🥀🌹🦋🌷
🌷
🏵🍃«هوالسّاقی»🍃🏵
🍀 در مدح و رثای؛
🌹علمدار عشق و وفا، قمر بنی هاشم
🏵 حضرت ابالفضل العباس
💐 علیه افضل التحیات والثنا
🦋🌷🦋 #مثنوی «#علمدار عشق»🦋🌹🦋
🌷گل یاس و گل یاس وگل یاس
نباشد عاشقی مانند عباس
🌹گلی کز بوی عطرش یاس مدهوش
گلی کز ماه رویش، دشت گلپوش
🥀به سرو قامتش کرده قیامت
بدستش کرده یک عالم شفاعت
🌷به جانبازی به راه دین ومولا
نیاید مثل او تا هست دنیا
🌹کجا دیگر بزاید مادر دهر
چو عباس علی در مهر و در قهر
🥀 به مهرش مؤمنان در التهابند
ز قهرش کافران غرق عذابند
🌷همان که غیرت اللّه هست در جنگ
همان گُردی که گَردش هست ارژنگ
🌹همان سقّای بی دستی که عطشان
نموده مست جمع اهل ایمان
🥀نگهبان حریم مهرورزان
همان سقّای دشت داغ و سوزان
🌷گل امّالبنین یعنی؛ ابالفضل!
چو حیدر ذوالیمین یعنی؛ ابالفضل!
🌹«وانشق القمر» یعنی؛ ابالفضل!
خطرها را خطر یعنی؛ ابالفضل!
🥀 سوار بادپای دشت طوفان
یل صرصر سوار رزم و میدان
🌷طنین نعرهٔ «اللّه اکبر»
صفیر تیغ آتشبار حیدر
🌹فروغ چهره شبزندهداران
سپهسالار خیل سربداران
🥀 مه فرخ لقا سرو تناور
علمدار خدا شیر تکاور
🌷علمدار سپاه عشق عباس
چراغ سبز راه عشق عباس
🌹هلا سردار میر عشقبازی!
که عزّت از تو دارد سرفرازی!
🥀 شهاب شب شکن ماه شب افروز!
که از سوزت چراغ لاله در سوز!
🌷چه گویم!؟ کاندرآن دشت بلاخیز؛
حسین از مرگ تو میکرد پرهیز!
🌹حضورت گرمی خون خدا بود
پناه اهلالبیت سر جدا بود
🥀 تو که بودی کسی جرات نمیکرد
شود نزدیک اهل البیت نامرد
🌷همه اهل حرم آرام بودند
تمام دشمنان ناکام بودند
🌹 تو شام تیره را مه پاره بودی
حسینت را امید وچاره بودی
🥀 ز بودت بود زینب در فراغت
نبودت برد از او صبر و طاقت
🌷ز داغت پشت کوه صبر بشکست
امید ملجاء امید بگسست
🌹ز شرم غیرت تو آب شد آب
ز طوفان غمت بر آب شد تاب
🥀دمی بی یاد دلبر سر نکردی
که عطشان بودی و لب تر نکردی!
🌷 چنان عشق حسینت کرد بیتاب
که جان تو نشد آلوده با آب!
🌹نشد آلوده با آن آب لعلت
اگرچه بوسه زد بر خاک نعلت
🥀 فرات تشنه از مشک تو نوشید
و آب دجله از اشک تو جوشید
🌷مگر دستان تو دست خدا بود!؟
که قطعش، قحطی مهر و وفا بود!؟
🌹چرا دست خدا را قطع کردند!؟
و آب رحمت از ما قطع کردند!؟
🥀چو تیر ناکسی مشک تو را دوخت
تو گویی گلشن جان تو را سوخت!
