eitaa logo
سرداران شهید باکری
487 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
434 ویدیو
12 فایل
کلامی گهربار از آقا مهدی باکری: خدایا مرا پاکیزه بپذیر
مشاهده در ایتا
دانلود
فرازی از وصیتنامه چقدر دوست داشتنی و پرستیدنی هستی! هیهات که نفهمیدم. ! آه چقدر لذتبخش است انسان آماده باشد برای دیدار ربش، و چه کنم که تهیدستم، خدایا تو قبولم کن.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ شاعر شعر معروف «مکن ای صبح طلوع» را بیشتر بشناسید... باور نمی‌کنید که شاعر این دودمه، پدر چه کسی بوده است..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین اخطار اصلاح طلبان به آقای پزشکیان در واقع اینها از پشت پرده بودن آقای پزشکیان و دیده شدن آقای ظریف و آذری جهرمی و... به جای ایشون ناراحتن... عجب حرفایی زدن 👌
💠سالروز شهادت شهید عباس دوران 🖊تاریخ 30/4/1361 با دهان روزہ بقصد مأموریت دربغداد پایگاہ همدان را ترك كرد. ودربازگشتش با كمال تأسف مورداصابت موشڪ دشمن قرار گرفت و بہ شهادت رسید. 🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
سرداران شهید باکری
💠سالروز شهادت شهید عباس دوران 🖊تاریخ 30/4/1361 با دهان روزہ بقصد مأموریت دربغداد پایگاہ همدان را تر
❣❣❣❣❣❣❣ ⚡️درد دل خلبان شهید عباس دوران⚡️ 💠هشتم تیر 1360 🖊دلم نمی خواهد از سختی ها با همسرم حرفی بزنم. دلم می خواهد وقتی خانه می روم جز شادی و خنده چیزی با خودم نبرم؛ نه کسل باشم، نه بی حوصله و خواب آلود تا دل همسرم هم شاد شود. اما چه کنم؟ نسبت به همه چیز حساسیت پیدا کرده ام. معده ام درد می کند. دکتر می گوید فقط ضعف اعصاب است. چطور می توانم عصبانی نشوم؟ آن روز وقتی بلوار نزدیک پایگاه هوایی شیراز را به نام من کردند، غرور و شادی را در چشم های همسرم دیدم. خانواده خودم هم خوشحال بودند. حواله زمین را که دادند دستم، من فقط به خاطر دل همسرم گرفتم و به خاطر او و مردم که این همه محبت دارند و خوبند پشت تریبون رفتم. ولی همین که پایم به خانه رسید، دیگر طاقت نیاوردم. حواله زمین را پاره کردم، ریختم زمین. 👈یعنی فکر می کنند ما پرواز می کنیم و می جنگیم تا شجاعت های ما را ببینند و به ما حواله خانه و زمین بدهند؟ باید با زبان خوش قانعش کنم که انتقال به تهران، یعنی مرگ من. چون پشت میزنشینی و دستور دادن برای من مثل مردن 🎯🎯🎯🎯🎯🎯🎯🎯🎯🎯🎯🎯
‏برای پیوستن به گروه واتساپ سرداران شهد باکری این پیوند را دنبال کنید: https://chat.whatsapp.com/Bhf01tWig3fJmKJ6QLhCIk
🔴 محمد عبدالسلام، سخنگوی انصارالله : 🔸 فشار بر یمن برای متوقف نمودن یاری غزه رویایی است که هرگز محقق نخواهد شد. 🔸تجاوز ددمنشانه اسرائیلی فقط باعث افزایش اصرار و ثبات قدم ما برای استمرار فزاینده یاری می شود. 🔸مردم قادر به مقابله با تمام چالشها در مسیر حمایت از مظلومیت فلسطین به ویژه مردم غزه به عنوان عادلانه ترین آرمان دنیا هستند.
جنگ بزرگ منطقه ای 🔻تلویزیون یمن: همه چیز به سمت یک درگیری منطقه ای اجتناب ناپذیر و مستقیم بین یمن و اسرائیل پیش می رود.‌‌ 🇾🇪
بی خیال عطرهای گرانبها آدم‌ها باید بوی معرفت بدهند و شما چه خوشبو بودید. .
نمی گذاریم جای جلاد و شهید عوض شود . سالروز شکست منافقین و پیروزی رزمندگان اسلام و مردم ایران را در عملیات مرصاد گرامی می داریم 🌹_____🌹 💠تلگرام_ایتا👇 @bakeri_channel
🌼بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ🌼 ✍ امام علي عليه السلام: نهايت دانش، آرامش و بردبارى است 📚غرر الحكم، ح 6380 امروز دوشنبه ۸ مرداد ماه ۲۳ محرم ۱۴۴۶ ۲۹ ژوئیه ۲۰۲۴ کلامی گهربار از آقا مهدی باکری: خدایا مرا پاکیزه بپذیر ✅کانال https://eitaa.com/bakeri_channel
خبرنگاران طلایه داران جبهه آگاهی و چشم بینا و زبان گویای مردم هستند. ۱۷ مرداد روز خبرنگار بر خبرنگاران زحمتکش و صدیق مبارکباد. . . . . . .
