.
چشم تو مانند من در
حسرت دیدار نیست؟
خستهام اما دلم از عشق
تو بیزار نیست
بسته راه سینه را بغضی
که بر دل کاشتی
حق من از عشق تو اما
طناب دار نیست!
@bahr_asheghi🌿
شب اگر جلوه ی مهتاب ندارد دیگر
آسمان صحنه ی جذاب ندارد دیگر
من و یک عالم رویای ندیده امّا ،
چشمهایم به نظر خواب ندارد دیگر
عشق، محتاج فراهم شدن علّت نیست
بازی عاشقی اسباب ندارد دیگر
تا کی آغوش تو دورم کند و برگردم؟
شاخه ترد دلم تاب ندارد دیگر
من که با لغزشی از چشم تو می افتادم
قطره ای اشک که پرتاب ندارد دیگر !
آنکه از چشم تو با اشک نه ، با شکّ افتاد
از دل افتادنش اعجاب ندارد دیگر
قبله ی من که بهرحال تویی ، بسم الله
کشتنم اینقدَر آداب ندارد دیگر
شاکی ام حرف دلم را نزدم ، می بخشید
شاعر خسته که اعصاب ندارد دیگر!
@bahr_asheghi🌿
کاش من یکسره درچشمِ تو پیدا بشوم
همچو پیشامدِ ممکن به دلت جا بشوم
نفسی با تـو بمانم، سرِ سجاده ی عشق
یوسفـم بـودی و مـن نیز زلیخا بشوم
آن شبی که تـو بیایی و زمان صفر شود
مو پریشان کنم و یک شبِ یلـدا بشوم
چو در آغوشِ تو باشم، خبر از هیچ مگو
از همـه خلـق جـدا ،تـارک دنیـا بشوم
تلخـیِ کـامِ مـرا، شهــدِ لبـانـت ببـرد
تلخ وشیرین بشود لب به لبت تا بشوم
شعـرِ من شور بگیرد بـه لبت بوسه زنم
ساقیِ شهـدِ لبـت گشته و بُـرنـا بشوم
@bahr_asheghi🌿
ما طائر قدسیم، نوا را نشناسیم
مرغ ملکوتیم، هوا را نشناسیم
پروانۀ اِبقای دو عالم به کف ماست
ما خضر بقائیم فنا را نشناسیم
در کشور ما میر اجل راه ندارد
از مرگ نمیریم و عزا را نشناسیم...
نور جبروتیم، ز ظلمت نهراسیم
آیینۀ صبحیم، مسا را نشناسیم...
اصحاب یقینیم، گمان را نپسندیم
ارباب صوابیم، خطا را نشناسیم...
فارغ ز غم نیستی و هستی عالم
از خاک فنا آب بقا را نشناسیم...
ما قافلۀ حج به تجارت نفروشیم
قلب سر بازار منا را نشناسیم
نور نَبوی در نظر ماست هویدا
روشننظرانیم و عمی را نشناسیم
بر دانش ما انجم و افلاک بخندند
گر صاحب «لولاکَ لما» را نشناسیم
جاوید بسوزیم ز خورشید قیامت
گر پرتو آن شمسِ ضحی را نشناسیم
تاریک شود هر دو جهان در نظر ما
گر طلعت آن بدرِ دُجا را نشناسیم...
@bahr_asheghi🌿
جمعه زیباست
اگر غصه خرابش نکند🌸🍃
فکر هجران کسی
نقش برآبش نکند
جمعه زیباست واین جمله
حقیقت دارد
اگر اندوه دلت همچو
سرابش نکند
ظهرآدینه تون سرشاراز عشق
و دلخوشی🙏🌸
@bahr_asheghi🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نسبت عشق به من نسبت جان است به تن
تو بگو من به تو مشتاقترم یا تو به من؟
زندهام بیتو همین قدر که دارم نفسی
از جدایی نتوان گفت به جز آه سخن
بعد از این در دل من، شوق رهایی هم نیست
این هم از عاقبت از قفس آزاد شدن
وای بر من که در این بازی بیسود و زیان
پیش پیمانشکنی چون تو شدم عهدشکن
باز با گریه به آغوش تو برمیگردم
چون غریبی که خودش را برساند به وطن
تو اگر یوسف خود را نشناسی عجب است
ای که بینا شده چشم تو ز یک پیراهن
#فاضل_نظری
@bahr_asheghi🌿
زن اگر با اشـک ، قلبـش را تسـلا میـدهد
کودتا در قلب مرد ، از شانه خواهد شد شروع ...
@bahr_asheghi🌿
تو را من
دوستت دارم شبیهِ کودڪی هامان
همان ده تا،که می دانی برایم کل دنیا بود
#مهنازنجفی🌹🍃
@bahr_asheghi🌿
عـقل و دل روزے ز هم دلخور شدند
هردو از احساس نـــفرت پر شدند
دل بہ چشمان ڪسی,وابستہ بود
عقل از این بچہ بازے خــستہ بود
حرف حق با عقل بود اما چہ سود
پیش دل حقانیت مـــطرح نبود
دل بہ فڪر چشم مشڪے فام بود
عقل آگاہ از خیال خــام بود
عقل با او منطقے رفتار ڪرد
هرچہ دل اصرار,عقل انــڪار ڪرد
ڪشمڪش ها بینشان شد بیشتر
اختلافے بیشتر از پیــشتر
عاقبت عقل از سر عاشق پرید
بعد از آن چشمان مــشڪے را ندید
تا بہ خود آمد بیابانــــگرد بود..
خندہ بر لب از غــــم این درد بود...
#لاادری
@bahr_asheghi🌿