🌷بمیرم تیر دیگر باز چون کرد!؟
که باغ نرگست را لالهگون کرد!؟
🌹یل بیدست چون از زین نگون شد
نگاه چشمهٔ خورشید خون شد
🥀سرش چون دید بر دامان زهرا
خدا را دید در چشمان زهرا
🌷 چو رمز«یا اخاء!» سر داد عباس
تو گویی پر به سرور داد عباس
🌹حسین آمد شتابان رو به سویش
دو دستش بوسه داد و کرد بویش
🥀چنان آهی زد و آنسان به سر زد
که بر جان همه عالم شرر زد!
🌷فتاد از اسب بر روی برادر
چو مهر و مه که جمع آید به محشر
🌹«بر آن آزاده سرو جویباری
بسی بگریست چون ابر بهاری»(۱)
🥀«برآمد ابری از دریای اندوه
فرو بارید سیلی کوه تا کوه»(۲)
🌷 «ز روی دشت بادی تند برخاست
هوا را کرد با خاک زمین راست»(۳)
🌹خروش عرشیان پیچید در دشت
زمین از خون یحیی گشت چون طشت!
🥀چه گویم!؟ کز رسای آن جوانمرد؛
خدا از چشم زهرا، گریه میکرد!
🌷هنوز آن داغ بر دشت جنون است
و دستانش قلم در نهر خون است
🌹هنوز از خیمهگاه آل قرآن
غریو یا عمو آید ز طفلان!
🥀 تمام لالهها از خون اویند
هَزاران غزل مجنون اویند
🌷 بنفشه تابدار تاب مویش
شقایق آینه افروز رویش
🌹فرات و دجله عطشان لب اوست
فروغ مهر ومه از کوکب اوست
🥀طنین رعد آوای دل اوست
و برق آذرخش از منزل اوست
🌷تمام سروها در سایهٔ اوست
و خورشید جهان همسایهٔ اوست
🌹شقایقها همه آینهٔ اوست
چکاوک ها صدای سینهٔ اوست
🥀 بنفشه سوگوار ماتم اوست
و هر جا لاله سر زد پرچم اوست
🌷 دو عالم عاشق ودیوانهٔ اوست
اسیر نرگس مستانهٔ اوست
🌹 نوا «نی نوا» هم از دم اوست
بهار باغ شعرش در غم اوست!
🥀 حدیث راه پرخون «نی نوا» کرد
سرودش کربلا در کربلا کرد!
🍀 #صلوات
❤️ #ابوالفضل فیروزی(نی نوا)
💐 #محلات؛ شعبان المعظم ۱۳۶۹
🔻تذکر؛ابیات شمارهٔ(۱-۳) وامیست از مثنوی «خسرو وشیرین» حکیم نظامی گنجوی، شاعر سترگ ق۶
💐 @banavayeneynava
🥀
🌷🌹🥀🌷🌹🥀🌷🌹🥀🌷🌹🥀🌷🌹
🍀#مثنوی «#سلامنامهٔ عشق»
🔹 بند(۱۳) «#وارث عشق»
سلام ای آفتاب عالم افروز!
که از مهرت چراغ لاله در سوز!
سلام ای آخرین منجی عالم!
که آدم را نباشد بی تو یکدم!
کجایی؟ آه! ای مهدی موعود!؟
که سوزد زانتظارت سینه چون عود!
کجایی عالمی را چشم بر راه
بیاای آیهٔ« نصرٌ من الّله!»
کجایی طالب خون شهیدان!؟
کجایی مجری احکام قرآن!؟
کجایی میوهٔ قرآن و عترت!؟
که قوّت از تو گیرد دور فترت!
کجایی سورهٔ«والشٌَمس» و«والعصر!؟»
کجایی سورهٔ «واللیل» و«القدر!؟»
کجایی معنی یاسین وطاها!؟
که دنیا باحضور توست برپا!
کجایی مهرومه آئینه دارت!؟
به ظلمت کش درخش ذوالفقارت!
بیا ای ملجا مظلوم مضطر!
که ظالم از تو گیرد سخت کیفر!
