eitaa logo
بنات الحیدر 🥁
33 دنبال‌کننده
3 عکس
1 ویدیو
1 فایل
💡_ هیئت تفکری بنات الحیدر _📍فرهنگسرای بهمن ،تالار مبارک
مشاهده در ایتا
دانلود
تخته روز اول 😍
روز دوم سوره کافرون
تشنگان قبیله ی زهرا قبضه کردند دشت و صحرا را می روند عاشقانه سر بر کف تا بنوشند شهد عاشورا بی سر و دستهای باده به دست راهیان غیور جاده به دست حاملان پیام کرب و بلا همه قرآنِ دل گشاده به دست چه جوانهای پاک و زیبایی چقدر سروهای رعنایی دلربایانِ دل زکف داده چقدر دل - جقدر دریایی جاده ها زیرپایشان محکم وطنین صدایشان محکم قلبشان ازگُل اجابت پُر اعتقاد دعایشان محکم شده در سینه ها نفس ها حبس بانگها ناله ها جرس ها حبس همه آماده عروج عشق بال و پرهای در قفس ها حبس شدنی گشته غیر ممکن ها از جلا و صفای باطن ها بعد ا... - شد علی اکبر اشهد اول مؤذن ها عالمی را به گریه آشفتند دیده شد روی خاک می افتند قبله دیدند کربلا را بعد وحده لاشریک له گفتند بهترینهای تیره های عرب فی المثل حضرت امیر ادب با صلابت گرفته آوردند دست علیا مخدره زینب دید وافتاد با چنان حالی یاد آن خواب و یاد تبخالی که بجامانده بود یک شب از چشم خیره به سمت گودالی که عطش بین آن توقف داشت که پر از گرگ بود و یوسف داشت که تنی دست و پازنان میسوخت قاتلی با سری تعارف داشت یادش افتاد بچه شیری را مشک و آب بخورنمیری را یادش افتاد تیغ و تیر و کمان رویش نیزه از کویری را یادش افتاد شد خسوف وکسوف آتش افتاد برتمام حروف همه گوشواره ها گم شد بسکه سیلی شنید گوش لهوف یادش افتاد دختری سرلخت باکسی روی نیزه میشد اخت باکسی که کسی دگر یک شب باسرش در تنور، نان می پخت یادش افتاد افت و خیزش را همه خواب،ریز ریزش را که کسی با جسارتش میخواست ببرد با خودش کنیزش را مانده بود این زمین تیره کجاست؟ که شنید این صدای خون خداست دست برروی شانه اش زد و گفت کربلایی که گفته ام اینجاست  (رضا دین پرور)
سایه ات تا روز محشر بر سر من مستدام بهجة قلبی علیک دائما منی السلام قرص قرص است از کنارت بودنم دیگر دلم تکیه گاه شانه های خسته ام در هر مقام پابه پایت آمدم یک عمر همدل همنفس پابه پایت آمدم هرجاکه رفتی گام گام باتو این پنجاه سال احساس عزت داشتم با تو در محمل نشستم در کمال احترام با تو تا اینجا رسیدم بی غم و بی دردسر با تو میگویند از امنیتِ من خاص و عام اسم اینجا را که گفتی سینه ام آتش گرفت شعله ور شد خاطرم از غصه های ناتمام نخل می بینم؟!و یا اینکه سپاه آورده اند سرنوشت ما چه خواهد شد اخا ماذا الختام؟ با تو دارم سایۀ سر با ابالفضلت رکاب بی تو وای از ناقۀ بی محمل و اشک مدام با تو دور خیمۀ اهل حرم آرامش است بی تو وای از آتش افتاده بر جان خیام با تو هرصبح آفتاب اول سلامم میکند بی تو زینب میرود بی پوشیه بازار شام با علی اکبر عصای دست پیری داشتم بی علی اکبر من و باران سنگ از روی بام با تو دست هیچکس حتی به سمت من نرفت بی تو ما را می برند اشرار تا بزم حرام (سید پوریا هاشمی)
