eitaa logo
بلد طیّب/منان رئیسی
14.5هزار دنبال‌کننده
307 عکس
288 ویدیو
16 فایل
کانال دکتر منان رئیسی نماینده مردم شریف استان قم در مجلس شورای اسلامی عضو هیات علمی و دانشیار معماری دانشگاه قم مدیر پژوهشکده شهرسازی اسلامی عضو سابق شورای معاونین شهرداری تهران و رئیس سابق مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران ارتباط: m.raeesi@qom.ac.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
17.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هم ۷۰۰ میلیون تومان برای یک واحد ۷۰-۸۰ متری بیشتر بدهیم و هم وضعیت فرهنگی و سبک زندگی‌مان را نابود کنند! لطفا این ۴ دقیقه از برنامه میز اقتصاد شبکه خبر (مورخ ۱۶ اردیبهشت) را مشاهده بفرمایید تا معنای معامله باخت باخت را با عمق جان بفهمید. @baladetayyeb
تحلیلی شهرسازانه بر مسئله عفاف و حجاب: تبرّج و تن‌آرایی در تلاطم بی‌وطنی 🔹 ازجاکندگی از مهمترین مفاهیم شهرسازی معاصر است که مصداقش را در جابجایی‌های شدید جمعیتی (هم از روستاها به سمت کلانشهرها و هم در داخل خود کلانشهرها) می‌بینیم. این از جاکندگی، از نتایج نگاه صرفا اقتصادی به شهر است؛ آنگاه که فضای شهر از یک پدیدار فرهنگی به یک کالای اقتصادی تنزل یابد، مرغوبیت مادی آن برای ساکنانش اصل می‌شود. به این معنا که آنکس که مستاجر است دائما در حال تکاپو برای جابجایی به یک منطقه مرغوب‌تر است و آنکس که مالک هست نیز در فکر تملک خانه‌ای در محله‌ای بالاتر‌ است. 🔹 اما برای شهروندی که در این جبر پنهان اقتصادی، دائما در فکر جابجایی است چه حس و حالی به جز حس بی‌وطنی باقی می‌ماند؟ آیا برای چنین کسی که دائم در فکر جابجایی به محله‌ و منطقه‌ای بهتر است، هیچ حس تعلقی به محله‌اش (به عنوان وطن کوچکش) باقی می‌ماند؟ در این شدتِ از جاکندگی، آرام و قرار چقدر محتمل است؟ این نوع زندگی بی‌دوام و بی‌قرار در شهری که فضاهایش محصول شجره خبیثه نظام سرمایه‌داری است، یادآور این تعبیر قرآنی نیست؟ : "كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَار: مانند درخت ناپاکی است که از زمین ریشه کن شده و هیچ قرار و ثباتی ندارد" (ابراهیم/۲۶). 🔹 آنچه جای تامل دارد این است که آنگاه که نگاه سرمایه‌محور، به مهمترین خط‌کش برای سنجش هر پدیده و پدیداری بدل گشت، آیا تن و تن‌آرایی در تلاطم بی‌وطنی اصالت نمی‌یابد؟ اگر خیر، پس چرا در مقایسه با شهرهای کوچکتر، تبرّج و تن‌آرایی در کلانشهرهایی که ازجاکندگی‌های جمعیتی در آنها شدیدتر است به مراتب نمود بیشتری دارد؟ آری، میان ازجاکندگی‌ و بی‌وطنی از یک سو و تبرّج و تن‌آرایی از سوی دیگر، رابطه معناداری وجود دارد زیرا هرچه ازجاکندگی بیشتر، تعرّف و ارتباطات همسایگی و محلی کمتر، و هرچه ارتباطات محلی کمتر، وارونگی روابط انسانی و آسیب‌های اجتماعی بیشتر، و هرچه وارونگی روابط انسانی بیشتر، تبرّج و تن‌آراییِ غریزی بیشتر؛ زیرا در این نوع نسیان روابط انسانی، این امیال غریزی هستند که اصالت می‌یابند؛ مگر برای آن دسته از شهروندانی که اراده و فهم خود را بر مناسبات پنهان محیطشان غلبه دهند تا بتوانند با عبور از مفهوم بی‌وطن از بند تن رها شوند. @baladetayyeb
