🔺آخرین عکس مادرم اقدس
🔻#شعرنو_ساعتآخر
⌛️ساعت هفت صبح آدینه
هفتم دی هزار وچهارصد وسه
من کنار عزیز دل مادر
سخت در عسرت وحرج بودم
مادرم داشت
جان بهحق میداد
بعد عمری تلاش ورنج وعنا
قرب قرنی عبادت وتقوا
آخرین لحظههای عمرش بود
وبه سخنی نفس نفس میزد
مثل شمع سحر
مصاف نسیم
آب میگشت
مثل برف تموز
من چو پروانهای به دور وبرش
بیصدا غرق اشک حسرت وآه
🌻ناگهان چشم بستهاش
شد باز
مثل نرگس به ارغوان نگران
ونگاهی عجیب بر من کرد
دل پرآشوب گشت و واویلا
🌷با نگاه واشارهٔ چشمش
خواست تا ذکر حق کنم با او
حالت اختصار شد نزدیک
و زبانم بهذکر وتلقینات
بازشد آنچنانکه میدانی
🌸در دهانش وزید
نفحهٔ نور
واژگان معطر«الله»
نغمهٔ یامحمّد وزهرا
ذکر مولا«علی ولیالله»
ناگهان از تمام پنجرهها
باد تندی وزید برجانش
ریخت ناگه تمام برگ وبرش
آسمان اتاقمان شد باز
چهره ماه او فروزان شد
مثل گل در نسیم نوروزی
🦋ناگهان نیم خیز
از تختش
خاست
امّا دو چشمش از حیرت
بازشد بسته ونکردش باز
ساعت هفت وده دقیقه
دقیق
جان بدرکرد
از تن پر رنج
پرزد از سقف آسمان اتاق
مرغ روحش
به شاخهٔ طوبی
🍁زنگ اخطار را زدم ناچار
ریخت ناگه بهدور تختش باز
دکتر ودستیار ودستگاهش
ومرا از اتاق بیرون کرد
سرپرستار آن اکیپ نجات
حالت اضطرار وسختی بود
اشک در چشم
ودر دهانم بود
ذکر مولا«علی ولیالله»
در دلم شد تلاطم دریا
مترنم به نغمهاش
گل کرد
گلبن«لااله الاالله»
🥀مادرم
ساعت هفت وده دقیقه درست
همزمان با طلوع مهر شتا
دم فرو بست از جهان فنا
کرد از چشم ما غروب و
طلوع
کرد درخلوت بقاءالله
☘ شادی روح خستهاش صلوات
🖤ابوالفضلفیروزی_نینوا