بلد طیّب/منان رئیسی
در فصلهای پاییز و زمستان که دائما خبر تعطیلی مدارس و ادارات برخی کلانشهرها به ویژه تهران به علت آلود
یکگزارش تکان دهنده و چند سوال:
🔹طبق گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس، طی ۵ سال (حد فاصل ۹۵ تا ۱۴۰۰) بیش از ۷۵ هزار نفر در ایران به علت آلودگی هوا جان سپردهاند که بخش غالب آن، سهم کلانشهرها و به ویژه تهران بوده است. از دلایل این مهم، تراکم شدید و تمرکز بیش از حد فعالیت و جمعیت در کلانشهرها از یک سو، و از سوی دیگر، بلندمرتبهسازیها و عمودیسازیهایی است که طبق پژوهشهای علمی، سبب جلوگیری از گردش طبیعی جریان هوا در کلانشهرها شده است. طبق این گزارش، هزینههای مربوط به مرگومیرهای ناشی از آلودگی هوا، فقط در سال ۱۴۰۰، برابر با ۱۱/۳ میلیارد دلار برآورد شده است! یعنی اگر با کمترین قیمت دلار در سال ۱۴۰۰ که ۲۱ هزار تومان بوده است محاسبه کنیم، حدود ۲۳۱ هزار میلیارد تومان هزینه اقتصادی داشته است!
🔹این در حالی است که کل بودجه محقّق شده شهرداری تهران در سال ۱۴۰۰، فقط ۳۵ هزار میلیارد تومان بوده است و این معنایش آن است که هزینههای اقتصادی مربوط به مرگ و میرهای حاصل از آلودگی هوا، بیش از ۶ برابر کل بودجه شهرداری تهران بوده است! تازه این فقط هزینههای مربوط به مرگ و میرها است و اگر سایر هزینهها نظیر هزینههای حاصل از تعطیلی ادارات و صنایع و ... را نیز اضافه کنیم، این اختلاف سر به فلک میکشد!
🔹به عنوان یک معلم کوچک دانشگاه از همه مدیران شهری، دولتمردان، اعضای شورای عالی شهرسازی و سایر مسئولانی که با سیاستهای اشتباهشان شهرهای ما را به این حال و روز انداختهاند استدعا دارم برای رضای خدا اندکی درخصوص این اعداد و ارقام تامل کنند و بیاندیشند که واقعا این نوع شهرسازی متراکم و عمودی که چنین هزینههای وحشتناکی را به شهروندان ما تحمیل کرده است هیچ توجیه اقتصادی دارد؟! تراکم افزایی و اصرار بر حفظ محدودههای فعلی کلانشهرها به بهانه مدیریت زمین و عدم اجازه برای توسعه افقی کلانشهرها چه منطقی دارد؟! فارغ از هزینههای اقتصادی، نسبت این نوع شهرسازی با فرهنگ و سبک زندگی ما چیست؟! برای نابودی فرهنگ و سبک زندگی ما که نتیجه این نوع شهرسازی اشتباه است چه هزینهای را برآورد میکنید؟! آیا هنوز وقت تجدید نظر در سیاستهای اشتباه گذشته فرا نرسیده است؟!
✍ دکتر محمدمنان رئیسی
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
رابطه تعرّف و تبرّج: 🔹 به دو آیه زیر دقت بفرمایید؛ هیچ ارتباطی بین این دو نمیبینید؟! "وَجَعَلْنَاك
گونه شناسی حجاب در قرآن و یک توصیه برای سیاستگذاران:
🔹به انواع حجاب در قرآن توجه کردهاید؟ یکی از انواع حجاب، حجاب پوششی است نظیر این آیه: "يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً" (احزاب/۵۹).
🔹مورد دیگر، حجاب گفتاری است که در نحوه بیان و کلام ظهور مییابد: "فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا" (احزاب/۳۲).
🔹مورد دیگر، حجاب رفتاری است که مربوط به نمود حیا و عفاف در رفتار افراد است نظیر این آیه: "فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاءٍ" (قصص/۲۵) و یا این آیه: "وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ" (نور/۳۱).
