علی کوخایی:
🌸« گل عفاف »
🖋نثری ادبی به قلم جواد محدثی
هیچ باغبانی را سرزنش نمی کنند که چرا دور باغ خود حصار و پرچین کشیده است، چون باغ بی دیوار، از آسیب مصون نیست و میوه و محصولی برای باغبان نمی ماند .
هیچ کس هم با نام «آزادی » دیوار خانه خود را بر نمی دارد و شب ها درِ حیاطش را باز نمی گذارد، چون خطر رخنه ی دزد، جدی است .
هیچ صاحب گنج و گوهری هم جواهرات خود را بدون حفاظ، در معرض دید رهگذران نمی گذارد تا بدرخشد، جلوه کند و چشم و دل برباید، چون خود جواهر ربوده می شود .
هر چیز که قیمتی تر باشد، درصد مراقبت از آن بالاتر می رود .
هر چه که نفیس تر باشد، بیم ربودن و غارت بیشتر است و مواظبت، لازمتر .
اگر در شیشه ی عطر را باز بگذارید، عطرش می پرد .
اگر رشته ی مرواریدت را در کمد و صندوق نگذاری و در آن را نبندی، گم می شود .
اگر در مقابل پنجره ی خانه ات، توری نزنی، از نیش پشه ها و مزاحمت مگس ها در امان نخواهی بود .
وقتی راه ورود پشه ها را می بندی، خود را «مصون » ساخته ای، نه «محدود» و زندانی .
وقتی در خانه را می بندی، یا پشت پنجره ی اتاقت پرده می آویزی، خانه خود را از ورود بیگانه و نگاه های مزاحم در پناه قرار داده ای، نه که خود را در قید و بند و حصار افکنده باشی .
اگر برای ایمنی از خطرها و آسودگی از مزاحمان، خود را بپوشانی، نه کسی ایراد می گیرد و نه اگر هم ایراد بگیرد، اعتنا می کنی، چرا که سخنش را بی منطق و ناآگاهانه می دانی و می بینی .
اینکه «دل باید پاک باشد»، بهانه ای برای گریز جاهلانه از همین مصونیت است و آویختن به شاخه ی «لاقیدی » وگرنه از دل پاک هم نباید جز نگاه و رفتار پاک برخیزد .
ظاهر، آینه ی باطن است و . . . «از کوزه همان برون تراود که در اوست » .
زن، به خاطر ارزش و کرامتی که دارد، باید محفوظ بماند و خود را حراج نکند و در بازار سوداگران شهوت، خود را به بهای چند نامه و نگاه و لبخند نفروشد .
زن به خاطر لطافتی که دارد، نباید در دست های خشن کامجویان دیو سیرت، که نقاب مهربانی و عشق به چهره دارند، پژمرده شود و پس از آن که گل عصمتش را چیدند، او را دور اندازند، یا زیر پاشان له کنند .
زن به خاطر عصمتی که دارد و میراث دار پاکی مریم است، نباید بازیچه ی هوس و آلوده ی به ویروس گناه گردد .
گوهر عفاف و پاکی، کم ارزش تر از طلا و پول و محصول باغ و وسایل خانه نیست .
دزدان ایمان و غارتگران شرف نیز فراوانند .
سادگی و خامی است که کسی خود را در معرض دید و تماشای نگاه های مسموم و چشم های ناپاک قرار دهد و به دلبری و جلوه گری بپردازد و خیال کند بیماردلان و رهزنان عفاف را به وسوسه نمی اندازد و از زهر نگاه ها و نیش پشه های شهوت در امان می ماند!
خراب کردن همه ی دیوارها و برداشتن همه ی پرده ها و باز گذاشتن همه ی پنجره ها، نشانه ی تیره اندیشی است، نه روشنفکری! علامت جاهلیت است نه تمدن !
می گویی نه؟ به طومار کسانی نگاه کن که پس از رسوایی و بی آبرویی، با دو دست پشیمانی بر سر غفلت خویش می زنند و بر جهالت خود لعنت می فرستند .
کسی که از «جماعت رسوا» نگریزد «رسوای جماعت » می شود!
آنکه ایمان را به لقمه ای نان می فروشد،
آنکه یوسف زیبایی را با چند سکه ی قلب عوض می کند، آنکه «کودک عفاف » را جلوی صدها گرگ گرسنه می برد و به تماشا می گذارد، روزی هم «پشت دیوار ندامت » اشک حسرت بر دامن پشیمانی خواهد ریخت، در آخرت هم به آتش بی پروایی خود خواهد سوخت .
