13.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روزتان قرآنی🌹
(💟 برای خوبان ارسال کنید)
📖 تلاوت #صفحه ۲۸۵ قرآن کریم
، با قلم قرآنی هُدی
💐 هدیه به امام زمان علیه السلام
(به نیت آزادی قدس شریف
بختیاری آنلاين را به دیگران معرفی کنید
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
🌱روش ساخت آفت کش طبیعی برای گیاه
✔️یک دوم فنجان فلفل تند را با یک دوم. فنجان حبه سیر مخلوط کرده در مخلوط کن تا بحالت رب غلیظ درآید. دو فنجان آب گرم به ترکیب اضافه نموده و در یک ظرف شیشه ای بریزید و بمدت ۲۴ ساعت در مکان آفتابی یا گرم قرار دهید، سپس محلول را از صافی عبور داده و و درون آب پاش بریزید. آفت کش شما آماده است.
☘
🌿
بختیاری آنلاين را به دیگران معرفی کنید
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
🔴سامانه یکپارچه خودروهای وارداتی عصر امروز باز میشود
🔹مدیر سامانه یکپارچه خودروهای وارداتی از بازگشایی سایت سامانه یکپارچه خودروهای وارداتی از عصر امروز (شنبه ٢٣دی) به مدت سه روز (تا ساعت ۲۳ و ۵۹ دقیقه روز دوشنبه ٢۵ دی ماه) با عرضه ١١ خودرو خبر داد.
بختیاری آنلاين را به دیگران معرفی کنید
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
Ali Esalati _ Marham (320) (1).mp3
7.54M
𝄞◉----⫷ موسیقے سنتی ⫸----◉𝄞
#علی_اصالتی
#مرهم
درد دوری تو از من..!!
مرهمی جز تو نداره...!!!
مشتاق حضور همه اهل دیاریم
بختیاری آنلاین
با همراهی شما همتباران به کانالی وزین در خور قومي به قدمت تاریخ این سرزمین با حضور همه اقشار و گروه ها به دور از گرایش های سیاسی
تبدیل خواهد شد
لذا از همه هم استانی ها ،همتباران بختیاری
بزرگان و متنفذین
اساتید و دانشجویان
معلمان و دانش آموزان
روحانیون و صاحبنظران
نویسندگان و شعرا
جوانان و نوجوانان
کسبه و بازاریان
صاحبان حرف
خوانندگان و مداحان
نوازندگان موسیقی
گروه ها و احزاب سیاسی
مدیران و مسئولان
جهت حضور ، استفاده از دیدگاه و نقطه نظرات آنان در همه زمینه ها خصوصا رشد و توسعه علمی بختیاری ها و مطالب مفید و آموزنده آنان جهت استفاده در کانال دعوت به عمل می آورد
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
https://t.me/bakhtiyarionlion
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
ما منتظر سبز، قدم های شمائیم
#سرگذشت_پاییز
#به_جرم_دختر_بودن
#پارت_اول
اسم من پاییزه…..الان که دارم سرگذشتمو تعریف میکنم وارد ۲۸سالگی شدم……….
اصالتا اهل یکی از شهرهای شمال هستم اما متولد و ساکن تهران……من بچه ی اول هستم و دو تا برادر هم دارم که از من کوچیکترند……وضع مالی خیلی خوب و جزء خانواده های ثروتمند بودیم آخه ۴بابا داخل بازار ،،حجله ی فرش فروشی داشت….طبق گفته های مادربزرگم(مادر مامان)بابا خیلی پسر دوست بود،…..به گفته ی مادربزرگ وقتی مامان سربارداری من رفت سونوگرافی و بابا متوجه شد که بچه رو ( من)دختر تشخیض دادند با مشت محکم کوبید به دیوار و گفت:اه….چرا دختر؟؟؟من از دخترا متنفرم…..دخترا ضعیف هستند و همش باید مواظبش باشیم….این همه ثروت رو میخواهم چیکار وقتی بچه دختره؟؟؟عمرا اجازه بدم یه پسری بعنوان داماد از راه برسه و همه رو بالا بکشه……دعا کنید سونوگرافی اشتباه تشخیض داده باشه………
بختیاری آنلاين را به دیگران معرفی کنید
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
#سرگذشت_پاییز
#به_جرم_دختر_بودن
#پارت_دوم
اسم من پاییزه…..الان که دارم سرگذشتمو تعریف میکنم وارد ۲۸سالگی شدم……….
