eitaa logo
بامبوسنتر|مشاور مادر_کودک
1.6هزار دنبال‌کننده
238 عکس
58 ویدیو
3 فایل
کوثر رشیدی هستم مادر دو فرزند 👩‍👧‍👦 آموزگار 👩‍🏫 کارشناس علوم تربیتی و دانشجوی کارشناسی ارشد روان شناسی 👩‍💻👩‍🎓 اینجاییم تا در کنار هم مسیر مادری و همسری رو برای خودمون روشن تر کنیم🥰 ❌️نشر مطالب فقط با منبع❌️ ارتباط با من👇🏻 @k_rashidii
مشاهده در ایتا
دانلود
✨️ بهم بگو چی باعث میشه باخودت تصمیم بگیری که تو مسئله به این مهمی خواهان آموزش نباشی ؟؟🥲🤧 @k_rshdi @k_rshdi 🍒اونم آموزشی که تضمین بازگشت وجه داره🥵 و من با تمام وجودم براش مایه گذاشتم و هزینش رو پایین آوردم که همه بتونن استفاده کنن🥺🤍💫 ✨️
. ولی اگه خدایی نکرده مشکلی برا فرزندتون به وجود بیاد ده ها برابرش باید هزینه کنید تا شاااید یه کمی روح و جسمش بهبود پیدا کنه ( که بعیده) 🥲 .
. چیکارتون کنم 🥲 باشه❣️ بچه ها برای ۱۰ نفر امکان پرداخت قسطی هست🤚🏻 نصف الان نصف دیگه ماه بعد فقط اگه قصدشو دارید سریعتر واریز کنید که شرمنده نشم @k_rshdi .
✨️ سه ساعت تا پایان جشنواره ی تکرارنشدنی دوره ی تربیت جنسی کبوترانه... و این تویی که انتخاب میکنی در آینده چی برداشت کنی👇🏻🫀 ✅️لذت از بزرگ شدن فرزندت😍🌺 ❌️یا حسرت و استرس برای تربیت جنسیش🥀😔 .
. ۵دقیقه تا پایان... .
❌️❌️❌️ اتمام جشنواره ی ارائه ی دوره ی تربیت جنسی کبوترانه خیلی ممنونم از اعتمادتون مطمئن باشید برای برداشتن این گام به خودتون افتخار خواهید کرد❤️ و نتیجش رو میبینید ان شاءالله✨️✌🏻 .
. از بقیه ی مامان های نازنین هم ممنونم که این مدت صبوری کردن🫀🫂 از فردا ان شاءالله روال کانال به حالت قبل برمیگرده وبا آموزش های مختلف درخدمتتون خواهم بود❤️🤗 .
. سلام سلام صبحتون به خیر 🌱❤️ امروز هستید که باهم تمرین کنیم که سر بچه ها داد نزنیم ؟🌺 .
. صبحتون پرنور😘 امروز میخوام درباره یه مسئله ی مهم با هم حرف بزنیم: پذیرش و درک احساس .
. تو به ما جرئت طوفان دادی🖤 عزیزدلم؛ تورا نه دیده ام و نه حتی در سال های حیاتت نفس کشیده ام... اما ... هرسال حوالی دهه فجر از داشتنت قند توی دلم آب میشود... و گاهی جسارتت برای قیامی یک تنه را در وجود خودم حس میکنم ✌🏻 و بی تفاوت نبودن نسبت به تاریخ را از تو به یادگار دارم... ممنون که تنها حکومت تاریخِ شیعه ی جهان را بنا نهادی❤ پَرِ عبایت را میبوسم❤ برایمان دعا کن پیرِ عزیزِ جماران🖤 ❲➛↭ @bamboo_center 🌸⃟🌤❳🌱
. خب بچه ها وسط مطالعه ی کتاب نظریه های رشدِ(هفتصد صفحه ای🥴) اومدم که یه خورده درباره ی درک احساس و همدلی حرف بزنیم🤭 ✅️بیاید با تصور یک موقعیت شروع کنیم😉 .