بیامهدی! که هنگام ظهوراست
غروب ازغیبت وصبح حضوراست
بیابی تودلی شادی ندارد
خرابی میل آبادی ندارد
جهان در انتظارمقدم توست
وجانهامان نثارمقدم توست
تمام لاله هامان داغدارت
ونرگس مست چشمان خمارت
بهار ما چو پائیزاست بی تو
سرود ما غم انگیزاست بی تو
تورا درهرسحر، من میکشم آه
برآی! ای آفتاب حسن از چاه
به اشک مادرت زهرای اطهر
به آه زینب کبرای مضطر
بیا که جان مشتاق درآمد
هزاران لاله خونین برآمد
سلام الله برآن گلهای پرپر
به آن موعودسبز آل اطهر!
❤️#ابوالفضل فیروزی(نینوا)
🦋#نیمهٔ شعبان المعظم ۱۳۷۲-#محلات
🌹@banavayeneynava
🏵🦋
🍃
🌸#قصیدهٔ «#محلّات»🌼
🍀سلام ای شهرخوبان ای محلات
سلام ای باغ رضوان ای محلات
🌸تورا گویند دارالمؤمنینی
سلام ای دار ایمان ای محلات
🌺سلام ای شهرباغ وچشمه وگل
خیابانت چناران ای محلات
🌼چو اَنهاربهشتی جویبارت
بزیر آن درختان ای محلات
🏵سلام ای کوچه باغت خلوت عشق
محل سیر وعرفان ای محلات
😢چه شبهایی زدم درکوچههایت
قدم در زیر باران ای محلات
🌻ز بوی یاس وعطر اطلسیها
بهارت مست وخندان ای محلات
💐تورا گویند ایران را«هلندی»
تو باشی برتر ازآن ای محلات
🌷کجا دارد هلند این لالههایت
تویی شهر شهیدان ای محلات
🌹ز سوزلالههای پرپر عشق
خیابانت چراغان ای محلات
🌻سحرگاهان وزان ازکوچههایت
شمیم سبزقرآن ای محلات
🕌 مزار فضل وعبدالله ویحیی
تو را باشد نگهبان ای محلات
🌿مزارستان گوشهات چون بهشتی
پر از عطر شهیدان ای محلات
🥀ز مِهرشاهدان خفته درخاک
قبورت نورباران ای محلات
🪨توسل بر مزار اولیائت
کند هر مشکل آسان ای محلات
💧ز آبِ گرم واز سرچشمهٔ تو
شفا یابد تن وجان ای محلات
🍯ز حلوا و ز شهدت گشته شیرین
تمام کام ایران ای محلات
😛زبان«مَلّهی» پائین وبالات
نفهمد انس والجانّ ای محلات
😜بگو« اتاخ!» ازآن گویش که داری
«گزرو» هست زینسان ای محلات
🦋 تمام خاک پاکت دُرّ ومرجان
زکوهت تا بیابان ای محلات
🌻گل گلهای تو«گلچشمه»باشد
میان چشمهساران ای محلات
🌜که آنجا زادگاه پاک من باد
معطرخاطرم زآن ای محلات
💞اگرچه ریشه درگلچشمه دارم
ز تو پروردهام جان ای محلّات
🔥به آتشکویت از زرتشت برجاست
فروغ فَرّ یزدان ای محلات
🛕نشان از باستان در خورهه داری
ز عهد دورساسان ای محلات
🌷ورین وطایقان وپشگدارت
پر از گلها ایمان ای محلات
🌻تمام قریههایت سبز وخرّم
ز لریون تا به مزگان ای محلات
🌿ده سسکندرت دارد نشانه
هنوز از ظلم افغان ای محلات
🌿اراضی رودخانه وباقرآباد
چو نخچیروان خندان ای محلات
🌿 بزیجان وامیرآبادت،آباد
همه جایت گل افشان ای محلات
🌱جمالآباد ویکه چاه وچلرز
ز توتک تا به جودان ای محلات
☘ز دشت ارقده تا عالم آباد
سراسر باد شادان ای محلات