بابا به امید اینکه یک درصد من پسر بشم صبر کرد تا بدنیا اومدم …..با قطعی شدن جنسیتم بابا از اینکه اولین بچه اش دختره حسابی خورد توی ذوقش و تا چند هفته با مامان بیچاره ام سروسنگین شد و حرف نزد…..انگار اصلا منو بغل نگرفت و نگاهم نکرد…..هر چی بزرگتر شدم بیشتر متوجه ی بی تفاوتهای بابا نسبت به خودم شدم اما واقعا من بیگناه بودم…هر کاری میکردم تا دوستم داشته باشه ، بی فایده بود…..اصلا یادم نمیاد که بابا منو بغل کرده باشه……خیلی دوست داشتم مثل دخترعموم که از سرو کول باباش بالا میرفت من هم اینکار رو بکنم اما بابا بقدری بهم اخم میکرد که ازش میترسیدم و سمتش نمیرفتم..….درست نقطه ی مقابلش مامان بود که خیلی دوستم داشت…..مرتب قربون صدقه ام میرفت و بوسه بارونم میکرد…..گذشت و بزرگتر شدم ……وقتی پنج سالم بود یه روز صبح مامان حالت تهوع گرفت وبه بابا گفت باید آزمایش بدم ،،فکر کنم باردار هستم…..
ادامه در پارت بعدی 👇
بختیاری آنلاين را به دیگران معرفی کنید
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
#سرگذشت_پاییز
#به_جرم_دختر_بودن
#پارت_سوم
اسم من پاییزه…..الان که دارم سرگذشتمو تعریف میکنم وارد ۲۸سالگی شدم……….
اون لحظه بابا نگاه عمیق و غضبناکی به من کرد و بعدش رو به مامان گفت:دعا کن این یکی دیگه پسر باشه وگرنه اون کاری که دوست ندارم رو مجبورم انجام بدم…..از ترس بابا به صورت مامان نگاه کردم و دیدم یهو چشمهاش پراز اشک شد و به بابا گفت:از خدا بترس و کفر نگو….هر چی که هست فقط سالم باشه….من یه تار موی دخترم پاییز رو با صد تا پسر عوض نمیکنم…..نگاهش کن..!!..انگار صورتشو خدا با حوصله نقاشی کرده……بابا نگاهی به من کرد و گفت:ای کاش پسر بود…….دختر به چه دردی میخوره آخه…؟؟؟مامان عصبی به بابا اخم عمیقی کرد اما جوابشو نداد……بعدش مامان اومد سمت من و بغلم کرد و گفت:دختر خوشگلم…!!!میدونی که چقدرررر دوستت دارم……….بابا داره باهات شوخی میکنه……خیلی دلم میخواست حرفهای مامان رو باور کنم ولی راستش من خیلی بیشتر از سن و سالم میفهمیدم…
ادامه در پارت بعدی 👇
بختیاری آنلاين را به دیگران معرفی کنید
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
9.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ #استاد_رحیمپور
"ما از هیچ قدرتی باک نداریم"
مبنای فکری و اعتقادی ما در برابر قدرتها...
#قدرت_واحده
بختیاری آنلاين را به دیگران معرفی کنید
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
✅کانال اخبارباباحیدر
اولین و معتبرترین منبع خبری بخش باباحیدر
⬅️برای اطلاع از آخرین اخبار و رویدادهای بخش باباحیدر با ماهمراه باشید آدرس لینک
┄┅══❁⚜🌹⚜❁══┅┄
🆔️@aghbarbabaheydar
☑ برای پیوستن به کانال اخبار باباحیدر روی لینک بزنید
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
┄┅══❁⚜🌹⚜❁══┅┄
🆔️@aghbarbabaheydar
❇️کانال اخبارباباحیدر ⬅️به دوستان خود معرفی و در گروه های عضو منتشر کنید.🙏
#سرگذشت_پاییز
#به_جرم_دختر_بودن
#پارت_چهارم
اسم من پاییزه…..الان که دارم سرگذشتمو تعریف میکنم وارد ۲۸سالگی شدم……….
با هوشی که داشتم، منظور بابا رو خوب میفهمیدم و میدونستم که مامان با این حرفها فقط میخواهد دلداریم بده………درسته که بابا باعث شد یه آن ناراحت بشم ولی با تمام این حرفها از ته دل خوشحال بودم چون قرار بود مامان یه بچه بیاره و همبازی من بشه……خلاصه مامان باردار شد و بعداز نه ماه خدا بهش یه پسر داد…..برادرم یه پسر خوشگل و تپلی بود…..بابا براش یه گاو قربونی بود و همه اقوام رو شام داد……اسم داداش رو بخاطر اینکه روز تولد پیامبر بدنیا اومده بود محمد گذاشتند…..بابا بقدری خوشحال بود که هر شب تا میرسید خونه ،محمد رو بغل میکرد و کلی باهاش بازی میکرد…..من هر وقت این صحنه رو میدیدم غصه میخوردم چون این کارای بابا برام ارزو بود که ازم دریغ کرده بود…..همیشه برای اینکه ناراحتیمو کسی متوجه نشه سرمو با کتاب و دفتر نقاشی گرم میکردم..،،،……علاقه ی خیلی زیادی به کتاب داشتم برای همین به کمک مامان زمانی که هفت ساله شدم دو سال رو توی یک سال خوندم و طی سه سال وارد مدرسه ی راهنمایی شدم…..
ادامه در پارت بعدی 👇
بختیاری آنلاين را به دیگران معرفی کنید
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