کسب مدال طلای محمد هادی ساروی مبارک🥇 پاینده ایران 🇮🇷
یکی از مکتوبات آقا مهدی باکری خطاب به شهید حمید پادار است که خیلی ‏کوتاه و در عین حال خیلی عمیق و جدی است که انصافاً هر کدام از کلمات برای خودش یک کلیدواژه ‏است. ‏ ‏* * * ‏ بسمه تعالی ‏ برادر پادار ضمن توجیه نمودن برادر عسگر پایداری فرمانده گروه پیاده و کلیه برادران به مسئولیت‌های خود همگی ‏بایستی دقیقاً مسئولیت خود را انجام داده و در رعایت نظم و انضباط مطلقاً کوتاهی و سستی بعمل نیاورده و ‏ترک محل مأموریت خود را بدون مجوز و ترتیب ترک ننمایند. ‏ در غیر اینصورت اسامی کسانیکه رعایت موارد فوق را جز مصلحت اسلام و جنگ با کافر نمی‌باشد رعایت ‏ننمایند برای بار آخر تعهد کتبی اخذ شده و در صورت تکرار از جبهه اخراج و کتباً به سپاه معرفی خواهد شد. ‏ همگی در اجرای احکام خدا و مخالفت با هوای نفسمان در راه او موفق و انتقادپذیر و کینه‌دار از برادر ‏مسلمانمان نباشیم.‏ مهدی باکری ‏ ‏22/9/59‏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تیزر | مجموعه مستند "مسیر حسینی" گفتگو با رزمندگان لشکر ۳۱عاشورا باموضوع ایام محرم و حال و هوای رزمندگان در جبهه‌ها
سرداران شهید باکری
آقا مهدی به روایت امین آقا شریعتی . . عمليات بدر و عبور شهيد باكري و نيروهاي همراهش از دجله، نقطه عطفي در تاريخچه اين لشكر كه منحصر به فرد است. در اين عمليات من و شهيد باكري صبح زود بعد از نيروهاي خط‌شكن به اولين سيل بند رسيديم. بچه‌ها از داخل هور آمده بودند و خط را شكسته بودند. جزو اولين نيروهايي بوديم كه آنجا رسيديم. از خطي كه شكسته شده بود تا دجله بين 7 تا 10 كيلومتر فاصله داشتيم. همانجا نشستيم. آقا مهدي گفتند چكار كنيم اگر نرسيم به دجله همه را مي‌كشند و قتلگاهي به وجود مي‌آيد. همان جا في البداهه گفت من تكبير مي‌گويم و همه بچه‌ها پشت من راه بيفتند. گفتيم همه را مي‌كشند. گفت نه. بچه‌ها توجيه شدند و الله اكبر گفته شد و همه با هم حركت كرديم. با تكبيرش بچه‌ها با شور و اشتياق و اعتمادي كه به آقا مهدي داشتند انگار لشكر عاشورا تبديل به دو لشكر يا بيشتر شد. بلافاصله پشت دجله رسيديم. يكي از عمليات‌هاي بسيار با ارزش و در واقع عاشورايي‌ترين عمليات همين عمليات بدر بود. روز دوم عمليات مهندسي لشكر يك پل نفر رو، روي پل دجله نصب كرده بودند و نيروها به آن سوي دجله رفتند و جاده استراتژيك بصره و العماره را تصرف كردند. شب آن روز قرار شد به اتفاق آقا مهدي برويم به آن سوي دجله پيش نيروهاي لشكر. ناگهان يك توپ به كنار پل اصابت كرد و من زخمي شدم و مرا به عقب انتقال دادند. يك روز در بيمارستان ماندم، وقتي برگشتم گفتند آقا مهدي شهيد شده است. در عمليات بدرشهيد باكري و نيروي لشكر واقعا عاشورايي عمل كردند. زماني كه لشكر عاشورا از رودخانه دجله با دو گردان عبور كرد تا جاده استراتژيكي بين بصره و العماره را با وجود دفاع سخت عراقي‌ها تصرف كردند. كسي باور نمي‌كرد كه اين نيروها بتوانند از دجله عبور كنند و به غرب اين رودخانه بروند. درمكالمه آخر شهيد باكري با شهيد احمدكاظمي، احمد آقا مي‌گويد: «مهدي‌برگردعقب.» در آن لحظه با وجود فشار بسيار وسيع روي لشكر، چهره‌هاي دنيايي از مهدي جدا شده بود و آن سوي عالم را مي‌ديد. در آنجا به شهيد كاظمي مي‌گويد: نمي‌داني اينجا چه جايي است تو هم بيا اگر نيايي‌ پشيمان مي‌شوي. به تعبير آقا محسن كه در سالگرد شهيد باكري صحبتي كرده بودند؛ حميد در خيبر، ابوالفضلي عمل‌ كرد و مهدي در بدر. مثل حضرت ابوالفضل كه رفت به سمت علقمه تا آب بياورد و وقتي جانباز شد روي برگشتن به خيمه‌ها را نداشت و غيرت مهدي هم در آن سوي دجله اجازه بازگشت به او را نمي‌داد.