🔹اما یک مورد دیگر هم است که مربوط به حجاب کالبدی است و متاسفانه سیاستگذاران کمتر به آن توجه داشتهاند. این نوع حجاب در معماری و شهرسازی نمود مییابد، نظیر این آیه: "وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَٰكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَىٰ وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا" (بقره/۱۸۹) و یا این آیه: "وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنْكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ" (نور/۵۹) که این آیات بیانگر لزوم رعایت حجاب و حریم کالبدی در معماری و شهرسازی است.
🔹نکته مهم آن است که عدم رعایت حجاب و حریم کالبدی در معماری و شهرسازی، منتج به تضعیف فرهنگ حجاب و عفاف در سایر عرصهها (نظیر حجاب پوششی و حجاب رفتاری و ...) میشود. از دلایل شیوع بدحجابی و بیحجابی در کلانشهرها در مقایسه با شهرهای کوچکتر همین است؛ زیرا باوجود آنکه کلانشهرها در سایر موارد نظیر فضای مجازی تفاوت چندانی با شهرهای کوچکتر ندارند اما به دلیل تفاوت در نوع شهرسازی و گسترش روزافزون متراکمسازیها و عمودیسازیها در کلانشهرها، حریم و حجاب کالبدی و به تبعش سایر انواع حجاب در آنها به طور بایسته رعایت نمیشود. فلذا سیاستگذاران ما بایستی بدانند که از شروط مهم اصلاح وضعیت نابهنجار حجاب و عفاف به عنوان معلول، اصلاح علل و ریشههایی است که از مهمترینش وضعیت معماری و شهرسازی عریان و بدون حریمی است که این روزها به وفور در کلانشهرهایمان شاهدش هستیم.
#حجاب
#معماری_اسلامی
#شهرسازی_اسلامی
@baladetayyeb
عمق سکولاریسم در نظام مهندسی:
🔹لطفا به این تصویر بنگرید. اینها مجموع عناوین مقررات ملی ساختمان (مصوب وزارت راه و شهرسازی) است که سالهاست مبنای طرح سوالات آزمونهای ورودی نظام مهندسی و صدور پروانه اشتغال مهندسان است. بعد از موفقیت در آزمونها و صدور پروانه اشتغال نیز مهندسان بایستی برای ارتقا از پایه ۳ به ۲ و سپس از ۲ به ۱، دورههای آموزشی مشخصی را بگذرانند اما عجیب این است که نه در مجلّدات مختلف مقررات ملی ساختمان (که عناوینش را در این تصویر ملاحظه میفرمایید) و نه در دورههای آموزشی برای ارتقاء پایه، حتی یک عنوان (تأکید میشود حتی یک عنوان) هم به معماری و شهرسازی اسلامی ایرانی اختصاص نیافته است! به گمانم اگر قرار بود سرویسهای جاسوسی بیگانه هم برایمان عناوین را بنویسند بهتر از این نمیتوانستند از ما هویتزدایی کنند!
🔹خب در چنین وضعیتی به نظرتان وضعیت امروز شهرهای بی هویت ما خیلی چیز عجیبی است؟! مهندسانی که برای صدور پروانه اشتغال و سپس برای ارتقاء پایه باید درباره همه چیز (از تاسیسات بهداشتی گرفته تا آسانسور و پله و غیره) آموزش ببینند اما حتی دو ساعت هم درباره مبانی و مسائل معماری و شهرسازی اسلامی ایرانی آموزش نمیبینند چطور باید شهرهای هویتمندی را طراحی کنند؟! آیا این وضعیت، دقیقا همان چیزی نیست که از مشخصههای یک نظام آموزشی سکولار است؟! خدمت مدیران مربوطه در وزارت راه و نظام مهندسی پیشنهاد میشود تا فرصت باقی است در همین دولت محترم فکری به حال اصلاح این وضعیت مقررات ملی ساختمان و بازنگری در عناوین دورههای ارتقاء پایه نظام مهندسی بفرمایند.
@baladetayyeb
تاویلی لطیف و قرآنی از قیامت کربلا با استناد به سوره قیامه:
وَ خَسَفَ الْقَمَر وَ جُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَر (قیامه/ آیات ۸ و ۹)؛ پس آنگاه که قمر دچار خسوف و گرفتگی شود، شمس و قمر در یک مکان، کنار هم جمع شوند.
