سرداران شهید باکری
✅ #معرفی_شهدای_تفحص
🕊شهید محمد زمانی
💐سال ۱۳۵۷ آغاز ورق خوردن ایام زندگی محمد بود وهنوز ۲ سال بیشتر نداشت که مادر هجرت اخروی اش را حکایت کرد واو پیوسته در کنار پدرش که معلم بود بر سر کلاس درس می رفت. از همان کودکی به همه مهر می ورزید وعلاقه ای به مادیات نداشت. اسباب بازی هایش برای همه بود ودر خورد وخوراک وپوشاک بهانه گیر نبود. او که با کلاس های مدرسه از خردسالی انس گرفته بود در ۷ سالگی دانش آموز کلاس اول دبستان شهید فضل الله شد ودر همان دوران مکبر مسجد حضرت ابوالفضل(ع) شهرری گردید. محمد از دوره ابتدایی در ایام ماه مبارک رمضان سعی می کردتا می تواند چیزی نخورد. دوره راهنمایی را در مدرسه مکتب صدوق گذراند ودر سال اول راهنمایی به عضویت بسیج مسجد دوران کودکی اش درآمد ودر کنار فعالیت در بسیج همواره می کوشید تا در کسب علم نیز نفر برتر باشد. با ورود به دوره دبیرستان فعالیتش بیشتر شد ودر مدرسه بسیج دانش آموزی را تشکیل داد وبا راه اندازی هیئت در ایام مختلف، در برگزاری مراسم ها می کوشید. او توانست در رشته تجربی دیپلم خود را بگیرد. حال وهوای دوران انقلاب وجنگ محمد را نیز بی نصیب از پرس وجو نکرده بود زیرا در هر خانواده ای نشانی از عزیز سفر کرده ای در دفاع از اسلام بود واو هم در پی همین سوال وجواب ها وآشنایی با روحیات شهدا، دائم در حال پرورش روح خود بود.از این دوران بود که به همراه دوستانش برای بازدید به مناطق جنگی سفر می کرد وگلزار شهدای تهران ماوای لحظه های حضور بی قرارش بود. با ورود به سپاه منبع درآمدی پیدا کرد واو یاد گرفته بود که دست دیگران را بگیرد. به چند خانواده که فرزند یتیم داشتند کمک خرجی می رساند. اگر کسی مریض بود یا به وام نیاز داشت تا کسی ضامن شودحتما پیش قدم می شد ولی هیچ وقت از موقعیتش در محیط کار ودر جاهای دیگر سوء استفاده نمی کرد. همیشه راضی به حق خودش بود. در سال ۱۳۷۸ به عضویت رسمی سپاه شهید بروجردی درآمد ولی از کارها ومسئولیتش برای کسی حرفی نمی زد. در همان سال هیئت" یازینب(س)" را تاسیس کرد وخود مداحی و میانداری می کرد.
🕊عشق به شهدا چون آتشی از درونش شعله می کشید وحرارت جستجو را در او بیشتر می کرد تا اینکه توانست با پیگیری زیاد به گروه تفحص ل۲۷ محمد رسول الله بپیوندد.
💠محمد، هنگامی که در تهران بود سعی می کرد حتما به خانواده شهدای مفقودالاثر سر کشی کند. اوهمیشه طوری رفتار می کرد که انگار تمام دوران جنگ را در منطقه بوده وهمتی رزمنده گونه داشت. وی در برگزاری مراسم یادواره شهدا و مناسبت های بسیج فعالیت می کرد واز آنجایی که روابط عمومی خوبی داشت در تهیه امکانات برای این قبیل کارها تلاش زیادی می کرد. آخرین بار که می خواست برای تفحص برود یک شب بعد از شب های قدر بود. باتک تک افراد خانواده خداحافظی کرد حتی از فردی که او را در مسیر تا جایی رسانده بود نیز حلالیت طلبیده بود. محمد قبل از شهادت، دفترچه تلفن وکارت هایش را در دستگاه خردکن ریخت وبه عکاس سفارش کرد تا از او عکس بگیرد که بعدا به دردش می خورد. حتی انگشترش را هم بخشید واینها آخرین ورق های دفتر خاطرات زندگی اش بود وبالاخره در ۲۶ آذرماه سال ۱۳۸۰ در منطقه فکه بعد از عید فطر حرفی که همیشه می زد به حقیقت پیوست:" من مال این دنیا نیستم" وشعرش که دائم زمزمه می کرد بر سنگ مزارش نقش گرفت:
عشق است در آسمان پریدن
عشق است در خاک وخون غلطیدن
و عاشقان شهادت، برسنگ یادبودش دربهشت زهرا(س) قطعه ۲۷ و مزارش در امامزاده عباس چهاردانگه، آوای یس و الرحمن می سرایند تا عهد دوستی وپویندگی راهش را همواره به یاد داشته باشند
#سبک_زندگی_شهدا
صدای اذان شنیده شد، خدمتگزار وارد اتاق شد و گفت: غذا آماده است، سرد میشود، اگر اجازه میفرمایید بیاورم.
