🔺صحنه‌ای از رزم و نحوهٔ شهادت حضرت‌ 🥀قاسم ابن الحسن (علیه‌السّلام) 🍃گزیدهٔ#مثنوی «#سلامنامهٔ‌عشق» 🔻بند چهارم «#حلاوت‌عشق»(۱) 🌷سلام ما بر آن شه‌زاده قاسم معین عمّ خویش و خصم ظالم 🌹سلام ما به آن روح مجرّد برآن ایمان و علم و روی امرد 🥀سلام ما به روی ماه آن گل که بر رخساره‌اش افکنده سنبل 🌷کمند گیسویش نیلوفرانه گرفته شانه‌هایش دلبرانه 🌹چو طالع شد گل ماه منیرش؛ سپاه ظلمت شب شد اسیرش 🥀 رخش آئینهٔ حُسن حَسن بود ز باغ لاله‌اش روشن چمن بود 🌷اگرچه بند نعلینش رها بود ولی «حبل‌المتین ماسوا» بود 🌹چنان در عاشقی ثابت قدم بود؛ که در توصیف آن عاجز قلم بود! 🥀چنان مشتاق دیدار اَجل بود؛ که در کامش اجل «اَحلیٰ عسل»بود!(۲) 🌷بهار عارضش وقتی خزان شد رخ مه پاره‌اش چون ارغوان شد 🌹سلام ما به برآن شوق مماتش سلام حق برآن مرگ و حیاتش 🥀سلام اللَّه برآن گلهای پرپر به «قاسم» آن شهید ماه منظر ☘ صلوات! ❤️#ابوالفضل‌فیروزی(#نی‌نوا) 🔸تذکر؛ ۱- گزینهٔ مثنوی‌ سلامنامه»«شرح مجموعهٔ گل» ۲- در مقاتل در بارهٔ حضرت «قاسم» ابن الحسن(علیه السلام) چنین آمده؛ «..‌.جوانى نورسته و مه‌پاره،که شمشیرش به زمین می‌کشید و کفشهایى داشت، که بند یک لِنگه‌اش پاره شده بود! بسوی کارزار رفت. پس از رزمی سنگین! وبه هلاکت رساندن تنی چند از آن قوم نابکار ، چون آن جوان مشغول بستن بند کفش خود شد «عمرو بن سعد اَزْدى» گفت: به‌خدا سوگند! داغش را بردل مادرش میگذارم! سپس آن ملعون بر او یورش برد و با شمشیر بر فرق مبارکش زد و ...😢 ♦️الالعنت الله علی القوم الظالمین! 🗓۱۳۹۹/۶/۴ 🆔 @banavayeneynava 🦋🌷

🥀در مدح ورثای حضرت #قاسم(ع) 🔹#مثنوی «#سلامنامهٔ‌عشق» 🔸بخش چهارم «#حلاوت‌عشق» ♥️دکتر #ابوالفضل‌فیروزی_نی‌نوا 🔸جهت مشاهده و مطالعه لطفاً به لینک های ذیل مراجعه نمایید؛ 🔻لینک سامانه «#خبرگزاری‌آنا» https://ana.ir/0047ep 🔻لینک کانال«#بانوای‌نی‌نوا» 🆔 @banavayeneynava

🔻#مثنوی «#سلامنامهٔ‌عشق» 🔸بند چهارم«#حلاوت‌عشق» سلام ما برآن شه‌زاده قاسم مه‌ ظلمت شکن! آن شیر قاصم سلام ما به آن روح مجرّد برآن ایمان وعلم وجان امجد سلام ما به روی ماه آن گل که بر رخساره‌اش افتاده سنبل کمند گیسویش نیلوفرانه گرفته شانه‌هایش دلبرانه چو طالع شد گل ماه منیرش؛ سپاه ظلمت شب شد اسیرش رخش آئینهٔ حُسن حَسن بود ز باغ لاله‌اش روشن چمن بود اگرچه بند نعلینش رها بود ولی«حبل‌المتین ماسوا»بود چنان عاشقی ثابت قدم بود؛ که در توصیف آن عاجز قلم بود چنان مشتاق پیکار و اَجل بود؛ که در کامش اجل«اَحلیٰ عسل» بود! بهارش چونکه پامال خزان شد رخ ماهش به رنگ ارغوان شد سلام ما به برآن شوق مماتش سلام حق برآن مرگ وحیاتش سلام اللَّه برآن گلهای پرپر به«قاسم» آن شهید ماه منظر(۱) ♥️#ابوالفضل‌فیروزی_نی‌نوا 🔸تذکر؛ ۱-درمقاتل در بارهٔ نحوهٔ شهادت حضرت«قاسم»ابن الحسن(ع) آمده؛ «در شب عاشورا امام(ع) چون اصحاب خودرا آزمود وعده شهادت به همه آنان داد، حضرت قاسم رو با آن حضرت کرد وگفت؛ عموجان! آیا من هم شهید خواهم شد؟! حضرت از وی پرسید «مرگ در کام تو چگونه است؟» گفت«اَحلیٰ مِن العَسل» در روز عاشورا نیز چون نوبت بدان حضرت رسید واز امام اذن میدان گرفت، دیدند جوانى نورسته ومه‌پاره، که شمشیرش به زمین می‌کشد وکفشهایى که بند یک لِنگه‌اش پاره‌شده! به‌سوی کارزار شتافت. پس از رزمی سنگین وبه هلاکت رساندن و زخمی کردن تنی چند از دشمنان، چون مشغول بستن بندکفش خود شد عمروبن سعد اَزْدى گفت؛به‌خدا سوگند! داغش را بر دل مادرش میگذارم سپس آن ملعون براو یورش برد و با شمشیر برفرق مبارکش زد و... 🆔@banavayeneynava