صلی الله علیک یا اباعبدالله (ع)
@baladetayyeb
امروز ریاست محترم شورای شهر تهران در پاسخ به این پرسش که بیشترین شهرفروشی در دوره مدیریت شهری فعلی نسبت به ادوار گذشته بوده چنین مدعی شدهاند که در کل، میزان شهرفروشی در دوره مدیریت فعلی با ادوار گذشته تفاوتی نداشته است. خدمت برادر عزیزمان عرض میشود که اولا رشد چند صد درصدی مصوبات کمیسیون ماده ۵ در دوره فعلی نسبت به دوره قبل بیانگر چیز دیگری است. ثانیا بر فرض که فرمایش شما را بپذیریم؛ آیا خود شما از این توضیح قانع میشوید؟! چون بقیه شهرفروشی و تراکم فروشی کردند ما هم میکنیم؟! پس این همه دعوا و جنجال در انتخابات سر هیچ و پوچ بوده؟! سر این بوده که اسمها عوض شوند ولی رسمها همان رسمهای اشتباه قبلی باقی بمانند؟! البته با این تفاوت که قبلیها شعار شهر اسلامی ایرانی نمیدادند و شما میدهید! توجه دین، وجدان و احساس ایشان و سایر مدیران شهری را به تذکر صریح رهبر معظم انقلاب در همین خصوص به شرح تصویر فوق جلب مینمایم. تذکری که بیش از ۲۰ سال از آن گذشته و ما هنوز اندر خم یک کوچهایم!
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
درباره پروژه نفوذ در فرهنگ و معماری این تصویری است از بیمارستان هزار تختخوابی حضرت مهدی (عج) که اخی
تصویر پایین، خروجی هوش مصنوعی برای معماری داخلی مجلس شورای اسلامی است و تصویر بالا هم وضعیت فعلی همین فضاست. این نوع معماری خانه ملت که قاعدتا بایستی عصاره فرهنگ و تمدن ملت باشد چه ربطی به معماری بومی ما دارد؟ البته در مقایسه با فضای داخلی مجلس، فضای خارجی آن که یادآور معماری اهرام ثلاثه مصر! و تفرعن حاکمان مصر باستان است به مراتب بغرنجتر است.
این نوع معماری آن هم در خانه ملت به عنوان یکی از مهمترین ساختمانهای یک مملکت، اگر نشانه نفوذ در فرهنگ و معماری ما نیست پس چیست؟ به نظرتان هوش مصنوعی بیش از حد کم هوش بوده یا مهندسانی که مجلس را طراحی کردهاند بیش از حد مدهوش فرهنگهای بیگانه بودهاند؟!
@baladetayyeb
این روزها که اغلب لباس مشکی میپوشیم خوب است توجه کنیم که مکتب حسین(ع) صرفا به صوم و صلاه و زکات منحصر نیست؛ بلکه معنای کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا این است که سبک زندگی حسینی، به گستردگی تمام مکانها و تمام زمانها است و همه شوون زندگی را شامل میشود که یکی از این شوون، معماری و شهرسازی است. این روایت معمارانه از سیدالشهدا(ع) تقدیم شما (منبع: معماری و شهرسازی مطابق با سبک زندگی اسلامی، ص ۹۲).
@baladetayyeb
شخصیت حضرت عباس علیهالسلام و معماری سقاخانهها:
🔹سقاخانهها که در هم تنیده با یاد و نام سقای دشت کربلا هستند مکانهایی هستند با ۴ ویژگی:
۱. متشکّل از مصالح خاکی یا برگرفته از خاک.
۲. با هدف سقایت تشنگان و نوشیدن آب.
۳. مکانی هستند برای برافروختن آتش و شمع به نیت برآورده شدن حاجات.
۴. بسیاری از اوقات (مانند این تصویر) به نحوی مکانیابی میشدند تا از طرفین باز باشند و بستری باشند برای گردش هوا.