🏵همه جایت پراز لطف وصفاباد
ز نیمور تا دلیجان ای محلات
🌼همه دارند صفا امّانباشد
صفاشان مثل مزگان ای محلات
🌞به مزگانت شدم اوّل معلم
سپس شوره وبزیجان ای محلات
❤️🔥پس ازآن در تو ودر شهرنیمور
دبیری کردم از جان ای محلات
💛چه استادان وشاگردان خوبی
بدیدم درتو جوشان ای محلات
❤️نگردد یادشان هرگز فراموش
شهیدان ورفیقان ای محلات
💝رفیقانی که با من اُخت بودند
به گرمابه وگلستان ای محلات
💘اگرچه سالها دور از توهستم
تو هستی در دل وجان ای محلات
💔ز دوری تو ویادجوانی
منم زار وپریشان ای محلّات
💔اگرچه روی ماهت تازه گشته
پس ازسی سال هجران ای محلات
🖤بَزک کرده جمالت چرخ دوران
بدین مشّاطهکاران ای محلات
👁 به چشمت سرمه سیمان کشیدند
شده چشمت چو کوران ای محلات
🌗بهظاهرگشتهای آباد وافسوس
شدی وارونه ویران ای محلات
📡مدرنیته تو را ویرانه کرده
به ظاهر گشتی عمران ای محلات
🥬نشانش دشت شبدرها وکاهوت
که شد پرسنگ وسیمان ای محلات
🌿تبه شد کشتزاران قشنگت
سیه شد پنبهزاران ای محلات
🌳درختان کهنسالت بریدند
به بازار وخیابان ای محلات
☘تمام دشت وباغ وآب مرغت
شده با خاک یکسان ای محلات
🌋شده نابود معدنهای سنگت
شدی زخمی وداغان ای محلات
🚚شنیدم واردات میوه داری
نداری باغ وبستان ای محلات
🌏نیاید از میان کشتزارت
طنین بیل دهقان ای محلات
🦜بهجای چهچه بلبل برآید
ز باغت قار زاغان ای محلات
🕊بهجای بق بقوی کفترانت
برآید بیق وبوقان ای محلات
🍁 نخیزد صبحگاهان هرکجابت
صدایی از خروسان ای محلات
💦نجنید آب اندر جویبارت
نجوشد چشمهساران ای محلات
🌱بنفشههای باغیات کجارفت
چه شد آلوچه باغان ای محلات
🌾کجاشد دشت گندمزارهایت
چه شد جالیزبانان ای محلات
🛖کجاشد آسیاب آبی تو
چه شد آن قاتق ونان ای محلات
🥮غذاهایت شده پیتزاو فست فود
چه شد آبگوشت وریحان ای محلات
🍆پَتله و اِشکنَت متروک گشته
چه شد کشک وبادمجان ای محلات
🏚اگرچه باغهایت گشته تخریب
بدست باغخواران ای محلات
🏡امیدست خانههات آباد باشد
ببالد در تو انسان ای محلات
🪴دوباره حوضهای پر ز ماهیت
شود تزئین به گلدان ای محلات
☀️هوایت پاک ودور از دود ودم باد
نگردی مثل تهران ای محلّات
❤️🔥هوایت«نینوای»را مینوازد
به شام وبامدادان ای محلات
⭐️الهی تا ظهور دولت عشق
مصون مانی ز خدلان ای محلات
🖤به زیر پرچم توحید مانی
مصون از شرّ شیطان ای محلات
🌏پراز مهر وگیاه وآب باشی
گل وگلزار ایران ای محلات
🌧بجوشد چشمههایت تا همیشه
ببارد بر تو باران ای محلات
💛پر از شعر وشعور وشورباشی
تهی باشی ز نادان ای محلات
🌷زخاک عاشقانت لاله خیزد
هماره نوبهاران ای محلات
🌻بحق مؤمنان راستینت
بگردی دارالایمان ای محلات
🍀به روح مردم خوب ونجیبت
سلام و رَوح و ریحان ای محلات!