رضاشاه روحت شاد! 🔹 مستشارالدوله سفير كبير ايران در تركيه در دوره رضاشاه چنین می‌گوید: "شبی‌ پس از پايان ضيافت رسمی باشكوه وقتی رضاشاه به عمارت حزب خلق كه محل اقامت او در آنكارا بود مراجعت كرد تا پاسی از شب نخوابيد و در تالار بزرگ خانه ملت قدم می‌زد و فكر می‌كرد و گاه گاه بلند می‌گفت: عجب! عجب! وقتی چشمان شاه متوجه من شد كه در گوشه تالار ايستاده بودم، فرمود: صادق، من تصور نمی‌كردم تركها تا اين اندازه ترقی‌ كرده و در اخذ تمدن اروپا جلو رفته باشند. حالا می‌بينم كه ما خيلی عقب هستيم مخصوصاً در قسمت تربيت دختران و بانوان؛ ... فوراً بايد با تمام قوا به پيشرفت سريع مردم مخصوصاً زنان اقدام كنيم". 🔹 رضاشاه دغدغه‌اش بعد از بازگشت از ترکیه را خطاب به محمود جم رئيس‌الوزرا چنين بازگو می‌کند: "نزديك دو سال است كه اين موضوع (كشف حجاب) سخت فكر مرا به خود مشغول داشته است، خصوصاً از وقتی كه به تركيه رفتم و زنهای آنها را ديدم كه «پيچه» و «حجاب» را دور انداخته و دوش به دوش مردهايشان در كارهای مملكت به آنها كمك می‌كنند، ديگر از هر چه زن چادری است بدم آمده است. اصلاً چادر و چاقچور دشمن ترقی و پيشرفت مردم است. درست حكم يك دمل را پيدا كرده كه بايد با احتياط به آن نيشتر زد و از بينش برد". سرانجام در ۱۷ دی ۱۳۱۴ او تصمیمش برای کشف حجاب بانوان را طی مجلسی رسمی عملی کرد و چنین گفت: "باید خیاط‌ها و کلاه‌دوزها را تشویق کرد که مدهای قشنگ به بازار بیاورند. ما میله‌های زندان را شکستیم، حالا خودِ زندانی آزاد شده وظیفه دارد که برای خودش به جای قفس، خانه قشنگی بسازد". 🔹 اما بدیهی بود که این به تعبیر او خانه قشنگ، به مسئله حجاب و تحولات البسه محدود نماند و امتداد آن به تطوّرات ابنیه نیز کشیده شد؛ به این جملات هوانسیان (از معماران شاخص دوره پهلوی) عنایت بفرمایید: "قبل از رفع حجاب مگر کسی می‌توانست آن حصار سیاه و غم انگیز را از گرد منزل مسکونی خود برداشته و از اتاق نشیمن پنجره‌ای بر روی خیابان باز کند و یا بالکنی در جا و بنای خود احداث نماید؟ آن روزها همانگونه که زن در خانه محبوس و به مثابه یک نفر زندانی زندگی می‌کرد ساختمانها و باغها و سایر اماکن پایتخت ما هم در میان دیوارهای بلند محصور و مستور مانده و باز چنانکه در چهره زن آن روز، جلوه تبسم و صفا دیده نمی‌شد قیافه ساختمانها نیز در پناه همین دیوارهای گلی سیاه و بعضاً سر به فلک کشیده، عبوس و غمگین به نظر می‌رسید". 🔹 حالا که سالها از آن روزگار گذشته آثار خدمات رضاشاه هویدا شده است. او برای آزادی زنانمان حریم خانه‌های باصفا و پر از حیات و حیاطمان را شکست تا به جایش برایمان لانه‌هایی از نوع قفسهای آپارتمانی به ارمغان بیاورد؛ عجب خانه‌های قشنگی! همانطور که حصن حیا و به تعبیر خودش میله‌های زندان را نیز شکست تا برای زنانمان در کوچه‌های آزادی، اسارت در هوس پرسه‌زنانی را به ارمغان بیاورد که هیچ چیز را مانع هوسرانی خود نمی‌دانند؛ حتی نشاندن داغ الداغی‌ها بر دل مادرانشان! رضاشاه بابت همه خدماتت روحت شاد، به ویژه بابت حجاب زدایی از البسه و حریم زدایی از ابنیه ایرانی! @baladetayyeb
