پرسیدماش که توبه کنم یا دعای وصل؟
خندید شیخ و گفت : عبادت، عبادت است
#سعید_صاحب_علم
سلام مهربانان
اولین روز تابستانی شما گلباران
یک تابستان پرازآرامش
یک فصل شـاد وبی غصه
یک مـاه آروم و عاشقـانه
ویک روزشـادوپراز خیروبرکت
نصیب تک تک لحظه هاتـون
تابستونتون زیباو پرازخاطرات شیرین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما همیشه بلندترین تاریکی سال
یعنی یلدا رو به هم تبریک میگوئیم
ولی فراموش میکنیم
طولانی ترین روشنایی سال رو
تبریک بگوئیم
🕊اول تیر ( جشن تیرگان )
🌸طولانی ترین روز سال برشما مبارک
به هر دل بستنم عمری پشیمانی بدهکارم
نباید دل به هرکس بست، اما دوستت دارم
پر از شور و شعف با سر به سویت می دوم چون رود
تو دریا باش تا خود را به آغوش تو بسپارم
دل آزار است یا دلخواه ماییم و همین یک دل
ببر یا بازگردان من به هر صورت زیان کارم
ملامت می کنندم دوستان در عشق و حق دارند
تو بیزار از منی اما مگر من دست بردارم!
تو خواب روزهای روشن خود را ببین ای دوست
شبت خوش، گرچه امشب نیز من تا صبح بیدارم...
شده آیا که غمی ریشه به جانت بزند؟
گره در روح و روانت به جهانت بزند؟
شده در خواب ببینی که تو را قرض کند؟
بروی وَهم شوی تا که تو را فرض کند؟
شده در گوشِ تو گوید که تو را باز تو را…؟
نشوم فاشِ کسی تا که شوم رازْ تو را…؟
شده آغوش شود تا که هم آغوش شوی؟
گرهات باز کند تا که تو خاموش شوی؟
شده یک شب برود تا که روی در پی او؟
که تو فرهاد شوی تا بشوی قصهی او؟
به همان حال بگویی که تو مجنونِ منی
به تو بیمار شدم تا که تو درمونِ منی
شده دلتنگ شوی غم به جهانت برسد؟
گرهات کور شود غم به روانت برسد؟
که روی دیدنِ او تا که کمی شاد شوی
بروی در بغلش تا که تو آباد شوی
که بگوید که تو تعریفِ همان عشقِ منی
بروی یا نروی هر چه شود جانِ منی
گره ات باز کُنَد تا که تو بینا بشوی
که غمت باز شود تا که تو معنا بشوی
شده اما تو نبودی شده اما که چه دیر
گرهای کور شدم تا که شدی یک دلِ پیر
همه در خواب ولی عشقِ تو بیدار بِماند
همه پلهای دلم بی تو چو دیوار بِماند
من چرا دل به تو دادم که دلم میشکنی
همه عاشق شدنم رفت تو منظورِ منی
که تو رفتی و دلم بی تو همان سنگ شدُ
همه این عشق رَوَد تا که دلم جنگ شدُ
نکند بد بشود آخرِ این قِصه ی بد
نکند تلخ شود آخرِ این غُصه ی بد..
مانند شیشهای که خریدار سنگ بود
این دل شکستنِ تو برایم قشنگ بود
رؤیایِ باشکوهِ رسیدن به ساحلت
آغاز خودکشیِ هزاران نهنگ بود
ماه شبِ چهاردهی که تصاحبت،
چون حسرتی به سینهی صدها پلنگ بود
خوشبخت آن دلی که برای تو میتپید
خوشبخت آن دلی که برای تو «تنگ» بود
تو، یک جهان تازه پر از صلح و دوستی؛
من، کشوری که با همه در حال جنگ بود
با من هر آنچه از تو بهجا ماند، نام بود
از من هر آنچه بیتو بهجا ماند، ننگ بود
پایین نشستهام که تو بالانشین شوی
این ماجرا حکایت الاکلنگ بود...
#رضا_نیکوکار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀در این پنجشنبه اول تیر ماه
✨به یاد مسافران بهشتی،
🥀تمام سفرکرده ها.....
✨پدران و مادران آسماني،
🥀پدر بزرگ ها و
✨مادر بزرگ های بهشتی
🥀وهمه درگذشتگان
✨بخوانیم فاتحه و صلوات
🥀پروردگارا تمام اسیران
✨خاک را ببخش و بیامرز
روحشون شاد و قرین رحمت الهی🖤🥀