eitaa logo
سرداران شهید باکری
492 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
404 ویدیو
12 فایل
کلامی گهربار از آقا مهدی باکری: خدایا مرا پاکیزه بپذیر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سـ🌸ـلام روزتون پراز خیر و برکت💐 🗓 امروز  دوشنبه ☀️  ۲۹ خرداد   ١۴٠٢   ه. ش 🌙 ۳۰ ذی‌القعده   ١۴۴۴  ه.ق 🌲   ۱۹   ژوئن   ٢٠٢٣    ميلادی ✅ 👇 @bakeri_channel
استقرار بهداری و درمانگاه لشکر در سمت راست ورودی پادگان، نزدیک چادر فرماندهی بود. در چادر بودم که از بیرون چادر کسی مرا به اسم صدا کرد. بیرون که آمدم را جلو چادر تدارکات بهداری دیدم. سر گونی را با یک دست گرفته بود و با دست دیگرش لای نان خورده ها را می گشت. تا آخر قضیه را خواندم. سلام کردم، جواب سلامم را داد و تکه نانی را از گونی بیرون آورد و به من نشان داد و : ـ برادر رحمان! این نان را می شود خورد؟! ـ بله، می شود. دوباره دست در گونی کرد و تکه نان دیگری را از داخل گونی بیرون آورد. ـ این را چطور؟ آیا این را هم می شود استفاده کرد؟ من سرم را پایین انداختم. چه جوابی می توانستم بدهم؟ آقا مهدی ادامه داد. *... پس چرا می کنید؟... آیا هیچ می دانید که این نانها با چه مصیبتی از به اینجا می رسد؟... هیچ می دانید که هزینه رسیدن هر نان از پشت جبهه به اینجا حداقل ده تومان است؟ چه دارید که بدهید؟ بدون آنکه چیز دیگری بگوید سرش را به زیر انداخت و از چادر تدارکات دور شد و مرا با وجدان بیدار شده ام تنها گذاشت.** 🌺 @bakeri_channel 🌺
هدایت شده از MG S
سلام علیکم اول تیرماه مصادف بود با انتقال پیکرهای شهید قربانعلی کوچری و شهید اصغر(عسگر) رحیمی ، توسط ستون پاکسازی دره قطور به خوی. شهید قربانعلی کوچری اولین فرماندار شهرستان خوی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و اولین فرماندار شهید کشور می باشند. شهید اصغر رحیمی اولین فرمانده عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خوی بود. این عزیزان در مورخه نوزدهم اسفندماه 1358 توسط اشرار وابسته به حزب دمکرات کردستان ایران که در دره قطور به شرارت پرداخته بودند، گروگان گرفته شده و پس از حدود یکصد روز به شهادت رسانده می شوند. در چنین روزی در سال 1359 پیکرهای مطهر این دو شهید سرافراز که چند روز قبل به شهادت رسیده بودند توسط رزمندگان ستون ژاندارمری که مشغول پاکسازی دره قطور بودند به خوی منتقل شد و عصر همانروز برروی دستان مردم انقلابی و قدرشناس خوی تشییع شدند. وصیت نامه شهید کوچری جهت یادکرد آن انسان وارسته و بزرگوار ارسال می گردد. روحشان شاد باد
هدایت شده از MG S
هدایت شده از MG S
هدایت شده از MG S
هدایت شده از MG S