#3 دودمه : ورود کاروان به کربلا ------------------------------‐------------------------------ کربلا تعظیم کن سلطان خوبان می رسد جان جانان می رسد ،جان جانان می رسد جمع کن خار مغیلان را که مهمان می رسد جان جانان می رسد ،جان جانان می رسد ------------------------------‐------------------------------ فریاد یا محمدا حسین رسید به کربلا خیمه مزن حسین جان زینب شده پریشان ------------------------------‐------------------------------ از سماء آید ندا با ناله ی واغربتا ، کربلایی شد حسین(ع) زینبش گوید مزن خیمه در این دشت بلا ، کربلایی شد حسین(ع) ------------------------------‐------------------------------ کربلا کعبه عشق است و بلای ازلی پسر فاطمه آمد به منای ازلی ------------------------------‐------------------------------ خواهرت زینب کجا و خاک صحرا یا حسین -- کربلا منزل مکن جان من برلب رسیده ، جان زهرا یا حسین - کربلا منزل مکن ------------------------------‐------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم برو ای گدای مسکین در خانه رقیه دختر است خوب بلد است رگ خواب شاه مارا
تو بگو عشق من میگم رقیه میره قلبم با یه ذکر سه ساله تو بگو دل سر برات میارم دست ازت بردارم دیگه محاله محشره رقیه بهترین اسم دختره رقیه خودش یه تنه لشکره رقیه حبل المتینه معجر رقیه تاجداری بانو پرچمداری بانو تنها دلیل ذوق علمداری بانو شاهکاری بانو با وقاری بانو ارث از پدربزرگته کراری بانو
نازنین رقیہ کربلا میرم من جای تو اربعین رقیہ از توی آسمونا مارو هم ببین رقیہ   بانو رقیہ فاطمیہ شده روضه ۍ تو مو بہ مو رقیہ یہ کم از خودٺ براۍ شامیا بگو رقیہ   نبین توی خرابه هام آسمونا جای منہ من دختر شاهمُ دنیا واسه بابای منہ   نبین الان گرسنمہ عالم روزی خورمہ دختر شامے من ملک مراقب چادرمہ   نازنین رقیہ بمیرم از روی ناقت خوردی زمین رقیہ چادرٺ نیفتاده از سرت آفرین رقیہ   مهربون رقیہ برو پاۍ نیزه عمو جونت بمون رقیہ یه کم از خودٺ بگو روضہ براش بخون رقیہ   من دیگہ اون رقیہ اۍ که واسہ تو ناز بکنه نمیشم 🥺 اونیکه با نوازشِ تو چشماشو باز بکنه نمیشم 💔   من دیگه اون رقیہ ۍ  گذشته با موی بلند نمیشم اونۍ کہ لکنت زبون  نداشتہ وقت حرف زدن نمیشم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شبا که تو آغوش بابام بودم تو گوشم لالایی عفت میخوند بابام جبرییل محبت بودو برام آیه های نجابت میخوند هنوزم صداش تو گوشم میپیچه هنوزم دلم گرم اون زمزمه ست که میگفت وقارت عزیز دلم مثله صولت مادرم فاطمه ست میگفت قیمت زن به حجب و حیاست حیای یه زن بال پروازشه اگر ارزش مرد به جنگیدنه عفافه که واسه یه زن ارزشه رقیه مثل عمه جون زینبش فدایی راه ولایت میشه رقیه بنت الحسین کی میدونی یک زن میتونه تو میدون با دنیا هم آورد باشه توی مکتب عمه زینب دیدم یه زن تا کجا میتونه مرد باشه اگه حتی از آسمون سنگ بیاد اگر رو زمین جوی خون جاری شه محاله که مومن چه مرد و چه زن سرش خم پیش ذلت و خاری شه آهای دخترای شهید گوش کنید شما که غم هاتون غم های منه دیگه گریه کمتر کنید،باباتون الآن همنشین بابای منه رقیه بنت الحسین