✨️ فرض کنید یک روز صبح(ِ زوود) با صدای گریه و بهانه گیری بچه ها از خواب بیدار شدید🥶 درحالیکه شب قبلش هم خوب نخوابیدید و شدیدا کمبود خواب دارید😵‍💫 ✨️
✨️ خب با همون حال از جاتون بلند میشید و بعد از بردن بچه ها به سرویس بهداشتی🛁 و دادن صبحونه بهشون🍞🧀 و جمع و جور کردن رخت خواب ها 🛏 و بارگذاشتن ناهار 🍝🍱 تازه فرصت میکنید یه دیقه بشینید🥵 که بچه ها امان نمیدن و میگن باهامون بازی کن ...🧸🪅🪆 ✨️
✨️ بعدم که بازی نمیکنن که🥴 هی بهونه گیری و دعوا سر اسباب بازی و ...🤸‍♂️🤺🤦🏻‍♀️ حالا این وسط 🙆🏻‍♀️ سردردتونم هی داره بدتر میشه🤕 ✨️
✨️ تا اینجای داستان اهل دِلاش بگن تو اون لحظه منتظر چی هستید فقط ؟🤣🤦🏻‍♀️👇🏻 @k_rshdi ✨️
. آقا من هی میگم مامانای بامبوسنتر فهمیده و آگاهن یه چیزی میدونم😍😎 ولی بچه ها من متظر یه جواب تومخی بودم😆 هیچیکی هم نگفته فعلا 😁 .
. اییینهههه😎🤣 .
✨️ تا اینکه غروب 😈 آقای همسر میاد خونه و شما از شدت خستگی و کلافگی شروع میکنید به تعریف اینکه چقدر اذیت شدید و حسابی غر میزنید🤖😫 حالا سوالم اینه که انتظار چه برخوردی از همسرتون دارید ؟ 🚫دقت کنید اینجا موضوع بحثم شیوه ی برخورد این خانم نیستاااا وگرنه که مشخصه غرزدن نه تنها کاری رو از پیش نمیبره بلکه مشکلی به مشکلات اضافه میکنه🥴🥴 .
. محکم تر بگیر قربونت🥺 🫂❤ .
سلام👋🏻❤ صبحتون به خیر🧡🧡 .
شلوار خنکی به پاهای کوچولویِ سفیدش می پوشانم ؛ نمیدانم این چندمین باری است که از صبح پوشکش را عوض کرده ام ... بالشت آبی رنگ را روی پاهایم میگذارم؛ کوالاهای روبالشتی انگار که لبخندشان روی لبشان ماسیده؛ به من زُل زده اند... دخترک را روی پاهایم میخوابانم و همزمان که بغضم را فرومیدهم سعی میکنم مثل همیشه برایش لالایی بخوانم... 🤍💔 نمیشود نمیتوانم این چند روز که شیرخشکش نایاب شده ؛حالِ هردومان بد است ... دخترکم جسمی ؛من روحی... هزار بار خودم را محاکمه کرده ام که چرا بچه ام شیرخشکی شد و هزار یک بار تمام دلیل های منطقی عالم را به خودم برگردانده ام... هزار بار خودم را مواخذه کردم و هزار و یک بار از لحظه ی به دنیا آمدنش را بررسی کرده ام... جواب پس دادن به این و آن هم بماند : [چرا بچه رو با دست خودت انداختی تو این هَچَل ؛ چرا یه خورده به خودت زحمت ندادی شیرش بدی ؛چطوری دلت اومد... اگه شیرش میدادی اینجوری نمیشد...] تلاشم برای کنترل صداهای داخل سرم و بغض توی گلویم بی فایده است ... به هردو اجازه میدهم آزادانه جولان دهند... دخترک روی پایم تاب میخورد و خواب و بیدار ناله میکند و من با هق هق پرت میشوم به سال ۶۱ هجری ؛ به محرم ؛ به روزهای قبل از عاشورا ؛ به لالایی های بغض آلود رباب به لب های رنگ پریده ی پسرکش... روضه ی علی اصغر را از گوشی پخش میکنم و اشک هایم روی پاهای کوچولوی دخترک میریزد❤️‍🩹 : تلاش کردم حسین ازت بشنوه بابایی؛ عصای دست نیزه دارایی...💔 میگویم خانُم! بچه هایم فدای دل شکسته ات... دخترانم به قربان تشنگی لب های تک پسرت...😔 مداح میخواند : قول میدم اگه ورق برگرده و علی نَمیره؛ جوری لالایی بخونم ،حرمله گریه اش بگیره...😞 میگویم: من لا اقل آب خنکی دارم عطش شیرخوارم را کم کنم اما فدای گلوی بریده ی اصغرت...🖤 لایوم کیومک یا اباعبدلله💔 ❲➛↭ @bamboo_center 🌸⃟🌤❳🌱
. بچه ها باید ببخشید امروز واقعا حالم مساعدِ ادامه ی بحث نیست. ممنونم که درک میکنید❤ .
✨️ سلام عزیزم🫂🫀 بیا امروز یه دلیل کوچیک و معمولی برای شادی پیدا کنیم🤝🏻❣️ ❲➛↭ @bamboo_center 🌸⃟🌤❳🌱