🔹به این ترتیب سقاخانه محملی بود برای تجمیع تمام عناصر چهارگانه و متضاد (خاک، آب، آتش و باد)، همانطور که عباس علیهالسلام به سان پدر بزرگوارش، تجمیع اضداد بود و در عین اینکه اوج لطافت و رحمت نسبت به رُحَما در دشت کربلا بود، در اوج عبوسیّت و شدّت با دشمنان آلالله بود: أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ (فتح/۲۹).
صلّی الله علیک یا ساقی العطاشا
@baladetayyeb
جناب آقای مصطفی حسنی تعریف کرده اند:
▫️ روزی همراه بعضی از دوستان جهت زیارت آقای مجتهدی به قزوین رفتیم.
بعد از اینکه لحظاتی را در خدمتشان سپری کردیم، خطاب به جناب حاج فتحعلی فرمودند:
کاغذ و قلمی تهیه کنید تا یک رباعی درباره ی حضرت ابوالفضل(ع) بگویم.
حاج علی آقا یک برگ کاغذ و قلمی به ایشان دادند. پشت کاغذ مقداری خط خوردگی داشت، هنگامی که آقا آن را گرفته و مشاهده نمودند؛ با ناراحتی فرمودند:
اسم حضرت را بر روی کاغذ قلم خورده نمینویسند!
این بیان نشانگر نهایت ادب و احترام نسبت به اهل بیت علیهم السلام بود.
به هر حال حاج علی آقا کاغذی کاملاً تمیز مهیا نمودند آنگاه آقای مجتهدی گفتند:
🔸حضرت ولی عصر میفرمایند:
هر کس با این شعر متوسل به عمویم حضرت عباس(ع) شود حتماً حاجتش برآورده خواهد شد.
و سپس شروع به خواندن بیت اول کردند و در فاصلهی بین بیت اول و دوم حدود نیم ساعت با شدت تمام میگریستند، آنگاه بیت دوم را خوانده و باز حدود نیم ساعت شدیداً گریه کردند، سپس شعر را نوشتند:
یادم ز وفای اشجع ناس آید
وز چشم ترم سوده ی الماس آید
آید به جهان اگر حسین دگری
هیهات برادری چو عباس آید
⬅️ لاله ای از ملکوت، جلد اول، ص۲۲۹
بلد طیّب/منان رئیسی
این تصویر، قدیمیترین عکس از حرم دردانه خداست؛ وَالوِترَ المَوتوُر. خدا رحمت کند مرحوم کافی را که م
قدیمیترین تصویر از حرم سقّای کربلا.
با چشم پر آب چون قنینه
جان میدهم از برای ساقی
@baladetayyeb
تصویری از داخل ضریح مطهر سیدالشهدا(ع) و آیه با مسمّایی که بر گوشه پارچه روی مضجع شریف نقش بسته است: "أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا: آیا گمان کردی که اصحاب کهف و رقیم از نشانههای شگفت انگیز ما بودند؟ [چنین نیست؛ زیرا ما را در هستی نشانههایی شگفت انگیزتر از اصحاب کهف است]" (کهف/۹)؛ شهادت میدهم که شگفت انگیزتر از قصه پر رمز و راز صاحب این شش گوشه نه شنیدهام و نه دیدهام. صلی الله علیک یا ابا عبدالله(ع)
@baladetayyeb
شهرسازی ما و رنگ آفتابه!
زمان لازم برای مطالعه: ۲ دقیقه
به این جملات مرحوم آیت الله حائری شیرازی عنایت بفرمایید: "علوم انسانی غرب که در حال وارد شدن به مزاج جامعه است، نجاستخواری است. نباید آنرا اینقدر با ولع مصرف کنیم؛ چه فایده دارد در حالیکه غرب غذای نجس به ما میدهد، ما متکفّل آداب غذا خوردن باشیم؟! آیا این طلبگی است؟! اگر یک کشتی، از نور به ظلمت حرکت کند و ما مسئول انتظامات اهل کشتی باشیم به گونهای که حتی یک رکعت نماز اهل کشتی هم قضا نشود ولی کلّ کشتی همچنان به ظلمت حرکت کند، چه فایدهای دارد؟!"
