eitaa logo
بختیاری آنلاین
2.4هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
16.1هزار ویدیو
104 فایل
بختیاری آنلاین کانالی ممتاز پیگیری حقوق و مطالبات بختیاری ها در مناطق بختیاری نشین همفکری در جهت رشد علمی،آشنایی جوانان و نوجوانان با فرهنگ و آداب رسوم و موسیقی پاک بختیاری آشنایی با اهل قلم اطلاعات عمومی سازنده کانال حمید بهرامی دشتکی @OSB1777 نشر آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
14.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کمپوت گیلاس🍒 https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
18.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کباب تابه ای 🍃 https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
📚📚📚 در این گفته نیچه حکمتی عظیم نفهته است: ‌ کسی که چرایی زندگی را یافته است، با هر چگونگی خواهد ساخت ؛ 📚انسان در جستجوی معنا 🖋ویکتور فرانکل ‌ https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
🔴 اثرات حمله مغول به ایران! 🔹‏شدیدترین کاهش ارزش پول ملی در تاریخ ایران از دوره باستان تا کنون 🔸 رتبه دوم نرخ تورم در قرن گذشته، مقام اول در اختیار رضاخان در جنگ جهانی دوم 🔹 ثبت اولین رشد منفی اقتصادی پس از ۶۰ سال 🔸 چاپ پول بدون پشتوانه به اندازه کل تاریخ ۲۵۰۰ ساله ایران! 🔹‏رکورد بیشترین افزایش در نرخ اقلام سرمایه‌ای: مسکن ۷۰۰ خودرو ۸۰۰ ارز ۱۰۰۰ و طلا و سکه ۱۲۰۰ درصد 🔸فتح قله بدهی به بانک مرکزی با ۹۶ هزار و ۹۷۰ میلیارد تومان 🔹 گرانی ۱۴۵ تا ۷۵۰ درصدی اقلام خوراکی 🔸۵۵۰ هزار میلیارد تومان اوراق قرضه 🔹 ثبت بالاترین ضریب اختلاف طبقاتی در تاریخ ایران! 🔸‏کاهش سرانه مصرف گوشت طیور ۲ کیلوگرم، شیر و محصولات لبنی ۹ کیلوگرم، روغن و چربی‌ها ۳ کیلوگرم، قندوشکر ۶ کیلوگرم، برنج ۵ کیلوگرم، گندم ۴ کیلوگرم و گوشت قرمز ۴ کیلوگرم. 🚨 این‌ها اثرات حمله مغول به ایران نبود، حاصل هشت سال مدیریت حسن روحانی بر این کشور بود... https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ فیلمی که توسط رهبری مجوز گرفت اما هیچ وقت نگذاشتند پخش بشود https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
سرگذشت 🌸🍃🍃🍃پارت ۳۵ چه روز نحسی بود ...ولی از اون روز نح سترشم من دیده بودم ... اردشیر رو بردن اتاقش و خبر اون اتفاق همه جا میپیچید ...دوست و اشنا میومد و هنوز به یک روز نشده مهمونای جشن نرفته برای تسلیت میومدن ... اردشیر انگار مرده بود... سوری رو تو طویله انداختن و کسی جرئت نمیکرد کلمه ای حرف بزنه ... خاتون رو کنار خاله نشوندم و گفتم‌: خاتون چطور میشه ؟‌ خاتون‌ اهی کشید و گفت : طفلی پسرم ... روسریشو جلوی صورتش گرفت و زد زیر گریه ... عمارت شلوغ میشد ...خاله توبا به من اشاره کرد جلو برم‌...از بس داد زده بود ...صداش بیرون از گلوش نمیومد ... نزدیک گوشم گفت : برو بالا سر کارگرا ...مهمونا رو نزار بی اب و چای برن ... بگو ناهار بزارن ...بگو میوه بشورن...بگو دامادی پسر اردشیر شده ... بگو خاک بر سر ما شده ...محکم رو پاهاش میزد و نمیتونستم‌ جلوشو بگیرم‌... همه عمارت دلشون حون بود برای مادری که ناخواسته شده بود قا** بجه خودش یا برای بجه ای که عزیز همه بود و دیگه نبود ... عمر کوتاهی داشت ...لای ملحفه سفید بسته بودنش وتو اتاق گزاشته بودنش ... کی از دلش میومد اونو تو دل خاک بزاره‌... فرهاد و من شدیم میزبان و بالا سر همه بودیم‌...بهم‌نگاه میکردیم انرژی میگرفتیم و باهم کمک حال عمارتی ها بودیم‌... بعد از ناهار برای دفن بردنش ...سوری به درب قفل شده طویله میزد و التماس میکرد که بازش کنن ... اردشیر رو به نگهبان گفت: به پدرش بگین بیاد ببردش نمیخوام دستهام به حونش الوده بشه ... اسد بین حرفش پرید و گفت : خان داداش بهش رحم کن‌...کجا بره ؟ چطور بره اون خودش بیشتر از ما جیگرش سوخته .... اردشیر بی هوا یقه اسد رو گرفت و همونطور که جلو میکشیدیش گفت : اون جگر گوشه منو از من گرفت ... اسد اروم گفت: چشم‌... یقه اش رو ول کرد و گفت : پسرمو با احترام ببرید ... چقدر حالا که داغ دار بود مغرورتر صحبت میکرد ... بیرون درب عمارت مردم عادی جمع بودن و برای اردشیر خان گل اورده بودن ....مردم دوستش داشتن ... صدای گریه های خاله همه جارو پر کرده بود ... اینبار من بودم که ... ‌‍‌ادامه دارد... ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥بوی خوش غدیر در تن تهران ماندگار شد؛ صحنه‌هایی زیبا و دیدنی از مهمونی باشکوه ده کیلومتری غدیر در تهران https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