❤️ابوالفضل فیروزی(نی نوا)
🆔@banavayeneynava
🥀🦋🌹🦋🌷
🌹🦋🌷«هوالسّاقی»🌷🦋🌹
🍀 در مدح و رثای؛
🌹علمدار عشق و وفا، قمر بنی هاشم
🏵 حضرت ابالفضل العباس
💐(علیه افضل التحیات والثنا)
🦋🌷🦋#مثنوی «#علمدار عشق»🦋🌹🦋
🌷گل یاس وگل یاس وگل یاس
نباشد عاشقی مانند عباس
🌹گلی کز بوی عطرش یاس مدهوش
گلی کز ماه رویش ، دشت گلپوش
🥀به سرو قامتش کرده قیامت
بدستش کرده یک عالم شفاعت
🌷به جانبازی به راه دین و مولا
نیاید مثل او تا هست دنیا
🌹کجا دیگر بزاید مادر دهر
چو عباس علی در مهر و در قهر
🥀 به مهرش مؤمنان در التهابند
ز قهرش کافران غرق عذابند
🌷همان که غیرت اللّه هست در جنگ
همان گُردی که گَردش هست ارژنگ
🌹همان سقّای بی دستی که عطشان
نموده مست جمع اهل ایمان
🥀نگهبان حریم مهرورزان
همان سقّای دشت داغ و سوزان
🌷گل امّالبنین یعنی؛ ابالفضل!
چو حیدر ذوالیمین یعنی؛ ابالفضل!
🌹«وانشق القمر» یعنی؛ ابالفضل!
خطرها را خطر یعنی؛ ابالفضل!
🥀 سوار بادپای دشت طوفان
یل صرصر سوار رزم و میدان
🌷طنین نعرهٔ «اللّه اکبر»
صفیر تیغ آتشبار حیدر
🌹فروغ چهره شب زندهداران
سپهسالار خیل سربداران
🥀 مه فرخ لقا سرو تناور
علمدار خدا شیر تکاور
🌷علمدار سپاه عشق عباس
چراغ سبز راه عشق عباس
🌹هلا سردار میر عشقبازی!
که عزّت از تو دارد سرفرازی!
🥀 شهاب شب شکن ماه شب افروز!
که از سوزت چراغ لاله در سوز!
🌷چه گویم!؟ کاندرآن دشت بلاخیز؛
حسین از مرگ تو میکرد پرهیز!
🌹حضورت گرمی خون خدا بود
پناه اهلالبیت سر جدا بود
🥀 تو که بودی کسی جرأت نمیکرد
شود نزدیک اهل البیت نامرد
🌷همه اهل حرم آرام بودند
تمام دشمنان ناکام بودند
🌹 تو شام تیره را مه پاره بودی
حسینت را امید وچاره بودی
🥀 ز بودت بود زینب در فراغت
نبودت برد از او صبر و طاقت
🌷ز داغت پشت کوه صبر بشکست
امید ملجاء امید بگسست
🌹ز شرم غیرت تو آب شد آب
ز طوفان غمت بر آب شد تاب
🥀دمی بی یاد دلبر سر نکردی
که عطشان بودی و لب تر نکردی!
🌷 چنان عشق حسینت کرد بیتاب
که جان تو نشد آلوده با آب!
🌹نشد آلوده با آن آب لعلت
اگرچه بوسه زد بر خاک نعلت
🥀 فرات تشنه از مشک تو نوشید
و آب دجله از اشک تو جوشید
🌷مگر دستان تو دست خدا بود!؟
که قطعش، قحطی مهر و وفا بود!؟
🌹چرا دست خدا را قطع کردند!؟
و آب رحمت از ما قطع کردند!؟
🥀چو تیر ناکسی مشک تو را دوخت
تو گویی گلشن جان تو را سوخت!
