✨آغاز کنم به نامت
🍁ای حضرت دوست
✨هر آنچه شود
🍁به نامت آغاز، نکوست
✨دفترچهٔ عشق را اگر بگشاییم
🍁سطر از پی سطر،
✨آیتی از تو در اوست🦋
سلام
صبحتون نیکو🌻🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺یک استکان چای داغ مهمان من باش...🍀
🌺چای رفاقت من همیشه تازه دم است..
اوقاتتون دلپذير🍀
♥️🍃
دلتنگ که شوی
دیگر فرقی نمیکند روز باشد یا شب
خسته باشی یا سیر از خواب
تنها باشی یا در بین دوستان
اما همینقدر میدانم
وقتی سراغت بیاید دیگر خودت نیستی . .
خورشید شکفته روی بام من و توست..
لبخند سند خورده به نام من و توست..
خوش نغمه تر از هزار قمری، هر صبح..
آهنـــگ دل انگیـــز سـلام من و توست..
🌹🌹 🌹
یک روز میآیی که من دیگر دچارت نیستم
از صبر ویرانم ولی چشم انتظارت نیستم
یک روز میآیی که من نه عقل دارم نه جنون
نه شک به چیزی نه یقین، مست و خمارت نیستم
شبزنده داری میکنی تا صبح زاری میکنی
تو بیقراری میکنی، من بیقرارت نیستم
پاییز تو سر میرسد قدری زمستانی و بعد
گل میدهی، نو میشوی، من در بهارت نیستم
زنگارها را شستهام دور از کدورتهای دور
آیینهای رو به توام، اما کنارت نیستم
دور دلم دیوار نیست، انکار من دشوار نیست
اصلا منی در کار نیست، امنم حصارت نیستم
افشین یداللهی.
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر با آن پوستین سرد نمناكش
باغ بیبرگی، روز و شب تنهاست،
با سكوت پاک غمناكش.
مهدی اخوانثالث.
زیباترین نبودی و من ماه خواندمت!
این است عشق! عشق بدی را ندیدن است...
مجید ترکابادی.
تو در جان منی...دردت به جانم، مهربانم
شدی با شعرهایت هم زبانم ، مهربانم
ندارم همدمی جز خلوت دنج خیالت
که در رؤیا شده هم آشیانم، مهربانم
مرا جز وسعت آغوش تو دنیا نباشد
تمام باورم ! هستی جهانم ، مهربانم
زده آتش تب طوفان چشمت بر وجودم
قرار ساحلم ،عشق نهانم، مهربانم
شرار شور شیرینم اسیر چنگ بیداد
تویی فرهاد و تنها قهرمانم ،مهربانم
اگر حتی نبینم تا ابد برق نگاهت
خیالت گشته تنها کهکشانم، مهربانم
دل "زیبا" همیشه تنگ چشمان تو باشد
تو ای خورشید عزت، سایبانم ،مهربانم
با تواَم عشق قسم خورده ي پنهاني ِمن
با تواَم بي خبر از حال و پريشاني ِ من
با تواَم لعنتيِ خالي از احساس بفهم
بي قرارت شده ام شاعره ي خاص بفهم
لعنتي خسته ام از دوري و بي تاب شدن
پاي دلگيرترين خاطره ها آب شدن
لعنتی خسته ام از حال بدم، زخم نزن
بی تو محکوم به حبس ابدم، زخم نزن
باورم كن كه به چشمان تو معتاد منم
پادشاهي كه به جنگ آمد و افتاد منم
قافيه باختم و شعر سرودم يعني
به هر آن كس كه تو را ديد، حسودم يعني...
نفسم بندِ تو و درد مرا مي خواند
بعدِ تو حسرت دنیا به دلم مي ماند