🍀 #شعرمنظوم(#نثرادبی)«#سوخته»
🍁 سلام بر آن درد مندی که؛
خزان، تابلوی کوچکیست از «بیت الاحزانش!»
وپائیز، برگیست از دفتر دل پائیزانش!
🌎 دریاها، موجیست از دیدهٔ توفانیش!
کوهها سنگینی مصیبت عظمایش!
آتشفشانها نفثةالمصدور دعوی اعتراضش!
دشتها فرخنای شرح صدر سینه سینایش!
بادها، نفخهای از آه سوزناک تنهائیش!
ونیستانها نوای قافلهٔ نینوایش!
💧رودها، رودا رود کنان ، به کوثر لایزالش می ریزند!
وچشمه ها ، مویه گران، از دامن کهسار بلندش میجوشند!
🌑 شبها، شرحهایست از شام تار پریشانیش!
وروز ها، سوزیست از سینهٔ سوزان سینائیش!
🦋 شمعها، سوختهٔ مزار بی زائرش!
و پروانهها، جانباختهٔ شمع شب افروز جمالش!
🕊 قمریان، نغمهٔ اندوهش را مینوازند!
وشباهنگان، مویهٔ هوهویش را!
🌷لاله ها، گواه دلِ سوخته اش!
🥀 شقایقها ، نشانی از قبرِ بی نشانش!
🌺 بنفشهها ، سر به زانوی غم بی حسابش!
🌼 نرگسها، نگران حال چشمان خمارش!
🌸و یاسها، روییده در کوچهٔ باغِ نگاهش هستند...!
👆 فرازی از «#نثرادبی»
📗 کتاب «#آئینهٔراز»
❤️🔥 #ابوالفضلفیروزی_نینوا
🗓۱۳۹۹/۱۰/۸
🆔 @banavayeneynava
🥀🦋🔥