رابطه تعرّف و تبرّج: 🔹 به دو آیه زیر دقت بفرمایید؛ هیچ ارتباطی بین این دو نمی‌بینید؟! "وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا: و شما را گروه گروه و تیره تیره قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید" (حجرات/۱۳). "يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْن: ای پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلبابها [حجابهای بلند] خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است" (احزاب/۵۹). 🔹 فصل اشتراک دو آیه فوق، واژگان" لِتَعَارَفُوا: تا یکدیگر را بشناسید" (در آیه اول) و " أَنْ يُعْرَفْنَ: برای اینکه شناخته شوند" (در آیه دوم) است که هر دو از ریشه عَرَفَ به معنای شناخت هستند. طبق آیه اول، محله و شهر بایستی به نحوی طراحی و مدیریت شود که امکان تعرّف و شناختِ حداکثری بین همسایگان و شهروندان میسّر گردد. طبق آیه دوم نیز حجاب و عدم تبرّج، سبب تعمیق شناخت و به تبعش، دور ماندن بانوان از اذیت و آزار اغیار می‌گردد. 🔹 بر این اساس، عدم تعرّف به معنای عدم تعمیق روابط همسایگی است که نتیجه‌اش، بروز شناخت‌های فانتزی و سطحی است. و مبرهن است که آنگاه که شناخت‌های فانتزی و صورت‌محور، جایگزین شناخت‌های عمیق و سیرت‌محور در روابط اجتماعی گردد، تبرّج به اوج می‌رسد؛ زیرا در چنین شرایطی در نبود تعرّف و شناخت‌های عمیق، افراد سعی می‌کنند با صورت‌نمایی و تبرّج، تصویر جذابتری از صورت خود برای افرادی که از سیرت آنها شناخت عمیقی ندارند به نمایش بگذارند. لذا هرچه تعرّف کمتر، تبرّج بیشتر. 🔹 از دلایل مهم تضعیف فرهنگ عفاف و حجاب در شهرهای معاصر همین است. زیرا در شهرها و کلانشهرهای معاصر، به دلیل سیاستهای اشتباه شهرسازی و مدیریت شهری، اولا تراکم انسانی به قدری بالا رفته است که به دلیل شلوغی بیش از حد محلات، دیگر امکان تعرّف و تعمیق روابط اجتماعی میسر نیست و ثانیا به دلیل اشتباه در سیاستهای آمایشی، شاهد ازجاکندگی‌های مکرّر و نوعی حس بی‌وطنی هستیم که نتیجه‌اش، جابجایی‌های دائم جمعیتی و به تبعش، تضعیف تعرّف و بروز شناخت‌های فانتزی و سطحی است. نتیجه غلبه این نوع شناخت‌های فانتزی، غلبه صورت‌محوری بر سیرت‌محوری در روابط اجتماعی و تبلور هرچه بیشتر تبرّج و تن‌نمایی در تلاطم حس بی‌وطنی است. پس اگر می‌خواهیم مسئله حجاب و عفاف را اساسی حل کنیم و صرفا با سطحی نگری به معلولها نپردازیم، بایستی با درک عمیق از علل بروز تبرّج و تن‌نمایی، ریشه‌هایی نظیر عدم تعرّف‌ها و ازجاکندگی‌ها و بی‌وطنی‌ها را تدبیر نماییم تا با حل آن علل، معلول‌هایی نظیر تبرّج‌ها و تن‌نمایی‌ها نیز تدبیر شود. @baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
رابطه تعرّف و تبرّج: 🔹 به دو آیه زیر دقت بفرمایید؛ هیچ ارتباطی بین این دو نمی‌بینید؟! "وَجَعَلْنَاك
1.3M
توضیحات مهم منان رئیسی (مدیر پژوهشکده معماری و شهرسازی اسلامی) درباره تاثیر سیاستهای شهرسازی بر وضعیت فعلی عفاف و حجاب. @baladetayyeb