پی نوشت ۱: مصداق تام و تمام جملات حکیمانه فوق، وضعیت امروز معماری و شهرسازی ما است. مدیران مربوطه در عرصه معماری و شهرسازی، شدهاند مسئول انتظامات کشتیای که کلا در حال طی مسیر اشتباه است به نحوی که سر تا پای مقررات و ضوابط ما در زمینه معماری و شهرسازی، مملو از انگارههای غیر بومی است و تقریباً هیچ رد پایی از فرهنگ، هویت و تمدن بومی ما در آن دیده نمیشود. شاهد مثالش آن است که در قوانین و ضوابط فعلی معماری و شهرسازی ما، مسائل درجه اول و واضحاتِ فرهنگ و تمدن بومی ما عملا در حال لِه شدن است (نظیر حداقلِ متراژ مسکن، الگوی ساخت مسکن، تسهیل روابط همسایگی در شهرسازی، رعایت تراکم نفر در هکتار در شهرسازی و غیره) که این موارد مهم برای مدیران مربوطه، در عمل تقریباً هیچ اهمیتی ندارد؛ تا جایی که اسم لانههای ۲۵ متری را خانه میگذارند اما همزمان، نسبت به کوچکترین ضوابط مسائل درجه چندمی نظیر شیب رمپ، عرض سرویس بهداشتی و ... نهایت سخت گیری را به خرج میدهند! برای همین است که بیش از ۲۰ جلد مقررات ملی ساختمان داریم که در آنها، از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را میتوانید پیدا کنید ولی حتی ۱ جلد از این همه مجلّدات، به مسائل فرهنگی و تمدنی ما در زمینه معماری و شهرسازی اختصاص نیافته است!
پینوشت ۲: خدا حفظ کند استاد اخلاق ما را که مثال سالها قبل ایشان، در ذهن بنده حک شده است. میفرمودند بنده خدایی مسافر بود و بین راه برای قضای حاجت به یک دستشویی بین راهی مراجعه کرد. در ورودی سرویس بهداشتی تعداد زیادی آفتابه با رنگهای مختلف وجود داشت و او یکی از آفتابهها را برداشت تا برای طهارت با خود به داخل دستشویی ببرد اما آقایی که آنجا نشسته بوده و مسئول نظافت و انتظامات دستشویی بود به ایشان میگوید که آفتابه رنگ قرمز را بگذار و مثلا آبی را بردار! ایشان هم باتعجب میپرسد که مگر چه فرقی دارند؟ و آن آقای مسئول انتظامات پاسخ میدهد که هیچ فرقی ندارند ولی مگر من اینجا چه کارهام؟ اینجا ایستادهام برای همین که بگویم چه کسی کدام رنگ را بردارد! حالا حال و روز وضعیت معماری و شهرسازی ما هم همین است. به تعبیر مرحوم آیت الله حائری شیرازی شدهایم نجاست خوار غربیها و مسئول انتظامات کشتی تمدن آنها. اگر هم خیلی دلمان به حال فرهنگ و تمدن خودمان بسوزد نهایتا موضوع را در مسائل درجه چندمی همچون نما و منظر خلاصه می کنیم و تصوّر میکنیم که با راهاندازی چند کمیته نما، دِین خود را به فرهنگ بومیِ خود ادا کردهایم؛ در حالی که غفلت از مسائل درجه اول و پرداختن به مسائل درجه چندم، دقیقا همچون این است که مثلا به انواع بیماریهای جسمی و روحی پیرزنی بیمار که شُش و قلب و ریه و سایر جوارح او در حال از کار افتادن است بیتوجه باشیم ولی همزمان، به سیمای او توجه کنیم و برای زیبا شدن او انواع محصولات آرایشی را برایش تجویز کنیم!
اساتید و مدیران معزز! باور بفرمایید که احیاء پیرزن معماری و شهرسازی ما که در حال جان دادن است شدنی است به شرط آنکه به جای خط چشم و ابروی او (و یا حداقل همزمان با خط چشم و ابروی او) متوجه قلب و شش و ریه او نیز باشیم و شأن خود را از مسئول انتظامات سرویسهای بهداشتیِ کشتیِ تمدنهای بیگانه، به کاپیتان کشتی تمدن خودی تغییر دهیم.
#علوم_انسانی_غربی
#معماری_اسلامی
#شهرسازی_اسلامی
@baladetayyeb