سلام علیکم در تکمیل مطلب باید بعرض برسانم. در جریان نا آرامی های مناطق کرد نشین و اقدامات خرابکارانه حزب دمکرات کردستان ایران شاخه نظامی شمال آذربایجان‌غربی، شورای تامین شهرستان خوی تصمیم می گیرد با حضور در منطقه قطور با ریش سفیدان و متنفذان و روسای ایلها و سران عشایر نشستی برگزار نموده و با گفتگو نسبت به دعوت آنان به آرامش، مصالحه نمایند. جلسه ای با حضور گسترده سران عشایر و ریش سفیدان و بزرگان منطقه در سالن اجتماعات ایستگاه راه آهن رازی (در مرز ترکیه) با مسالمت و خوبی برگزار می‌شود. و با ملاطفت و خوبی اعضای شورای تامین و نیروهای همراه محل همایش را بسوی شهر خوی ترک می نمایند. و در میانه راه و در محل پل گوگرد(یکی از پل‌های راه آهن ایران اروپا) با راه بندان و کمین اشرار مواجه می شوند. از آنجایی که فرماندهان ونیروهای نظامی و انتظامی برای کاستن از حساسیت عموما مسلح نبوده و یا اسلحه کمری به همراه داشته اند. از توان کافی برای مقابله با اشرار بر خوردار نبوده اند. در نتیجه تیراندازی و هجوم اشرار 1_سرگرد سیدحمید سیدجلالی فرمانده هنگ ژاندارمری ماکو 2_سرهنگ محمود احمدنیا مرزبان خوی 3_استوار مصطفی سلیمانزاده 4_گروهبان محبت قزلی 5_سرباز امیر ابوالقاسمی در محل به شهادت می رسند و 1_قربانعلی کوچری(فرماندار خوی) زخمی شده 2_پاسدار اصغر(عسگر) رحیمی فرمانده عملیات سپاه خوی به همراه تعداد ده یا یازده نفر از نیروهای ژاندارمری توسط اشرار گروگان گرفته می شوند. در ضمن سرگرد یوسفی فرمانده پادگان خوی(گردان 230 سوارزرهی ) به همراه پاسدار احمد محمدلو با یکدستگاه خودرو سپاه از صحنه خارج شده و به سمت قطور باز گشته وبا نیروی کمکی به صحنه بر می گردند. و پیکرهای شهدا منتقل می شود. تلاش برای رها سازی گروگانها بی نتیجه می ماند. تا پس از مدتی نیروهای ژاندارمری آزاد می‌شوند. اشرار برای آزاد نمودن فرماندار در چند مرحله اعلام رضایت می کنند ولی فرماندار خواستار رهایی تمامی گروگان ها و بخصوص شهید رحیمی بوده و بر خواسته خود اصرار می کند. در نهایت پس از نزدیک به یکصد روز اسارت و تحمل ناملایمتها و.... فرماندار و فرمانده عملیات به دستور شرور سنار مامدی و سرهنگ فراری قرنی قادری به شهادت می رسند. روحشان شاد
پیج جدید سرداران شهید باکری را در اینیستا گرام دنبال کنید. 👇 ‌‎https://www.instagram.com/invites/contact/?i=1tbe5u9f6mbdf&utm_content=otnd352‌‏
ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ  سردار پورجمشیدیان انتصاب شایسته جناب عالی بعنوان فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهدا را تبریک عرض می نماید. رجای واثق دارد حضور شما دراین مسئولیت بعنوان فرماندهی صدیق و ولایتمدار با کوله بار گرانی از تجربه ؛ نوید بخش موفقیت بیش از پیش آن قرارگاه محترم خواهد گردید. دوام توفیقات و مزید عزت و سلامت جناب عالی را از جهاندار جان آفرین مسالت دارد.  با تجدید احترام
در گلو؛ بغضِ غریبی‌ست نمـی دانم چیست! دل بریدن ز شما به‌ خدا آسان نیست همراه باشید با👇               👇 @bakeri_channel
یاد ایام سال ۹۵ زمزمه دعای عرفه توسط جمعی از جا ماندگان دوران دفاع مقدس در رحمانلو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاد ایام دیدار جمعی از رزمندگان دوران دفاع مقدس در بندر رحمانلو محل استقرار گردان های لشکر مقدس ۳۱عاشورا قبل از عملیات‌های بیت المقدس ۲ و ۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞   🗓 ۹ تا ۱۹ تیرماه ۱۳۶۵ - سالگرد عملیات کربلای یک ، آزادسازی مهران ✅  بمناسبت نهم تیرماه سال 1365 سالروز عملیات کربلای ۱ و آزادسازی شهر مهران
