نشانی دکترم را به شما می دهم
- ما که دماغمان را عمل نکردیم و گونه نکاشتیم،
- ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم،
- ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم،
- ما که چشم هایمان رنگی نبود...
رفتیم و کتاب خواندیم؛
و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم،
آنقدر که هر بار که در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت.
👈 می دانی آن جراح که هر روز ما را زیباتر می کند ، اسمش چیست؟ اسمش «کتاب» است.
چاقویش درد ندارد، اما همه اش درمان است.
هزینهاش هم هر قدر که باشد به این زیبایی می ارزد.
من نشانی مطب این پزشک را به همه زنان میدهم:
به اولین کتابفروشی که رسیدید، بی وقت قبلی داخل شوید، آن طبیبِ مشفق، آنجا نشسته است، منتظر شماست.
#عرفان_نظرآهاری
@bakelasbashim
کدو نشین نباش
در هر کدوی قلقله زنی پیرزنی اسیر است
پیرزنی که وقتی دختری کوچک بود رفت و در کدو نشست و دیگر هیچ وقت بیرون نیامد
زیرا که جهان بیرون از کدو، پر بود از گرگ و پلنگ و شیر و روباه گرسنه که می خواستند او را بدرند و بخورند.
کدونشینی شاید امنیت بیاورد اما هرگز عزّت نمی آورد.
هر زنی روزی باید خودش از کدوی خویش بیرون بیاید؛ پیش از آنکه کدو بشکند و پیش از آنکه گرگ بگوید:
های پیرزن! من صدای تو را شناختم ،بیا بیرون.
هر زنی باید رو به روی گرگش بایستد و به چشم های او خیره شود و به او بگوید:
من دارم از این راه می روم
و وقتی هم برگشتم نه چاق می شوم و نه چله
و نه به تو اجازه می دهم که مرا بخوری
از سر راه من برووو کنار .
#عرفان_نظرآهاری
@baklasbashim
آدم ها...
آدم ها هدف نیستند، نمی شود تعیین شان کرد. وسیله نیستند، نمی شود از آنها استفاده کرد. طرح و برنامه نیستند، نمی شود آنها را ریخت. تصمیم نیستند، نمی شود آنها را گرفت. دارایی نیستند، نمی شود صاحبشان شد. مال و منال و ملک و املاک نیستند، نمی شود به نام زدشان.
آدم ها موسیقی اند، نواخته می شوند، ما فقط می توانیم آنها را بشنویم.
آدم ها قصه اند، روایت می شوند، ما فقط می توانیم بخوانیمشان.
آدم ها شعرند، سروده می شوند ما فقط می توانیم زمزمه شان کنیم.
اگر روزی دیدی که از دست آدم ها بسیار دلخوری، به این فکر کن که آدم ها را با چه چیزی اشتباه گرفته ای!
آدم ها را بشنو، بخوان، زمزمه شان کن و فراموش نکن که آنها موسیقی اند، قصه اند، شعرند...
#عرفان_نظرآهاری
🌱
نشانی دکترم را به شما می دهم
- ما که دماغمان را عمل نکردیم و گونه نکاشتیم،
- ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم،
- ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم،
- ما که چشم هایمان رنگی نبود...
رفتیم و کتاب خواندیم؛
و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم،
آنقدر که هر بار که در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت.
👈 می دانی آن جراح که هر روز ما را زیباتر می کند ، اسمش چیست؟ اسمش «کتاب» است.
چاقویش درد ندارد، اما همه اش درمان است.
هزینهاش هم هر قدر که باشد به این زیبایی می ارزد.
من نشانی مطب این پزشک را به همه زنان میدهم:
به اولین کتابفروشی که رسیدید، بی وقت قبلی داخل شوید، آن طبیبِ مشفق، آنجا نشسته است، منتظر شماست.
#عرفان_نظرآهاری
@baklasbashim
نامِ من #ایران است..
ایران، اسم مادرم نبود؛
ایران، اسم خودم بود
و هر مصیبت که همه این قرنها
بر ایران رفت، نه بر او که بر من رفت؛
و این همه زخم که بر تنش نشست،
خالکوبی تاریخ بود بر پیکر رنجورم؛
و هر عزا و هر سوگ که شد،
گیسوان مرا بریدند؛
و هرگاه دلش شکست،
اشک از چشمان من افتاد.
بانویی هزاران سالهام
با چهرهای از چین و چروکِ
جنگها و صبوریها،
با جگری سوخته و آهی بلند
و جانی داغدار،
به آینه نگاه میکنم،
ایران در آینه است.
خودم را تماشا میکنم
و میگویم:
چه دردِ تلخی است
وقتی هم دشمن زخمت میزند
و هم دوست؛
هم خویش و هم بیگانه.
من اما همچنان بر سرِ همان
عهدِ نخستین با خویشم،
که اگر ایران نباشد،
من بینام و بیشناسنامه چهکنم؟
من به نامِ خویش محتاجم.
نام من #ایران است . . .!
👤 #عرفان_نظرآهاری
🎀 @baklasbashim 🎀
1.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اردیبهشت رازی را به من گفت
که من با شما در میانش می گذارم؛
اینکه هیچ زمستانی ابدی نیست
همان گونه که هیچ شکوفه ای.
اما هر شکوفه قبل از اینکه بمیرد،
اول می رقصد بعد بر خاک می افتد.
اردیبهشت به من گفت:
تنها کسانی به بهشت می روند
که آفریدن بهشت را در دنیا تمرین کنند.
وگرنه با پیراهنی از آتش و غضب هرگز
نمی توان به ملاقات فرشتگان رفت.
