سو قربانلاری
دوزدو سس سیز یارالاندیز، سویا باتدیز، قانیز آخدی
دوزدو ظالیم قودوروب خنجرینی سینه زه تاخدی
دوزدو سیز جان وئره لی بوینو یوغونلار هامی باخدی
نیسگیلوز عالمی یاخدی
قوی قانیز آخسادا، آخسین
اجنبی باخسادا باخسین
خنجرین تاخسادا تاخسین
نه قدرجسمیده جان وار
نه قدر قولدا توان وار
نه قدر داماردا قان وار
داها چیخماز یادیمیزدان، یادی نیز، دیلده قالاندیر
سیزین آوازه عشقیز له جهان وارسا جهاندیر
باش اَیَن، سیز لره قارداش اوجا داغلار ،ساوالاندیر
باشی قار، سینه سی قاندیر
سیزین ائللرآرا، ایللر بویو، یادلار دا یادیز وار
آیریلیق داغی گورن قانلی اوره کلرده آدیز وار
آللاهیز وار هرزادیز وار
✾صبحی که نبینم رخ دلدار
نه صبح است
بی روشنی چهره دلدار
نه صبح است
✿خورشید چه باشد چه نباشد
به چه سودم
چون دیده ندوزم به رخ یار
نه صبح است
#شهید_مهدی_و_حمید_باکری
#سلام_صبحتون_شهدایی
@bakeri_channel
🔴 سلام، صبح دوستان بخیر
مطلب زیر مروریست از زبان سردار گرجی از جریان جزیره مجنون و شهادت سردار هور، حاج علی هاشمی که تا آخرین لحظات در کنار ایشان حضور داشتند و در کتاب "زندان الرشید" روایت شده است. این مطلب در تکمیل خاطرات "گمشده هور" تقدیم می شود.
👇👇👇
سرداران شهید باکری
گمشده هور
🍂
🔻 گمشده هور
برداشتی از کتاب زندان الرشید
خاطرات سردار گرجی زاده
▪️▫️ صدای حاج عباس هواشمی بلند شد و گفت حاج علی خوب گوش کن من دارم سه هلی کوپتر می بینم که به سمت قرارگاه می آیند.
هر دقیقه چند گلوله جنگی و شیمیایی به زمین می خورد.
حالت تهوع داشتم. چفیه را خیس کردم و روی صورتم گذاشتیم.
علی دو دستش را پشت کمرش گره کرده بود و در سنگر قدم می زد. بعد پیراهنش را توی شلوار کرد و فانسقه اش را محکم بست و گفت گرجی بچه ها را آماده کن به عقب برویم. احساس خوبی ندارم.
حوالی ظهر بود. وضو داشتیم. به امامت علی نماز ظهر و عصر رو خوندیم. صدای زنگ تلفن درآمد. صدای غلامپور را شنیدم که با عصبانیت می گفت گرجی مگر تو آدم نیستی؟ حرف حساب سرت نمی شود؟ چطور بگویم بیایید عقب؟
سرداران شهید باکری
سردار گرجی از همرزمان سردار شهید علی هاشمی
🍂
▪️▫️ بچه ها می گفتند برادر گرجی ما با دستور حاج علی عقب می رویم. ولی جان تو و جان حاج علی! خودم را کنترل کردم تا گریه نکنم. وقتی رفتند فضای قرارگاه خلوت شد.
علی سرگرم انجام دادن کارهایش بود و انگار نه انگار جزیره در آتش و خون می سوخت. آرام و مطمئن بود.
حاج علی پرسید، در قرارگاه چند ماشین داریم؟
گفتم دو ماشین که یکی آمبولانس است.
گفت خوب است. در حین حرف زدن صدای زنگ تلفن بلند شد. گوشی رو برداشتم. صدای عصبانی غلامپور بود که می گفت شما هنوز آنجا هستید؟ بابا چرا حرف گوش نمی کنید؟ شما باید شرعا برگردید.
گفتم بله حاجی داریم آماده می شویم.
سرداران شهید باکری
گمشده هور
🍂
▪️▫️ لامذهب ها بس کنید بیاید عقب. شما اعصاب مرا خرد کردید.
از قرارگاه بیرون رفتیم. ناگهان صدای غرش هلی کوپتر را شنیدم. آنها در فاصله پانصد متری ما روی جاده در حال پرواز بودند. علی صدا زد همه به طرف ماشین ها. به محض اینکه راننده دنده یک را زد و حرکت کرد، در یک صد متری ما هلی کوپترهای عراقی به زمین نشستند و سه موشک به طرف ما شلیک کردند. راه بسته شده بود. علی فریاد زد بروید میان نیزارها. من با وزن زیاد نمی تونستم مثل علی سریع بدوم. من و علی حدود پانصد متر میان نیزارها همراه هم بودیم.
یکی از هلی کوپترها موشکی به طرف ما شلیک کرد.با انفجار موشک من و علی، هر یک به سمتی پرتاب شدیم. به دنبال علی و بچه های دیگر گشتم. خبری از علی نبود. شروع کردم به فریاد، ولی دریغ از شنیدن صدای علی!!!!
آنقدر میان نیزار علی را صدا زدم که دیگر صدایم درآمد.
برای آرامش خودم گفتم "حاج علی! هر جا هستی به خدا می سپارمت"....
مابرای رفتن شماگریستیم وشما خنده کنان پرگشودید....
اشک ما برخاک چکید و لبخند شما به افلاک رسید...
دوریم اما جایی حوالی نبودنتان از نفس افتاده ایم...