🌷بمیرم تیر دیگر باز چون کرد!؟
که باغ نرگست را لالهگون کرد!؟
🌹یل بیدست چون از زین نگون شد
نگاه چشمهٔ خورشید خون شد
🥀سرش چون دید بر دامان زهرا
خدا را دید در چشمان زهرا
🌷 چو رمز«یا اخاء!» سر داد عباس
تو گویی پر به سرور داد عباس
🌹حسین آمد شتابان رو به سویش
دو دستش بوسه داد و کرد بویش
🥀چنان آهی زد و آنسان به سر زد
که بر جان همه عالم شرر زد!
🌷فتاد از اسب بر روی برادر
چو مهر و مه که جمع آید به محشر
🌹«بر آن آزاده سرو جویباری
بسی بگریست چون ابر بهاری»(۱)
🥀«برآمد ابری از دریای اندوه
فرو بارید سیلی کوه تا کوه»(۲)
🌷 «ز روی دشت بادی تند برخاست
هوا را کرد با خاک زمین راست»(۳)
🌹خروش عرشیان پیچید در دشت
زمین از خون یحیی گشت چون طشت!
🥀چه گویم!؟ کز رسای آن جوانمرد؛
خدا از چشم زهرا، گریه میکرد!
🌷هنوز آن داغ بر دشت جنون است
و دستانش قلم در نهر خون است
🌹هنوز از خیمهگاه آل قرآن
غریو یا عمو آید ز طفلان!
🥀 تمام لالهها از خون اویند
هَزاران غزل مجنون اویند
🌷 بنفشه تابدار تاب مویش
شقایق آینه افروز رویش
🌹فرات و دجله عطشان لب اوست
فروغ مهر ومه از کوکب اوست
🥀طنین رعد آوای دل اوست
و برق آذرخش از منزل اوست
🌷تمام سروها در سایهٔ اوست
و خورشید جهان همسایهٔ اوست
🌹شقایقها همه آینهٔ اوست
چکاوک ها صدای سینهٔ اوست
🥀 بنفشه سوگوار ماتم اوست
و هر جا لاله سر زد پرچم اوست
🌷دو عالم عاشق ودیوانهٔ اوست
اسیر نرگس مستانهٔ اوست
🌹نوا «نی نوا» هم از دم اوست
بهار باغ شعرش در غم اوست!
🥀 حدیث راه پرخون «نی نوا» کرد
سرودش کربلا در کربلا کرد!
🍀 #صلوات!
❤️ #ابوالفضل فیروزی(نی نوا)
💐 #محلات؛ شعبان المعظم ۱۳۶۹
🔻تذکر؛ابیات شمارهٔ(۱-۳) وامیست از مثنوی «خسرو وشیرین» حکیم نظامی گنجوی، شاعر سترگ ق۶
🆔@banavayeneynava
🌷🌹🥀🌷🌹🥀🌷🌹🥀🌷🌹🥀
🥀🦋🌹🦋🌷
🦋
🌹🦋🌷«هوالسّاقی»🌷🦋🌹
🍀 در مدح و رثای؛
🌹علمدار عشق و وفا، قمر بنی هاشم
🏵 حضرت ابالفضل العباس
💐(علیه افضل التحیات والثنا)
🌷🦋#مثنوی «#علمدار عشق»🦋🌹
🌷گل یاس وگل یاس وگل یاس
نباشد عاشقی مانند عباس
🌹گلی کز بوی عطرش یاس مدهوش
گلی کز ماه رویش ، دشت گلپوش
🥀به سرو قامتش کرده قیامت
بدستش کرده یک عالم شفاعت
🌷به جانبازی به راه دین و مولا
نیاید مثل او تا هست دنیا
🌹کجا دیگر بزاید مادر دهر
چو عباس علی در مهر و در قهر
🥀 به مهرش مؤمنان در التهابند
ز قهرش کافران غرق عذابند
🌷همان که غیرت اللّه هست در جنگ
همان گُردی که گَردش هست ارژنگ
🌹همان سقّای بی دستی که عطشان
نموده مست جمع اهل ایمان
🥀نگهبان حریم مهرورزان
همان سقّای دشت داغ و سوزان
🌷گل امّالبنین یعنی؛ ابالفضل!