10.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📞تـــــــماسی از بـــــــهشت😭 به مناسبت چهلمین روز درگذشت شهـید جـمهور آیت الله رئیسی تماسی از بهشت تقدیم نگاه شما همراهان💔 چهل روز گذشت.... https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
نکته ی بعد تربیت جنسی، اندام تناسلی است. 🔺در مورد کودک زیر 6 سال نباید مستقیم و بیش از حد راجع به این مسائل صحبت کرد بلکه یکی آن را محترم و تمیز و پوشیده معرفی می کنیم 🔺مسئله ی دیگر نوع پوشش خود ما است. نوع پوشش اعضای خانواده یکی از اجزای تربیت جنسی است. 🔺از ارزش های زندگی که به این بحث ما مربوط می شود می توان از احترام (احترام به جسم و اندام های تناسلی) و حُجب (حجاب، مستوری، پوشش) نام برد. بچه ها را پوشیده بزرگ کنید. خصوصیات جسمی بچه ها را به نمایش نگذارید حتی بچه ی دوساله، بچه  ها را نیمه برهنه بیرون نیاورید چون شخصت در حال شکل گیری است و من در این جا از آموزه های مذهبی صحبت نمی کنم بلکه از یافته های علمی صحبت می کنم؛ اگر این صحبت های من با آیین مذهبی ما هماهنگ است که چه بهتر اما با نگاه علمی فعلاً در این جا صحبت می کنم.  🔺امروزه ثابت شده که شخصیت کودک در زیر 6 سال و حتی زیر 3 سال شکل می گیرد و حتی در دنیای غرب هم برهنگی مذموم شده است. کارهای دکتر هایم جینات را بخوانید می بینید که مصلحین دنیای غرب هم در حال فریاد هستند از برهنگی. 🔺بچه وقتی نیمه برهنه باشد به همان شکل شخصیت شکل می گیرد و ممکن است به خود شیفتگی جسمی مبتلا شوند، کودک عادت می کند که باید اندامش را عرضه کند تا جلب توجه کند. رکابی و تاپ و بندی تن بچه ها نکنید. مواظب باشید که بچه ها خودشان نیمه برهنه نباشند و در معرض دیدن نیمه برهنگی ها در مهمانی ها و مجالس و عروسی ها نیز قرار نگیرند. 🔺وقتی کودک را به یک عروسی یا مهمانی می بریم که کودک با عینیت مناظر مواجه می شود این حالت برای بچه ها سم است و تعادل ذهنی کودک را نسبت به رشد جنسی بهم می ریزد و بهداشت جنسی را به مخاطره می اندازد. (ادامه دارد...) {قسمت11} [مباحث کودک متعادل ] https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
سرگذشت 🌸🍃🍃🍃پارت ۳۶ اینبار من بودم که جلو رفتم و گفتم: اردشیر خان؟‌ با تعجب سرشو بالا اورد نگاهم کرد ...فرهاد از بین جمعیت گذشت و به من رسید و همونطور که دستمو میگرفت گفت : چیزی میخوای به من بگو به اردشیر نگاه کردم و گفتم : بزار برای اخرین بار پسرشو ببینه و ازش خداحافظی کنه .‌‌... بهش ر حم کن اون مادرش بوده اون جگر گوشه اون بوده ... اردشیر دستشو مشت کرد و سکوت کرد ... با التماس گفتم‌: اونم ادم ...اون داره میسوزه بزار برای بار اخر بجه اشو بغل بگیره... ولی اردشیر اعتنایی نکرد حون جلوی چشم هاشو گرفته بود و منو کنار زد و بیرون رفت ... دلم‌ پر بود از اون همه غم ... فرهاد اروم گفت: نازی ول کن ...چرا داری خودتو کوچیک میکنی؟! _ بخاطر اون زن ببین چطور تو طویله داره فریاد میزنه ‌...صدای گریه هاشو نمیشنوی ؟‌ _ اون کم عقلی کرده اون مسبب همه چیز ... _ چی میگی فرهاد فکر کن الان من جای اون زن بودم تو با من این کارو میکردی؟! کلافه چنگی تو موهاش زد و گفت: اینا ربطی بهم نداره ... _ چرا داره اون مادرشه اون مگه از رو عمد خواسته بجه اش بمیره ... _ هرچی بوده باید مراقب میبود ... _ خیلی سنگدلی فرهاد ... کنار زدمش و به سمت جمعیتی که میرفتن قدم برداشتم ... فرهاد از پشت سر سعی داشت جلومو بگیره ولی بین جمعیت رفتم و نتونست پیدام کنه ... اردشیر جلوتر از همه میرفت ... خاله توبا اخرین تیر من بود... زیر بغلشو گرفته بودن و میبردنش ... بهش رسیدم و گفتم : خاله توبا تو خودت مادری اون سوری داره هلاک میشه ... _ بزار بشه...بزار هلاک بشه ...خونه امو خراب کرد .... خاتون منو کنار کشید و گفت: دخالت نکن‌... بهترین نقطه رو اماده کردن و خاکش کردن ... دیگه غریبه اشنا بود که گریه میکرد ...واقعا دردناک بود بجه به اون کوچیکی چطور مرد ... چرا بدنیا اومده بود که حالا بمیره ... ‌‍‌ادامه دارد... ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
بودَنَت بَرایِ مَن شُد زِندِگی شُددَلیل شُد اُمید شُد لَبخَند بودَنِت انقَدر قَشنگه کِه قُربون لَحظه به لَحظه بُودَنِت. ⁦❤️⁩ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💫 https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