شهر و شرّ شعارزدگی بخشی از فرمایش اخیر شهردار محترم تهران را ملاحظه بفرمایید: "یکی از رویکردهای تحولی ما در شهرداری تهران، تحول نرم افزاری و روحی شهر تهران است که مطابق آن به دنبال ایجاد پیوستگی میان خانواده‌ها و مدارس و خانواده‌ها با محوریت مساجد هستیم". در این خصوص چند نکته اجمالی تقدیم می‌شود: 🔹 عدم پیوستگی بین خانواده‌ها محصول تضعیف قاعده تعرّف است که از تبعات بارگذاری‌های مازاد و تراکم‌فروشی‌هایی است که سبب ازدحام بیش از حد شهر و سستی روابط اجتماعی و محلی شده است. کمااینکه از مهمترین دلایل خارج شدن مساجد از محوریت مناسبات شهر تهران نیز فقر شدید سرانه‌‌های مذهبی است که از تبعات تراکم‌فروشی‌های گسترده است؛ در شهری که گاها برای دسترسی به یک مسجد باید کیلومترها پیاده‌روی کرد چطور می‌توان محوریت مساجد را احیا کرد؟ و آنچه سبب این فقر شدید سرانه مذهبی شده شهرفروشی‌هایی است که سبب تضعیف نسبت تعداد مسجد به جمعیت شهر شده است. 🔹 تحول روحی و نرم‌افزاری شهر، سخت افزار و نظام کالبدی متناسب با خود را می‌طلبد؛ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَىٰ شَاكِلَتِه (اسرا/۸۴). اینکه همان اشتباهات قبلیِ کالبدی و سخت افزاری را با شدت ادامه دهیم و همزمان، انتظار تحول روحی شهر را داشته باشیم چه معنایی دارد؟ در شهری که حجم مصوبات کمیسیون ماده ۵ در آن چندصد درصد رشد کرده و تنور تراکم و ازدحام شهر شدیدا در حال دمیده شدن است، تحقّق شعار پیوستگی میان خانواده‌ها و احیاء قاعده تعرّف چقدر محتمل است؟ 🔹 آنچه گفته شد مختص به شهردار محترم تهران نیست و کم نداریم مدیرانی که به دلیل ضعف در مسئله‌شناسی، با طرح شعارهای مختلف و عمل بر خلاف آن شعارها، به جای حل مسئله عملا در حال تشدید مسئله هستند. بخش عمده‌ای از مسائل امروز ما حاصل همین نوع شعارزدگی است که از شهرهایمان این حجم از شرّ را ساخته است. @baladetayyeb
9.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مهارتورم در مقیاس شهر! مسکن وقفی و خیریه‌ای بالاترین سهم در تورم سبد خانوار را مسکن برعهده دارد که خود "متغیری" در شهرهای ایران و بالتبع نرخ تورم آنجاست. فکر می‌کنید پروژه خیریه‌ای مثل آنچه این جوان عراقی (عباس سیف) یک تنه و با پول خُرد خیّرین انجام داده چقدر می‌تواند غیر از کمک مستقیم به ضعفاء، به شکل غیرمستقیم به سبد زندگی همه خانوارهای آن شهر کمک کند؟! عرضه این میزان مسکن در شهری کوچک، تورم مسکن آنجا را مهار و هزینه اجاره را بر کل خانوارهای شهر می‌کاهد و یک خیر مضاعف می‌شود. دولت در سطح ملی می‌تواند با سیاست زمین صفر و واگذاری زمین به نیازمندان و تعاونیهای مسکن، نقدینگی را به سمت تولیدی که قابل انجام توسط هر خانوار است، هدایت کند و از این طریق، هم از نرخ تورم عمومی بکاهد و هم وعده ساخت مسکن‌اش را تحقق دهد؛ که البته چنین نمی‌کند! با این وضع باید از نیروی اجتماعی مردم ایران کمک گرفت و به مهار تورم در مقیاس کوچک (شهر و روستایی که در آن زندگی می‌کنیم) فکر کرد. گروه‌های جهادی و خیریه‌های شهری به کمک انجمن خیّرین مسکن ساز، در شهرهایی که مشکل زمین ندارند، باید بتوانند کاری مثل این جوان عراقی کنند. ایده های غیر خیریه ای دیگر مستقلا قابل طرح است. @m_ghanbarian پی‌نوشت: این یادداشت عالمانه از برادر ارجمند، حجت‌الاسلام قنبریان مایه خرسندی شد. ورود برخی علما و اساتید حوزوی به مسائل مهم شهرسازی، امر مبارکی است که باید از این تک‌نگاری‌ها فراتر رود و فراگیر شود. اگر حوزه علمیه متوجه اهمیت موضوع شهرسازی شود و ورود جدی‌تری کند حتما مسائل بغرنج مسکن و شهرسازی ما قابل حل است. @baladetayyeb