@bakeri_channel
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 عمهی سادات می خواند مرا
🚩 اشکهای سردار سلیمانی و رهبرانقلاب، هنگام شعرخوانی آهنگران درباره مدافعان حرم
@bakeri_channel
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عید سعید غدیر خم،روز اکمال دین،روز بیعت با ولایت برشیعیان جهان مبارک باد🌷🌷🌷🌷
@bakeri_channel
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
خاطرات همسر شهید باکری:
#بنام_او
#بياد_او
#برای_او
.
#هر_چند_شمع_یادم_شد_در_دل_تو_خاموش…
#هستم_بیادت_ای_دوست_یادم_تو_را_فراموش💔
.
💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕
.
#عشق_گمشده...
.
وقتی بابام...
درباره مهریه ازم پرسید...
گفتم که میخوام سنت شکنی کنم...
مهریهم کلت کمری آقامهدی و یه جلد قرآن کریم بود...!
از فردای اون روز سادگی زندگی بدون تشریفات...
مهریه،جشن عقد و عروسیمون...💕
شده بود زبونزد همه مردم و منبر علمای شهر....
چند ماه بعد ازدواجمون...💕
بهم گفت:
"میخوام برم جنوب...
تو هم باهام میای...؟"
منم واسه اینکه نزدیکش باشم...💕
قبول کردم و باهاش رفتم...
تنها چیزی که تو این چند سال زندگی مشترک آزارم میداد...
دلتنگی بود...❤
.
#بیقرار_تو_امو_در_دل_تنگم_گله_هاست...
#آه_بی_تاب_شدن_عادت_کم_حوصله_ها_ست...
.
وقتی شبا با خستگی میومد خونه...
از فرط خستگی خوابش میبرد...
میشِستم و نگاش ميكردم...💕
حتی وقتی تو خواب پهلو به پهلو میشد...
ميرفتم سمت دیگه میشستم...
تا بتونم سير تماشاش كنم...❤
.
#لذت_دیدن_رویت_به_دلم_می_چسبد...
#دوست_دارم_که_فقط_سیر_نگاهت_بکنم...
.
زندگیمون همش دوری و اضطراب بود...
وقتی شهید شد...
گفتم دلم میخواد،تو مسیر تشییع…
تو آمبولانس کنارش باشم...💕
ولی با سکوت دوست آقامهدی مواجه شدم...
دلم هرّی ریخت...💔
پیش خودم گفتم...
نکنه مهدی باکری هم...
مثه علی و حمید باکری...
جنازهای نداره...؟!💔
آخرشم...
حسرت دیدنش به دلم موند...💔
.
#حسرتی_گر_به_دلم_هست_همان_دیدن_توست...
.
دلتنگش که میشدم...
جلوی قاب عکسش میایستادم و...
باهاش درد دل میکردم...💕
گاهی ساعتها مقابل عکسش اشک میریختم...
تا کمی آروم شم...💔
اگه یه روزی زمان به عقب برگرده و...
باز مهدی باکری ازم خواستگاری کنه...💕
بازم حاضرم همون زندگی رو که باهاش تجربه کردم...
بازم داشته باشم...❤
.
(همسر شهید،مهدی باکری)
.
#درد_نوشت:
چه دردناکه...
کسی که دوستش داری و...💕
همیشه جاش تو قلبته...❤
پیش چشات نباشه و...
نتونی در آغوشش بکشی...
حَبِیبٌ غَابَ عَنْ عَیْنِي وَ جِسْمِي و َعَنْ قَلْبِي...
حَبِیبِي لَا یغیبُ
(از عاشقانه های مولا علی در فراق
فاطمه ش...)
📚بحارالانوار ج۴۳ص۲۱۷
نثار شهیدان باکری صلواتی عنایت کنید...
#أَمَّنْ_يُّجِيبَ_أَلْمُضْطَرَّ_إِذَا_دَعَاهُ_وَ_يَكْشِف_ُأَلْسُوء
#شهید_مهدی_باکری
#مهدی_باکری
#الله_بندسی
#باکری
#شهید_مهدی_باکری
#فرمانده
#لشکر_31_عاشورا
.
.
@bakeri_channel
#صبحـت_بخیـر اے غزل ناب دفترم
اے اولین سـروده و اے #شعـر_آخرم🌷
صبحے ڪه #یاد_تو درآن شڪفته شد
گویا تلنگرے زده بر #صبـح_محشرم ...🌷
#سلام
#روزتان_شهدایی🌷
@bakeri_channel
⚜اوصاف علی به هر زبان باید گفت
⚜این ذکر به پیدا و نهان باید گفت
⚜در جشن ولی عهدیِ مسعود علی
⚜تبریک به صاحب الزمان باید گفت
🌹عید غدیر خم مباركباد🌹
@bakeri_channel
4_536104273222566319.mp3
1.2M
🌸 ای شیعیان ای شیعیان عقده ز دل ها وا شده
🌺 ساقی کوثر مرتضی, مولا شده مولا شده
🌸 ورد لب اهل ولا, این نغمه با صوت جلی
🌺 مولا علی, مولا علی, مولا علی, مولا علی
🔊👏🏻 علی فانی
@bakeri_channel
🌟رهبرانقلاب: در غدير، اصل ولايت مطرح شده است. اگر مسلمانان شعار ولايت اسلامی سر دهند، بسياری از گرههای ناگشوده امت اسلامی باز خواهد شد. ۷۹/۱/۶
🌹 #عید_غدیر_مبارک