چو حیدر ذوالیمین یعنی؛ ابالفضل!
🌹«وانشق القمر» یعنی؛ ابالفضل!
خطرها را خطر یعنی؛ ابالفضل!
🥀 سوار بادپای دشت طوفان
یل صرصر سوار رزم و میدان
🌷طنین نعرهٔ «اللّه اکبر»
صفیر تیغ آتشبار حیدر
🌹فروغ چهره شب زندهداران
سپهسالار خیل سربداران
🥀 مه فرخ لقا سرو تناور
علمدار خدا شیر تکاور
🌷علمدار سپاه عشق عباس
چراغ سبز راه عشق عباس
🌹هلا سردار میر عشقبازی!
که عزّت از تو دارد سرفرازی!
🥀 شهاب شب شکن ماه شبافروز!
که از سوزت چراغ لاله در سوز!
🌷چه گویم!؟ کاندرآن دشت بلاخیز؛
حسین از مرگ تو میکرد پرهیز!
🌹حضورت گرمی خون خدا بود
پناه اهلالبیت سر جدا بود
🥀 تو که بودی کسی جرأت نمیکرد
شود نزدیک اهل البیت نامرد
🌷همه اهل حرم آرام بودند
تمام دشمنان ناکام بودند
🌹تو شام تیره را مه پاره بودی
حسینت را امید وچاره بودی
🥀 ز بودت بود زینب در فراغت
نبودت برد از او صبر و طاقت
🌷ز داغت پشت کوه صبر بشکست
امید ملجاء امید بگسست
🌹ز شرم غیرت تو آب شد آب
ز طوفان غمت بر آب شد تاب
🥀دمی بی یاد دلبر سر نکردی
که عطشان بودی و لب تر نکردی!
🌷چنان عشق حسینت کرد بیتاب
که جان تو نشد آلوده با آب!
🌹نشد آلوده با آن آب لعلت
اگرچه بوسه زد بر خاک نعلت
🥀 فرات تشنه از مشک تو نوشید
و آب دجله از اشک تو جوشید
🌷مگر دستان تو دست خدا بود!؟
که قطعش، قحطی مهر و وفا بود!؟
🌹چرا دست خدا را قطع کردند!؟
و آب رحمت از ما قطع کردند!؟
🥀چو تیر ناکسی مشک تو را دوخت
تو گویی گلشن جان تو را سوخت!
🌷بمیرم تیر دیگر باز چون کرد!؟
که باغ نرگست را لالهگون کرد!؟
🌹یل بیدست چون از زین نگون شد
نگاه چشمهٔ خورشید خون شد
🥀سرش چون دید بر دامان زهرا
خدا را دید در چشمان زهرا
🌷چو رمز«یا اخاء!» سر داد عباس
تو گویی پر به سرور داد عباس
🌹حسین آمد شتابان رو به سویش
دو دستش بوسه داد و کرد بویش
🥀چنان آهی زد و آنسان به سر زد
که بر جان همه عالم شرر زد!
🌷فتاد از اسب بالین برادر
چو مهر و مه که جمع آید به محشر
🌹«بر آن آزاده سرو جویباری
بسی بگریست چون ابر بهاری»(۱)
🥀«برآمد ابری از دریای اندوه
فرو بارید سیلی کوه تا کوه»(۲)
🌷«ز روی دشت بادی تند برخاست
هوا را کرد با خاک زمین راست»(۳)
🌹خروش عرشیان پیچید در دشت
زمین از خون یحیی گشت چون طشت!
🥀چه گویم!؟ کز رثای آن جوانمرد؛
خدا از چشم زهرا، گریه میکرد!