اشعار شهادت حضرت رقیه(سلام الله علیها) استاد سازگار من نخل شکستۀ حسینم در سوگْ نشستۀ حسینم هم اختر آسمان عصمت هم ماه خجستۀ حسینم دریا شده تشنه‌کامِ اشکم پیغمبـرخون، امام اشکم من سورۀ کوثر حسینم هم‌سنگر مادر حسینم مانند عمو، گره‌گشایم والله! قسم در حسینم آزاده یتیمــه‌ای صغیــرم صد قافله دل، بوَد اسیرم قرآنِ فتاده زیر پایم هر چند، غریبم، آشنایم هم لالۀ سرخ باغ خونم هم یاس بهشت کربلایم با مصحفِ روی لاله‌گونم پیغمبــرِ قتلـگاه خـونم آیینۀ روی سیّدالناس سرتا به قدم، صفا و احساس بوده است همیشه جایگاهم دامان حسین و دوش عباس هم بـوده حسیـن، سرفرازم هم دخت علی، کشیده نازم ویرانه، اگر چه جای من بود عالم، همه کربلای من بود چشم ملک از پی تبرّک بر آبله‌های پای من بود می‌بود به جنگ اهل بیداد در هـر نفسـم، هـزار فریاد خال لب من، شده است، تبخال از سوز عطش، زدم پر و بال نیش سر خارها، به پایم انداخته‌اند عکس خلخال بر من دف و چنگ، گریه می‌کرد کعب نـی و سنگ، گریه می‌کرد بودم به حسین، سرسپرده کوه غم او، به دوش برده هر چند که دختری صغیرم یک مرد، چو من، کتک نخورده رخسـار منـوّرم، کبـود است سر تا سر پیکرم، کبود است من بودم و قلب داغدیده من بودم و قامت خمیده آن شب که اجل، گرفت جانم من بودم و یک سر بریده سر را روی سینه‌ام، فشردم در گـوشۀ این خرابه، مردم
#3 دودمه : حضرت رقیه (س) ------------------------------‐------------------------------ عمه بیا گمشده پیدا شده (۲) کنج خرابه شب یلدا شده (۲ ------------------------------‐------------------------------ عمه بابا آمده برخیز تا کاری کنیم ، آبروداری کنیم با لباس پاره باید میهمانداری کنیم ، آبروداری کنیم ------------------------------‐------------------------------ در کنار این طبق ، می میرد امشب ، دخترت من به قربان سرت بسکه سیلی خورده ام ، هستم شبیه مادرت من به قربان سرت ------------------------------‐------------------------------ از آه رقیه به دل حق شرر افتاد با آل علی هرکه درافتاد ورافتاد ------------------------------‐------------------------------ امشبى را شه دين در بغلم مهمان است مكن اى صبح طلوع (٢) روى لب هاش هنوز، آيه اى از قرآن است مكن اى صبح طلوع (٢) ------------------------------‐------------------------------ دختر سلطانم و ویرانسرا شد جای من وای من ای وای من آمده کنج خرابه نیمه شب بابای من وای من ای وای من ------------------------------‐------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از وقتی که عشقم شدی از هر چی عشق بیخودی دل سیرم ، دل سیرم حسین دنیا خیلی دورم زده آرومم کن حالم بده از دنیا دلگیرم حسین دلگیرم حسین ، من بی تو میمیرم حسین از این در مگه جای دیگه میرم حسین ... ای جونم حسین ، خیلی بهت مدیونم حسین ... قبل از تو عشق اینطور نبود برگشتن کار حُر نبود تو خواستی حُر برگشت حسین صدقه سر مادرت هر کی اومد پشت درت با دست پُر برگشت حسین میدونم چطور ، اِرفَع رأسک گفتی به حُر گفتی با منی دیگه یک لحظه هم غم نخور ... ای جونم حسین ، خیلی بهت مدیونم حسین ... هر کی دوسِت داره آقا دوس داره باشه کربلا مخصوصاً این شبها حسین کرب و بلا میخوام همین مخصوصاً هر سال اربعین با یه پرچم یا حسین مکتب کربلاست ، اربعین زینب کربلاست از حال دلم معلومه هر شب کربلاست ... ای جونم حسین ، خیلی بهت مدیونم حسین ... سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات
حاج محمود کریمی_شب چهارم محرم94-واحد-روح اراده ای با اقتدار پشت حسین(ع) ایستاده ای-1473669224.mp3
5.47M
حاج محمود کریمی_شب چهارم محرم94-واحد-روح اراده ای با اقتدار پشت حسین(ع) ایستاده ای-1473669224.mp3
روح اراده ای با اقتدار پشت حسین ایستاده ای هم شیر =زاده ای هم شیر زن شدی و دو تا شیرزاده ای فخر مخدرات بانوی با ابهت این خانواده ای مانند مادرت کوبنده حرف میزنی و فوق العاده ای از بس جلیله ای عباس داده ای نخ معجر نداده ای در نزد آفتاب کردی از این دو ماه عجب استفاده ای لشکر کشیده ای از بین خیمه تیغ دو پیکر کشیده ای این ذوالفقار را با این دو تا پسر علوی تر کشیده ای شانه به مویشان سرمه به چشم این دو برادر کشیده ای ای مادر شهید این نوع درد را دو برابر کشیده ای انگار یک تنه جام بلای قافله ای سر کشیده ای با این که سال ها زحمت برای این دو دلاور کشیده ای در محضر حسین حالا قلم به واژه ی مادر کشیده ای در چهره ات ندید هرگز کسی غم دو جوان رشید را بهتر نبوده اند نشنیده اند آنچه که گوشت شنید را یا که ندیده اند از روی تل هر آنچه که چشم تو دید را بهتر ندیده اند آنجا که پای زجر به خیمه رسید را بهتر ندیده اند این قامتی که بین خرابه خمید را بهتر ندیده اند در شام کوچه گردی و بزم یزید را بهتر ندیده اند یک سال و نیم موی سراسر سپید را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#3 دودمه : دو طفلان حضرت زینب (س) و‌حضرت حر بن ریاحی ------------------------------‐------------------------------ ما عقابان حرم فرزند پاک جعفریم ، خاک پای اکبریم رد مکن ما را که نور چشم بنت الحیدریم(ع) ، خاک پای اکبریم ------------------------------‐------------------------------ کودکانم نذر چشمان علی اصغرت(ع) ، ای فدایت خواهرت رد مکن این هدیه ام را جان زهرا(س) مادرت ، ای فدایت خواهرت ------------------------------‐------------------------------ جان زهرا(س) مادرت بنما قبول از من اخا ، این دو قربان مرا ای همه هستی زینب(س) بهر اصغر(ع) کن فدا ، این دو قربان مرا ------------------------------‐------------------------------ آب را بستم به روى تو، ملامت مى كشم يا حسين ابن على (٢) تا قيامت از على اصغر خجالت مى كشم يا حسين ابن على (٢) ------------------------------‐------------------------------ مثل حر مى گويم آقا اشتباهم را ببخش يا حسين و يا حسين (٢) جان زهرا مادرت امشب گناهم را ببخش يا حسين و يا حسين (٢) ------------------------------‐------------------------------ حرّم ولی در بند غم اسیرم من بنده و حسین بود امیرم ------------------------------‐------------------------------
اگر به قرآن عمل بکنیم، عزّت پیدا میکنیم؛ این راهی است که مسلمانها را خوشبخت میکند
ذلیل بودن در برابر دیگران نشانه نبود ایمان است