با دامنی از هیزم خشم و خشونت هرگز
کسی را به بهشت راه نخواهند داد.
پس من به قدر عمر شکوفه ای شادمانم
و به اندازه توان شکوفه ای در آفریدن
بهشت می کوشم...🍃🌸
#عرفان_نظرآهاری
🎀 @BakLasBashim 🎀
کدو نشین نباش
در هر کدوی قلقله زنی پیرزنی اسیر است
پیرزنی که وقتی دختری کوچک بود رفت و در کدو نشست و دیگر هیچ وقت بیرون نیامد
زیرا که جهان بیرون از کدو، پر بود از گرگ و پلنگ و شیر و روباه گرسنه که می خواستند او را بدرند و بخورند.
کدونشینی شاید امنیت بیاورد اما هرگز عزّت نمی آورد.
هر زنی روزی باید خودش از کدوی خویش بیرون بیاید؛ پیش از آنکه کدو بشکند و پیش از آنکه گرگ بگوید:
های پیرزن! من صدای تو را شناختم ،بیا بیرون.
هر زنی باید رو به روی گرگش بایستد و به چشم های او خیره شود و به او بگوید:
من دارم از این راه می روم
و وقتی هم برگشتم نه چاق می شوم و نه چله
و نه به تو اجازه می دهم که مرا بخوری
از سر راه من برووو کنار .
#عرفان_نظرآهاری
🎀 @BakLasBashim 🎀
گفت: اندوهت را بتکان
جهان منتظرت نمیماند تا حالت خوب شود.
جهان صبر نمیکند تا غصه ات سر آید.
جهان برای هیچکس منتظر نمیماند و برای هیچکس صبر نمیکند.
جهان میرود چه تو غمگین باشی و چه شادمان، چه سوگوار باشی و چه رقصان.
میدانی این جهانی که میرود نامش چیست؟
نامش عمر است و تو ناگزیری که دنبالش بروی حتی اگر سینه خیز .
تو ناگزیری که اندوهت را بتکانی و غمت را بشویی و بروی وگرنه جهان میرود و عمر میرود و تو جا میمانی از جهان و از عمر و از خودت...🌼🍂
#عرفان_نظرآهاری
🎀 @BakLasBashim 🎀
1.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اردیبهشت رازی را به من گفت
که من با شما در میانش می گذارم؛
اینکه هیچ زمستانی ابدی نیست
همان گونه که هیچ شکوفه ای.
اما هر شکوفه قبل از اینکه بمیرد،
اول می رقصد بعد بر خاک می افتد.
اردیبهشت به من گفت:
تنها کسانی به بهشت می روند
که آفریدن بهشت را در دنیا تمرین کنند.
وگرنه با پیراهنی از آتش و غضب هرگز
نمی توان به ملاقات فرشتگان رفت.
با دامنی از هیزم خشم و خشونت هرگز
کسی را به بهشت راه نخواهند داد.
پس من به قدر عمر شکوفه ای شادمانم
و به اندازه توان شکوفه ای در آفریدن
بهشت می کوشم...🍃🌸
#عرفان_نظرآهاری
🎀 @BakLasBashim 🎀
نگهبان نورت باش
انسانیت چراغ کم سویی است که این روزها همه تلاش میکنند خاموشش کنند.
دارد از هر سویی بادی میوزد. خشم میوزد. خشونت میوزد. نفرت و انتقام میوزد. بی مروتی و بی مدارایی میوزد. دروغ میوزد. خیانت میوزد.
شیطان میوزد...
تو اما چراغت را روشن نگه دار. نگهبان نورت باش. شبیه دیگران نشو.
این چراغ تنها دارایی توست. انسان بمان.
چراغ است این دل بیدار
به زیر دامنش میدار
از این باد و هوا بگذر
هوایش شور و شر دارد
#عرفان_نظرآهاری
🕊࿐ᭂ⸙♥️⸙ᭂ࿐🕊
🎀 @BakLasBashim 🎀
نشانی دکترم را به شما می دهم
- ما که دماغمان را عمل نکردیم و گونه نکاشتیم،
- ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم،
- ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم،
- ما که چشم هایمان رنگی نبود...
رفتیم و کتاب خواندیم؛
و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم،
آنقدر که هر بار که در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت.
👈 می دانی آن جراح که هر روز ما را زیباتر می کند ، اسمش چیست؟ اسمش «کتاب» است.
چاقویش درد ندارد، اما همه اش درمان است.
هزینهاش هم هر قدر که باشد به این زیبایی می ارزد.
من نشانی مطب این پزشک را به همه زنان میدهم:
به اولین کتابفروشی که رسیدید، بی وقت قبلی داخل شوید، آن طبیبِ مشفق، آنجا نشسته است، منتظر شماست.
#عرفان_نظرآهاری
🎀 @BakLasBashim 🎀
#بهارباش...
بهار اتفاقے نیست ڪه در تقویمها بیفتد و روے ڪاغذ.
بهار ماجرایے نیست ڪه در گوشیهاے موبایل رخ دهد با پیآمهآیے نوروزے ڪه هزآرآن بآر دست به دست میگردد؛
بهآر اتفاقیست ڪه در دل میافتد و در جآن و در رفتآر و در زندگی.
هیچ درختے پیآم تبریڪے برآے ڪسے نمیفرستد.
درخت امآ میشڪفد،جوآنه میزند،شڪوفه میڪند،
سبز میشود و مآ بآخبر میشویم ڪه بهآر است و مآ میفهمیم ڪه این چنین بودن مبآرک است.
بهآر بآش!نه بهآر تقویم،ڪه بهآر تصمیم...
#عرفان_نظرآهاری
🎀 @BakLasBashim 🎀