eitaa logo
حسینیه بیت الرقیه (س)قم «خُدّٰام الرقیه»
273 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
9 فایل
اطلاع رسانی مراسمات حسینیه بیت الرقیه سلام الله علیها قم آدرس:قم _ میدان توحید(نیروگاه) خیابان توحید خیابان جوادالائمه علیه السلام خ قدس _ کوچه یازده پ۶۳ حسینیه بیت الرقیه (س) جلسات ثابت جمعه ها از ساعت هفت الی نه صبح ارتباط با خادم۰۹۱۹۲۱۱۷۳۹۸
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴🏴🏴🏴 🌕بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ 🌷🏴اَلَِلَِهَِـََِِمَِ عَِجَِلَِ لَِوَِلَِیَِڪَِ اَِلَِفَِرَِج بَِحَِقَِ زَِیَِنَِبَِ اَِلَِڪَِبَِرَِیَِ (سلام الله علیها) 🌷🏴 بانو همیشه خیر شما میرسد به ما از تو چقدر بوی رضا میرسد به ما شاعر شدم که دعبل دربارتان شوم هرچه نمیرسد، که عبا میرسد به ما این شور هیئتی جوانان شهرمـان از آب شور شهر شما میرسد به ما وقتی مزار حضرت زهرا مزار توست بوی بهشت هم زِ دوجا میرسد به ما از لطف بیکرانه ی تو جمکـرانی ام از هر سه شنبه حس دعا میرسد به ما بانو جواب پرسش من را خودت بده آیا برات میرسد به ما؟ : بی سبب نیست،شماجلوه ی اسرارشدی اولین هستی که حرم دار شدی سالروز وفات سلام الله علیها تسلیت باد🏴 .
🌕بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ 🌷اَلَِلَِهَِـََِِمَِ عَِجَِلَِ لَِوَِلَِیَِڪَِ اَِلَِفَِرَِج بَِحَِقَِ زَِیَِنَِبَِ اَِلَِڪَِبَِرَِیَِ (سلام الله علیها) 🌷 سالهای پیش بال آسمانی داشتیم بال پروازِ کران تا بی کرانی داشتیم میوه بودیم و سر سال استفاده می‌شدیم چون که بالای سر خود باغبانی داشتیم چهار فصل موی ما برف زمستانی نداشت پیر هم بودیم اگر رنگ جوانی داشتیم روزها گردی اگر بر روی دلها می‌نشست شب که می‌شد سنت خانه تکانی داشتیم مثل شیر مادرانِ ما حلال و پاک بود در میان سفره‌ها گر لقمه نانی داشتیم نذریِ روز موعودمان صبح‌ها چله به چله، عهد خوانی داشتیم صبح جمعه پیشواز تکسوار فاطمه روی پشت بامها صوتِ اذانی داشتیم گاه‌گاهی جمعه‌ها اهل زیارت می‌شدیم گاه‌گاهی میل سجده، جمکرانی داشتیم ثانیه ثانیه‌هامان پای آقا می‌گذشت آی مردم! یک زمان صاحب زمانی داشتیم َپَر نداریم و دل بِپَّر نداریم و... فقط یادمان باشد که اینها را زمانی داشتیم : درد این است که ما مدعی هجرانیم درد هجران تو کشیدی و نفهمید کسی
سلام ای سر خونین، سر برادر من سرت چه‌ها که نیامد عزیز مادر من لبی که بوسه بر آن میزده‌ست پیغمبر یزید میزندش چوب، خاک بر سر من صدای شیون و افغان به گوش می‌آید صدای وا‌ابتا، ناله‌ی برادر من چه خوب شد سر عباس‌من نبود اینجا ندید وضع سر‌ تو، لباس و معجر من یزید مست شد الباقی شرابش را نریخت بر سر تو، بلکه ریخت بر سر من همین که حرف کنیزی ما وسط آمد نشست دختر تو، رو گرفت خواهر من زنی به طفل خودش شیر میدهد، ای وای رباب زمزمه دارد، بخواب اصغر من : 💔 بر باد مده "زلف" که جگرش سوخت بس کن که دگر حوصله‌ی "صبر" سر آمد سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام