eitaa logo
بــاݪـوݘ🌿
326 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
233 ویدیو
7 فایل
بـاݪـوݘ ←بہ معناے"آغوش"یار❤ تو اگر سرباز آمریکا باشی تركت نميكنم! برایت آنقدراز خمینی میخوانم که چمران شوی :)🌱 به صَرفِ شِناس🍃↓ @aaye213 به صَرفِ ناگفته هابگوشیم💌↓ https://harfeto.timefriend.net/16253897957965 کپی؟ نه
مشاهده در ایتا
دانلود
••• 🌱 مے گفت ڪه: وقتیبه ڪسے خوبے مے ڪنے براے بهش خوبے ڪن. برای دلشو شاد ڪن . تااگه یه روزے در حقت بدے ڪرد ، ےهروزے یادش رفت، ےهروزے جبرانش نڪرد دیگه فڪرت ناراحت نشه ، دیگه نخوری...!
🔎 خیلی درس می خواند. هلاک می کرد خودش رو.🤕هر بار که به او می گفتم: «بسه دیگه. چرا این قدر خودت رو اذیت می کنی؟»😒 می گفت: «اذیتی نیست😊 اولاً که خیلی هم کیف می ده،😋 دوماً هم وظیفه مونه.🙂 باید این قدر درس بخونیم که هیچ کسی نتونه بگه بچه مسلمون ها بی سوادن.»🚫😌 🍃|•شهید محمد علی رهنمون•|🍃 ...🤔
💡 میدونین‌چیه؟! ماهاگناهامون‌ومیڪنیم‌بعد میریم‌توبه‌میڪنیم(به‌قول خودمون!) بعدشم‌میگیم‌خدایامن‌میدونم‌تو هستیا من‌مطمئنم‌تومنومیبینے؛ ولےتوخودتوبه‌من‌نشون‌بده فقط‌من‌بدونم‌تومنومیبینے... من‌یهـ‌بنده‌ےخوبےمیشم‌واست! پ.ن:بایدمتوجه‌غیب‌بودوبا توجه‌به‌ماهیت‌غیب‌تصورنڪنیم ڪه‌ماازهمه‌حوادث‌مطلع‌هسٺیم. ٺابخواهیم‌دربارهـ‌‌مددالهے قضاوٺ‌ڪنیم‌وآن‌راڪوچڪ بشماریم: «ما كانَ اللَّهُ لِیُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَیْبِ؛[آل عمران/۱۷۹]  خدا برآن نیسٺ‌ڪهـ‌شماراازغیب‌بےاگاهاند.» 🦋|
.............. میگفت: چرا خودت رو رها نمی‌کنی داد بزنی از حسین بخوای؟ برو درِ خونه‌ی اباعبدالله منتش رو بکش دورش بگرد مناجات کن با حسین بگو حسین من با تو آغاز کردم، ولم نکنی ... دیگه‌ نمیکشم ادامه بدم متوقف شدم... حسین بازم دستت رو می‌گیره بخواه ازش ...(:
🔸همه با هم ماسک میزنیم 🆔 @YjcNewsChannel
✌️🍃 ولی خدایی اینکه برای امام زمان عباس باشی خیلی بهتر از حر بودنه............💔🥀
دلم را از دور برایت فرستاده ام از دور مرا نگاه کن.........😔😔
بــاݪـوݘ🌿
دلم را از دور برایت فرستاده ام از دور مرا نگاه کن.........😔😔
عبد گنهکار پشیمان شده،تحویل بگیر................😭💔
سید حسن نصرالله: من فتوا نمیدم اما نظرم رو میگم! این از آموخته های نیست؛ که هرکس روی کره‌ی زمین بتونه عکس شمارو ببینه...:)! !
🌸🌱 🥺 هنگامىڪه براى زیارت امام رضا(ع) مى روم،گاهى بعضى ازخدام امام، من رابه محل‌استراحت خودشان دعوت مى کنند. من‌هم‌بىدرنگ ودراوج‌خوشحالى مى پذیرم. چاى،گپ وگفت‌ومهربانى... یڪ بارڪه‌صحبت‌هادرباره ى معجزات هر روزه‌ےامام‌گُل انداخته بود،یڪى از خدام قدیمى ڪه ازدوستان پدر مرحومم بود تعریف ڪرد: «چندین سال پیش،دریڪى ازشب‌هاى زمستان، بعدازڪشیڪ‌خوابیده بودم که امام به‌خوابم آمدوفرمود:بلندشوبرو جلو پنجره فولاد. بى معطلى بیدار شدم. ازاین‌سوى صحن نگاه‌ڪردم ودیدم برف سفیدیڪدستى سراسرصحن راپوشانده وهیچ خبر دیگرى نیست! باخودم گفتم حتماًخیالاتى شدم ،،برگشتم وخوابیدم. دوباره امام به خوابم آمدوگفت :مگرنگفتم بلندشو بروجلوپنجره فولاد؟! دوباره بلندشدم و رفتم ونگاه ڪردم‌وباز هم جز برف چیزى ندیدم! در دل‌گفتم ، یاامام رضا قربونت برم،اونجاڪه خبرى نیست! وبرگشتم وخوابیدم.این بارامام باعصبانیت‌گفت: بلندشو بروجلوپنجره فولادوگر نه‌اخراجت مى ڪنم! ترسان وپشیمان ازبى توجهى ازخواب پریدم وبه‌آن سمت دویدم وزیرلب طلب بخش مى ڪردم تارسیدم پشت پنجره،بازهم چیزى نبودجزبرف !باترس وزارى گفتم ،یاامام رضا مى بینى ڪه آمدم،ولى‌اینجا خبرى نیست ڪه ناگهان دیدم برف‌جلو پنجره تڪانى خوردوسگ نحیفى بلندشدونالان به راه افتاد.من هم ڪه تازه متوجه ى مأمویتم شده بودم‌،دنبال سگ رفتم،سگ باعجله ازمحوطه صحن به‌سمت خیابان طبرسى رفت وعاقبت‌جایى ایستادوبه من نگاه ڪرد! دیدم چند توله‌ےسگ، درچاله اى گود وپرازبرفابه وگل افتاده اند.حیرت زده ونادم ازسستى ام،توله ها راازمیان گل وشُل بیرون آوردم،گریه‌ڪنان وپشیمان ازدیر رسیدنم،خشڪشان ڪردم‌وباڪمال احترام آن ها رادرجایى مناسب‌وگرم گذاشتم. وقتى‌صحبت‌هایش‌تمام شدفقط سڪوت بود. ازپشت پرده اى ازاشڪ دیدم دیگران هم‌گریه مى‌ڪنند! فڪرمى ڪردم‌چگونه به،خودمان‌اجازه مىدهیم باحیوانات ،این‌مخلوقات بى گناه خداوندبدرفتارى ڪنیم؟! چه‌رسدبه خشونت باآنها ؟!ڪه متأسفانه این روز هارایج شده.» 💔
تصور کنید یه دارویی بود که امکان ابتلا به رو‌ پنج برابر کمتر میکرد اونوقت آیا همه نمیخواستن اون دارو رو استفاده کنن؟.🤔 اون ‌‌دارو‌ همون ماسکه😷 بااستفاده از دربیرون ازخانه ازخود ودیگران دربرابر بیماری حفاظت کنید.💓 😷😊 @Khandanndeh