💫گفته بودی که چرا محو تماشای منی
آن چنان مات که حتی مژه بر هم نزنی
مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی
#فریدون_مشیری
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
💫
شعری از فریدون مشیری
دوستی
دل من دیر زمانی است که میپندارد
دوستی نیز گُلی است
مثل نیلوفر و ناز
ساقهی تُرد ظریفی دارد
بیگمان سنگدل است آن که روا میدارد
جان این ساقهی نازک را
دانسته بیازارد.
در زمینی که ضمیر من و توست
از نخستین دیدار
هر سخن، هر رفتار
دانههایی است که میافشانیم
برگ و باری است که میرویانیم
آب و خورشید و نسیمش، مهر است.
گر بدان گونه که بایست به بار آید،
زندگی را به دلانگیزترین چهره بیاراید
آن چنان با تو درآمیزد این روح لطیف
که تمنای وجودت همه او باشد و بس
بینیازت سازد، از همه چیز و همه کس.
زندگی، گرمی دلهای به هم پیوسته است
تا در آن دوست نباشد، همه درها بسته است...
بر کران بیکران ، ص ۳۹۱ و ۳۹۲.
#فریدون_مشیری
#دوستی
لینک کانال در ایتا
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
لینک کانال در تلگرام
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
https://t.me/bakhtiyarionlion
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
ما منتظر سبز، قدمهای شمائیم
شعری از فریدون مشیری
دستهامان
از دل و دیده گرامیتر هم آیا هست؟
دست، آری ز دل و دیده گرامیتر ، دست
زین همه گوهر پیدا و نهان در تن و جان
بیگمان دست، گرانقدرتر است...
شرفِ دست همین بس که نوشتن با اوست
خوشترین مایهی دلبستگی من با اوست
در فروبستهترین دشواری
در گرانبارترین نومیدی
بارها بر سرِ خود بانگ زدم:
هیچت ار نیست، مخور خونِ جگر، دست که هست
بیستون را یاد آر
دستهایت را بسپار به کار
کوه را چون پرِ کاه از سر راهت بردار...
دست، گنجینهی مهر و هنر است
خواه بر پردهی ساز
خواه در گردنِ دست
خواه بر چهرهی نقش
خواه بر دندهی چرخ
خواه بر دستهی داس
خواه در یاری نابینایی
خواه در ساختن فردایی...
برکران بیکران، ص۳۹۶ - ۳۹۸.
#فریدون_مشیری
لینک کانال در ایتا
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
لینک کانال در تلگرام
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
https://t.me/bakhtiyarionlion
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
ما منتظر سبز، قدمهای شمائیم
شاعران معاصر💐💐💐
فریدون مشیری
او در سیام شهریور ۱۳۰۵ در خانوادهای اهل فرهنگ و ادب، در تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در تهران و مشهد گذراند. از خردسالی، به شعر و شاعری گرایش داشت و اشعار فردوسی، مولوی و حافظ را با اشتیاق به خاطر میسپرد و برای یاران تحصیلی و دبیران میخواند تا جایی که هنگام آغاز تحصیلات عالی خود، دفتری از غزلها و مثنویهای خود ترتیب داده بود.
مشیری، پس از پایان تحصیلات در آموزشگاه کمک مهندسی مخابرات، خدمات دولتی خود را در شرکت مخابرات آغاز کرد و در سال ۱۳۵۷ بازنشسته شد. در مدت خدمت، با مجلههای روشنفکر، فردوسی و ایرانِ آباد همکاری داشت. او در سال ۱۳۷۹ درگذشت و در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
آثار او عبارتند از: تشنهی طوفان، گناه دریا، ابر و کوچه، بهار را باور کن، پرواز با خورشید، از خاموشی، گزینهی اشعار، مروارید مهر، از دیار آشتی، لحظهها و احساس، یک آسمان پرنده، زیبای جاودانه و... .
با تلخیص از برکران بیکران، دکتر صبور، ص ۳۸۶ - ۳۸۹.
#شاعران_معاصر
#فریدون_مشیری
ما صدای شما هستیم
👇👇
مطالب خود برای ما ارسال کنید
@OSB1777
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
https://t.me/bakhtiyarionlion
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
بختیاری آنلاین را به اشتراک بگذارید
صدای شما هستیم
332.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از قعرِ این غُبار
من بانگ میزنم
ڪاے ..
شبچراغِ مِهر !
ما با سیاهڪارے شب خو نمیڪنیـم
مسپارمان بہ ظلمتِ جاوید
هرگز ! زمین مباد از ..
دولتِ نگاهِ تو نومید
نورے بہ مـا ببخش
بر ما دوبارہ از سرِ رحمت بتاب ..
ماه..!
#فریدون_مشیری🍃
🌸🌸🌸
بزرگواران✋
شبتون خوش✨
💫
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
🍀بوی باران ، بوی سبزه ، بوی خاک
شاخه های شسته ، باران خورده ، پاک
آسمان آبی و ابر سپيد
برگهای سبز بيد
عطر نرگس ، رقص باد
نغمه و بانگ پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست
نرم نرمک ميرسد اينک بهار
خوش بحالِ روزگار …
خوش بحالِ چشمه ها و دشتها
خوش بحالِ دانه ها و سبزه ها
خوش بحال غنچه های نيمه باز
خوش بحال دختر ميخک که ميخندد به ناز
خوش بحالِ جانِ لبريز از شراب
خوش بحالِ آفتاب …
ای دل من ، گرچه در اين روزگار
جامه ي رنگين نمیپوشی به كام
باده ي رنگين نمینوشی ز جام
نقل و سبزه در ميانِ سفره نيست
جامت از آن می كه میبايد تهی است
ای دريغ از «تو» اگر چون گل نرقصی با نسيم
ای دريغ از «من» اگر مستم نسازد آفتاب
ای دريغ از «ما» اگر کامی نگيريم از بهار …
گر نکوبی شيشه ي غم را به سنگ
هفت رنگش ميشود هفتاد رنگ …
#فريدون_مشيري
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