سر باید نوشت🌹 🌸🎊🌸پیشاپیش روز پدر بر همه پدران عزیز مبارک🌸🎊🌸 🇮🇷🇵🇸

علی گویم، علی جویم مرا درتن بُوَد تاجان، علی گویم، علی جویم چه درپیدا چه درپنهان، علی گویم، علی جویم به کامم تازبان باشد، زبان تا دردهان باشد به هر لفظ وبه هرعنوان، علی گویم، علی جویم 🖤⃟ೄྀ ‎‌‌┄┄┅┅✿❀♥️❀✿┅┅┄┄

سرآسیمه از آن در آمد پدر چرا که ندارد درآمد پدر ز فقر و ز قسط و ز مستاجری پدر را فراوان درآمد پدر علیرضا تیموری 🌹 روز پدر مبارک 🌹

پدر" همچو باران مهربان " برمن ببار" ببار که دلتنگ بی حوصلم" ببار که کوچه هایمان را غرق شادی کن" موج دریای دلت طوفانی ست" مهربانی راباید زیر چتر تو "جست " ای صدای نام تو بر گوش من" هرکجا هستم " باش می نویسم " شعر تورا" با زعفران" توی دفترم" کاش " باران بودم هرچه غم داشتی" میشستم " وهرچه غم " روی پنچره ی دلت بود از سرعشق ندا " می دادم" گوش کن" دخترت " برایت پیام آورده است" سبزه ها برا تو می رقصند برگ زرد پاییز 🍂 " در دل خاک می افتد !!! باران برای تو می بارد ورنگین کمان ایستاده .. بر پنچه ی پایت !!! قناری ها " دسته جمعی آواز می خوانند برای روز تبریک به تو بهار دوباره متولد می شود.. چه زیباست روزت " چه تماشایی دارد. روزت مبارک نازنینم " به سلامتی همه بابا ها" ☘️☔️ کبرا" یوسفی☘️

من ڪہ دلتنڪَ توام بامن بمان ، دل دل نڪن تا دلم خالیست ، درجاے دڪَر منزل نڪن غرق چشمان توام ، آخربیا دستم بڪَیر این تن بے طاقتم را دورازاین ساحل نڪن تا تو هستے، شعرِمن را میشود ڪَاهے شنید بے مروت ، این همہ قول و غزل ، باطل نڪن من ڪہ جرمم عاشقے بودست حڪمم انتظار پس روا برمن تو حڪم مجرم قاتل نڪن با تمام آرزوهایم سراغت آمدم آرزوهاے مرا با اشڪ چشمم ، ڪَِل نڪن عاقبت من را دو چشمان تو در آتش فڪند بیش ازاین دیڪَر عذاب از آسمان نازل نڪن..

بی هـوا هـم در هـوایت شـعر میخوانـم هنوز دوره گـرد کـوچــه هـای خـیس بـارانم هـنـوز🌱 واژه های خیس باران خورده میداندزچیست نـم نــم اشـکی که میبـارد ز چـشمـانم هنــوز🌱 دسـت در دسـت خیـالت در هــوای بـی بــهار مـن گـرفـــتار خـــم زلـــف پـریشــانـم هـنوز🌱 در سکــوت و بی قـــراری در بهــار بـی نـگار هـمچــو بـرگی در خــــزان زرد  آبــانم هـنوز🌱 رفـتی و از داغ هجـرانـت جـهـانم تیـره شد غـرق در دریای عشقت مات و حیرانم هنو🌱ز تیـره بختی ، در میان فال نـحسم شـد پدید می نخــورده ، زیــر بـار جـور بـهـتانم هنـوز🌱 زیـر باران غمـت، تا کی کجـا بـاید گـریـخت چــون گــرفـتـار دل و درگیـر بحــرانم هنوز🌱 بی تو لیلا!فکر ماندن در بیابان صدخطاست همچو مجنون درجـنون سـر درگریبانم هنوز🌱 گر چه گاهی در هـوای عشـق تو  دلـــواپسم روز و شب درگـیر سـوز بـاد و بـورانم هنـوز🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

بگذار با تو درد دلی مختصر کنم با یاد خاطرات کمی دیده تر کنم🌱 یادش به خیر آنکه جهان را به عشق خویش میخواستم برای تو زیر و زبر کنم🌱 در گوش باورت چه قدر خواندم و نشد در کوره راه عشق تو را همسفر کنم🌱 با شوق بوسه ، آمده بودی به خواب من بر گونه ام نشاندی و گفتی خطر کنم🌱 تعبیرشوم خواب من این شد که روز بعد با داغ بوسه رفتی و گفتی گذر کنم🌱 یادت که هست، سخت گذشتم به خاطرت اما نخواستم که از عشقت حذر کنم🌱 🌱#بهرام_احدی🌱