eitaa logo
بنات الحیدر 🥁
33 دنبال‌کننده
4 عکس
3 ویدیو
1 فایل
💡_ هیئت تفکری بنات الحیدر _📍فرهنگسرای بهمن ،تالار مبارک
مشاهده در ایتا
دانلود
#3 دودمه : ورود کاروان به کربلا ------------------------------‐------------------------------ کربلا تعظیم کن سلطان خوبان می رسد جان جانان می رسد ،جان جانان می رسد جمع کن خار مغیلان را که مهمان می رسد جان جانان می رسد ،جان جانان می رسد ------------------------------‐------------------------------ فریاد یا محمدا حسین رسید به کربلا خیمه مزن حسین جان زینب شده پریشان ------------------------------‐------------------------------ از سماء آید ندا با ناله ی واغربتا ، کربلایی شد حسین(ع) زینبش گوید مزن خیمه در این دشت بلا ، کربلایی شد حسین(ع) ------------------------------‐------------------------------ کربلا کعبه عشق است و بلای ازلی پسر فاطمه آمد به منای ازلی ------------------------------‐------------------------------ خواهرت زینب کجا و خاک صحرا یا حسین -- کربلا منزل مکن جان من برلب رسیده ، جان زهرا یا حسین - کربلا منزل مکن ------------------------------‐------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم برو ای گدای مسکین در خانه رقیه دختر است خوب بلد است رگ خواب شاه مارا
تو بگو عشق من میگم رقیه میره قلبم با یه ذکر سه ساله تو بگو دل سر برات میارم دست ازت بردارم دیگه محاله محشره رقیه بهترین اسم دختره رقیه خودش یه تنه لشکره رقیه حبل المتینه معجر رقیه تاجداری بانو پرچمداری بانو تنها دلیل ذوق علمداری بانو شاهکاری بانو با وقاری بانو ارث از پدربزرگته کراری بانو
نازنین رقیہ کربلا میرم من جای تو اربعین رقیہ از توی آسمونا مارو هم ببین رقیہ   بانو رقیہ فاطمیہ شده روضه ۍ تو مو بہ مو رقیہ یہ کم از خودٺ براۍ شامیا بگو رقیہ   نبین توی خرابه هام آسمونا جای منہ من دختر شاهمُ دنیا واسه بابای منہ   نبین الان گرسنمہ عالم روزی خورمہ دختر شامے من ملک مراقب چادرمہ   نازنین رقیہ بمیرم از روی ناقت خوردی زمین رقیہ چادرٺ نیفتاده از سرت آفرین رقیہ   مهربون رقیہ برو پاۍ نیزه عمو جونت بمون رقیہ یه کم از خودٺ بگو روضہ براش بخون رقیہ   من دیگہ اون رقیہ اۍ که واسہ تو ناز بکنه نمیشم 🥺 اونیکه با نوازشِ تو چشماشو باز بکنه نمیشم 💔   من دیگه اون رقیہ ۍ  گذشته با موی بلند نمیشم اونۍ کہ لکنت زبون  نداشتہ وقت حرف زدن نمیشم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شبا که تو آغوش بابام بودم تو گوشم لالایی عفت میخوند بابام جبرییل محبت بودو برام آیه های نجابت میخوند هنوزم صداش تو گوشم میپیچه هنوزم دلم گرم اون زمزمه ست که میگفت وقارت عزیز دلم مثله صولت مادرم فاطمه ست میگفت قیمت زن به حجب و حیاست حیای یه زن بال پروازشه اگر ارزش مرد به جنگیدنه عفافه که واسه یه زن ارزشه رقیه مثل عمه جون زینبش فدایی راه ولایت میشه رقیه بنت الحسین کی میدونی یک زن میتونه تو میدون با دنیا هم آورد باشه توی مکتب عمه زینب دیدم یه زن تا کجا میتونه مرد باشه اگه حتی از آسمون سنگ بیاد اگر رو زمین جوی خون جاری شه محاله که مومن چه مرد و چه زن سرش خم پیش ذلت و خاری شه آهای دخترای شهید گوش کنید شما که غم هاتون غم های منه دیگه گریه کمتر کنید،باباتون الآن همنشین بابای منه رقیه بنت الحسین
اشعار شهادت حضرت رقیه(سلام الله علیها) استاد سازگار من نخل شکستۀ حسینم در سوگْ نشستۀ حسینم هم اختر آسمان عصمت هم ماه خجستۀ حسینم دریا شده تشنه‌کامِ اشکم پیغمبـرخون، امام اشکم من سورۀ کوثر حسینم هم‌سنگر مادر حسینم مانند عمو، گره‌گشایم والله! قسم در حسینم آزاده یتیمــه‌ای صغیــرم صد قافله دل، بوَد اسیرم قرآنِ فتاده زیر پایم هر چند، غریبم، آشنایم هم لالۀ سرخ باغ خونم هم یاس بهشت کربلایم با مصحفِ روی لاله‌گونم پیغمبــرِ قتلـگاه خـونم آیینۀ روی سیّدالناس سرتا به قدم، صفا و احساس بوده است همیشه جایگاهم دامان حسین و دوش عباس هم بـوده حسیـن، سرفرازم هم دخت علی، کشیده نازم ویرانه، اگر چه جای من بود عالم، همه کربلای من بود چشم ملک از پی تبرّک بر آبله‌های پای من بود می‌بود به جنگ اهل بیداد در هـر نفسـم، هـزار فریاد خال لب من، شده است، تبخال از سوز عطش، زدم پر و بال نیش سر خارها، به پایم انداخته‌اند عکس خلخال بر من دف و چنگ، گریه می‌کرد کعب نـی و سنگ، گریه می‌کرد بودم به حسین، سرسپرده کوه غم او، به دوش برده هر چند که دختری صغیرم یک مرد، چو من، کتک نخورده رخسـار منـوّرم، کبـود است سر تا سر پیکرم، کبود است من بودم و قلب داغدیده من بودم و قامت خمیده آن شب که اجل، گرفت جانم من بودم و یک سر بریده سر را روی سینه‌ام، فشردم در گـوشۀ این خرابه، مردم
#3 دودمه : حضرت رقیه (س) ------------------------------‐------------------------------ عمه بیا گمشده پیدا شده (۲) کنج خرابه شب یلدا شده (۲ ------------------------------‐------------------------------ عمه بابا آمده برخیز تا کاری کنیم ، آبروداری کنیم با لباس پاره باید میهمانداری کنیم ، آبروداری کنیم ------------------------------‐------------------------------ در کنار این طبق ، می میرد امشب ، دخترت من به قربان سرت بسکه سیلی خورده ام ، هستم شبیه مادرت من به قربان سرت ------------------------------‐------------------------------ از آه رقیه به دل حق شرر افتاد با آل علی هرکه درافتاد ورافتاد ------------------------------‐------------------------------ امشبى را شه دين در بغلم مهمان است مكن اى صبح طلوع (٢) روى لب هاش هنوز، آيه اى از قرآن است مكن اى صبح طلوع (٢) ------------------------------‐------------------------------ دختر سلطانم و ویرانسرا شد جای من وای من ای وای من آمده کنج خرابه نیمه شب بابای من وای من ای وای من ------------------------------‐------------------------------