شهید رجائی فرمودند: خیر بعد از نماز، وقتی كه خدمتگزار از اتاق خارج شد، ایشان با چهرهای متبسم و دلی آرام خطاب به من فرمودند: عهد كردهام هیچ وقت قبل از نماز ناهار نخورم اگر زمانی ناهار را قبل از نماز بخورم باید یك روز روزه بگیرم.
#شهید_محمدعلی_رجایی
اهمیت به #نماز
سرداران شهید باکری
🌷 #شهید_محمد_رضا_زمانی
#جستجوگر_نور ( #شهید_تفحص )
🍃ولادت : ۵۷/۱/۲۵ - شهرری
🍂شهادت : ۸۰/۹/۲۶ - فکه
🍁آرامگاه : اسلامشهر - گلزار شهدای امامزاده عباس چهاردانگه
🌸در #گمنامی به شناسايی و تحقيق در مورد خانواده های #نیازمند می پرداخت.
🌺با وجود اینکه برای خودش چیزی نمی خريد برای ما سوال بود چرا اواخر ماه بی پول می شد تا اينکه در مراسم تشييعش چند نفر گفتند محمد به آنها کمک می کرده.
🌼برای افراد نیازمند #وام می گرفت و خودش نیز #ضامن آنها می شد.
سرداران شهید باکری
#خاطرات_شهدا💐
نسبت به بد حجابــے خانم ها خیلی ناراحت میشد بعد از ازدواجمان کہ بہ بازار میرفتیم حس میکردم راحت نیست به من گفت: خانم میشہ من دیگہ بازار نیام؟! وضع حجاب خانم ها نامناسبه.
از این شرایط ناراحت بود و میگفت: خانمها قرارِ با این پوشش بہ کجا برسن...
#شهید_سید_رضا_طاهر
#شـهدا
سرداران شهید باکری
#صاحب_عکس_ماندگار_دفاعمقدس
#شهید_امیرحسین_صاحب_هنر
اول فروردین ماه ۱۳۴۶ در کاشان به دنیا آمد. پدرش ڪفاش و مادرش خانه دار بود ، دوران نوجوانی اش با اوج مبارزات انقلاب مصادف بود اهل قرائت و تلاوت قــرآن بود. به هنر علاقمند بود و هنر خوشنویسی و نقاشی را فرا گرفت
با شروع جنگ تحمیلی قصد عزیمت به جبهه ڪرد وقتی اجازه مـادر را کسب کرد ، بلافاصله رفت شیرینی خرید ، برگشت و گفت : «شیرینی اجازه جبهه است»
از سپاه عازم جبهه شد . علاوه بر سلاح ، قلم نیز به دست می گرفت و به خطاطـی و نقاشی در جبهه ها میپرداخت . تابلوهای زیبایی نوشته و در جاده های مناطق عملیاتی نصب میڪرد. عضو واحد تبلیغات تیپ المهدی بود و بیشترین فعالیت های فرهنگی وی در هنگام عملیات های فتح المبین و رمضان انجام شد.
در عملیات الی بیت المقدس عکسی از وی ثبت و در تاریخ دفاع مقدس ماندگار شد ، سرانجام در ۲۷مرداد ۱۳۶۱ در شرق بصره به خون تپید و به فیض شهادت نائل گشت .مفقود الجسد بود تا اینکه در پی تفحص و شناسایی پیکر مطهرش سوم خردادماه ۱۳۸۰ در کاشان تشییع و در گلزار شهدای دارالسلام به خاک سپرده شد