نام پدرش علی بود و مادرش زهرا! نام خودش کریم صمدزاده طریقت با بانگ اذان بدنیا آمد و هنگام وضو کنار تانکر آب در کربلای 5 به شهادت رسید . بیت اله جعفری در شعری گفت : با بانگ اذان آمد و با بانگ اذان رفت تولد فرزندش را ندید (در این دنیا) اما از آنجا ناظر ماست و من چه بی محابا گناه می کنم!؟ گفته بود که اگر لیاقت پیدا کردم و شهید شدم مرا پای مزار آقا مهدی خاک کنید
جانباز قطع نخاعی آقا محسن نجمی . فرزند دلاور آیت الله محمد صادق نجمی امام جمعه فقید شهرستان خوی جمعی گردان تخریب لشگر مقدس ۳۱ عاشورا که در عملیات والفجر هشت به افتخار جانبازی نائل آمدند
حماسه دفاع مقدس روز به روز بالنده‌تر شد و جوانان ما چونان کوهی استوار در برابر تهاجم دشمن ایستادند. مقدس‌ترین و با ارزش‌ترین استقامت، دفاع از عقیده است و بدون شک دوران هشت ساله جنگ تحمیلی عراق علیه ایران از افتخارات بزرگ و بی‌نظیر ایران اسلامی است. شهادت زندگانی جاودانه یافتن است؛ اوج و عروج تعالی است. شهادت تکامل ایمان و نهایت خلوص قلب‌هاست. شهادت مردن تحمیلی نیست، انتخاب آزادانه و آگاهانه است؛ خلوت عاشق و معشوق است. شما می‌توانید در ادامه شرح کوتاه زندگی شهید محمدامین اژدری یکی از شهدای دوران دفاع مقدس را بخوانید؛ شهید محمدامین اژدری در سال 1345 در خاواده با ایمان به دنیا آمد. در سن 7 سالگی به مدرسه رفت و شروع کرد به آموختن علم و دانش. در زمان اوجگیری انقلاب با اینکه نوجوانی بیش نبود بیش از حد توان در زمینه های مختلف تقلا می کرد. کوشش کرده تا انقلاب به ثمر برسد. بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در تمام صحنه ها که لازم بود حضور پیدا کرد، چرا که از همان اوایل زندگی با مفاهیم دینی و مذهبی آشنایی داشت و به رهبرش سخت عشق می ورزید. بعد از جنگ تحمیلی عراق آرام و قرار نداشت.خیل رزمندگان و جانثاران را دید و تابوتها سرخ را بر دوش مردم مشاهده کرد. او که رهرو خط خونین تشیع بود چگونه می توانست بیار امد برادر بزرگوارش شهید محمد صادق راه را برای او هموارتر کرده بود. بعد از شهادت برادر بزرگوارش درس و تحصیل را نیمه کاره گذاشت و به فرمان امام لبیک گفت و راهی جبهه شد. شهید محمدامین اژدری با انقلاب بزرگ شد و با انقلاب حیاتی دیگر یافت و با آن درخشید و خواست در مسیر تکامل وجودی به سعادت و حیات ابدی دست یابد. چندین بار به جبهه عزیمت کرد و مجروح شد عاقبت در سحرگاه خونین پنجم بهمن ماه شصت و شش در عملیات غرور آفرین بیت المقدس 2 در تپه های ماووت به شهادت رسید. فرازی از وصیت نامه شهید محمدامین اژدری «ما باید از بی تفاوتیها و بمن چه ها و از صحنه کنار رفتن ها و مصلحت اندیشیهای بی مورد بترسیم هرچند عده ای خوششان نیاید خدایا تو شاهد باش که من هدفی جز تو و مقصودی جز راهی که تو خودت توسط پیامبر اکرم(ص) و امامان معصومت بمن نشان داده ای ندارم و عشقی جز شهادت در راه تو را ندارم و امیدم به تو و غیر از و پناهی ندارم... و امیدوارم که این هدیه ای که خودت بمن ارزانی داشته ای تقدیمت کنم...»