از اول که جامه ی عفاف سفید و شفاف است، نباید گذاشت چرکابه ی گناه بر آن بپاشد.
از اول باید مواظب بود این کاسه ی چینی نشکند و این جام بلورین ترک بر ندارد .
از اول نباید به پای بیگانه، اجازه ی ورود به مزرعه نجابت داد، که بوته های نورَس عصمت را لگدمال کند .🥀
ولی . . . گریه بی حاصل است و بی ثمر، وقتی که شاخه شکست و گل چیده شد!!
✍🏼نویسنده : جواد محدثی
🌸
#نثر_ادبی #حجاب_و_عفاف #جواد_محدثی #گل_عفاف #زن_مسلمان
هدایت شده از افق حوزه
✨ن والقلم و ما یسطرون...
سوگند خداوند به «قلم» و «نوشته» ، قلم را قداست و نوشتن را حرمت بخشیده و رسالت اهل قلم را سنگین ساخته است.
درخت قلم اگر ریشه در «تعهد» و «تدیّن» داشته باشد ، میوه اش شیرین و ماندگار است.
ارزش هر قلم به «پیام» آن است و عظمت نوشته به محتوایش.
چه دست هایی قلم شده تا قلم در دست پاکان قرار گیرد و چه بسیار نویسندگان شجاع که «شهید قلم» شده اند.
نویسنده ی متعهد ، تک تیرانداز در میدان نبرد اندیشه هاست و برای پیروزی ، نیازمند «مهارت» ، «دقت» ،«هدف گیری» ،«لحظه شناسی» و «سرعت عمل» است.
🖋قلم را «سلاح» بدانیم و نوشتن را «جهاد»
▫️جواد محدثی
🔸 14روز قلم گرامی باد
#مناسبتی #نثر_ادبی #کتاب_قطعات #قلم #روز_قلم #نویسندگی
🍃 کانال برگ و بار...
مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی
@javadmohadesi
🔭هفتهنامه افق حوزه
🔰https://eitaa.com/joinchat/2004287493Cf5efeeb593
گزارش !... 🌤⛈❄️☀️
✍🏼جواد محدثی
🌩آب و هوای کشور، نامناسب است .
ریزگرد های دروغ و تهمت و شایعه، سبب کاهش دید شده است .
تابلوهای راهنما را جابهجا کرده اند و مردم را به بیراهه می فرستند .
🌨دریای ارز و دلار،موّاج است و غیر قابل اطمینان.
ذخیرۂ آب و آبرو در پشت سدّ بعضی مسئولان به کمترین میزان رسیده، و بیشترین گزارشها از بارش فساد و تبعیض و گناه،از مناطق مرکزی و شمال و سواحل و جنگلهاست .
نزولات بانکی، موجب آب گرفتگی در مسیرهای تولید شده است.
هوای آلوده هم، تنفس را برای افراد سالم مشکل ساخته است.
❄️تردد در بزرگراه «تقوا» به کندی صورت می گیرد و گذرگاههای ایمان، لغزنده است.
با ریزش بهمن های تزویر، راه صداقت و صراحت ،مسدود شده و افراد عجول، از مسیرهای قابل دسترسی دیگری مثل: پارتی، رانت، توصیه و تملّق به مقصد و مقصود می رسند.
☀️گرمترین نقطه، «بازار شایعات» و جزایر سه گانه «طمع» ،« تزویر » و« تکاثر » است .
زباله های «فساد اداری» مشام همه را می آزارد،
ساخت و ساز های غیر مجاز روی «گسل نفاق»، بالأخره روزی نشست خواهد کرد .
«زمستان تخریب» می گذرد، ولی رو سیاهی برای ذغال های حزبی و جناحی و باندی می ماند!
🌦جادۂ انقلاب، بن بست نیست ،
کف ها و زباله ها مثل چهار دهه گذشته از بین خواهد رفت.
حفظ محیط زیست انقلاب، وظیفه همه است.
«عطر خدمت خالصانه» مشام جان را معطّر می کند.
ما امیدواریم،
و ... انسان به «امید» زنده است.
💠💠💠
#نثر_ادبی #انقلاب_اسلامی #جاده_انقلاب #جهاد_تبیین #درنگ #ایران #تلنگر #امید
💠
🍃کانال برگ و بار...
مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی
@javadmohadesi