🌷هنوز آن داغ بر دشت جنون است
و دستانش قلم در نهر خون است
🌹هنوز از خیمهگاه آل قرآن
غریو یا عمو آید ز طفلان!
🥀 تمام لالهها از خون اویند
هَزاران غزل مجنون اویند
🌷بنفشه تابدار تاب مویش
شقایق آینهافروز رویش
🌹فرات و دجله عطشان لب اوست
فروغ مهر ومه از کوکب اوست
🥀طنین رعد آوای دل اوست
و برق آذرخش از منزل اوست
🌷تمام سروها در سایهٔ اوست
و خورشید جهان همسایهٔ اوست
🌹شقایقها همه آینهٔ اوست
چکاوکها صدای سینهٔ اوست
🥀 بنفشه سوگوار ماتم اوست
و هر جا لاله سر زد پرچم اوست
🌷دو عالم عاشق ودیوانهٔ اوست
اسیر نرگس مستانهٔ اوست
🌹نوا «نینوا» هم از دم اوست
بهار باغ شعرش در غم اوست!
🥀 حدیث راه پرخون «نی نوا» کرد
سرودش کربلا در کربلا کرد!
🍀#صلوات!
❤️#ابوالفضل فیروزی(نینوا)
💐#محلات؛ شعبان المعظم ۱۳۶۹
🔻تذکر؛ابیات شمارهٔ(۱-۳) وامیست از مثنوی «خسرو وشیرین» حکیم نظامی گنجوی، شاعر سترگ ق۶
🆔 @banavayeneynava
🌷🌹🥀🌷🌹🥀🌷🌹🥀🌷🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆باغ پدری«#گلچشمهٔ»#محلات؛ ۱۴۰۳/۲/۱۷
🔻#دوبیتی«#آئینهٔشقایق»(۱)
🦋 چراغ لالهها روشن بکویت
🌷 شقایق آئینه افروز رویت
🦋 نمی بوید گلی را خاطر من
🌹مگر آید از آن گل عطر و بویت
♥️#ابوالفضلفیروزی(#نینوا)
♦️۱-#دوبیتیهایدلتنگی«#دفترعاشقانهها»
🗒۱۴۰۳/۲/۲۰
🆔 @banavayeneynava
🦋🌷🦋🌹🦋🥀
🥀🦋
🦋
🌹🦋🌷«هوالسّاقی»🌷🦋🌹
🍀 در مدح و رثای؛
🌹علمدار عشق و وفا، قمر بنی هاشم
🏵 حضرت ابالفضل العباس
💐(علیه افضل التحیات والثنا)
🦋🌷#مثنوی«#علمدارعشق»🌹🦋
🌷گل یاس وگل یاس وگل یاس
و نباشد عاشقی مانند عباس
🌹گلی کز بوی عطرش یاس مدهوش
گلی کز ماه رویش ، دشت گلپوش
🥀به سرو قامتش کرده قیامت
بهدستش کرده یک عالم شفاعت
🌷به جانبازی به راه دین و مولا
نیاید مثل او تا هست دنیا
🌹کجا دیگر بزاید مادر دهر
چو عباس علی در مهر و در قهر
🥀 به مهرش مؤمنان در التهابند
ز قهرش کافران غرق عذابند
🌷همان که غیرت اللّه هست در جنگ
همان گُردی که گَردش هست ارژنگ
🌹همان سقّای بی دستی که عطشان
نموده مست جمع اهل ایمان
🥀 نگهبان حریم مهرورزان
همان سقّای دشت داغ و سوزان
🌷گل امّالبنین یعنی؛ ابالفضل!
چو حیدر ذوالیمین یعنی؛ ابالفضل!
🌹«وانشق القمر» یعنی؛ ابالفضل!
خطرها را خطر یعنی؛ ابالفضل!
🥀 سوار بادپای دشت طوفان
یل صرصر سوار رزم و میدان
🌷طنین نعرهٔ «اللّه اکبر»
صفیر تیغ آتشبار حیدر
🌹فروغ چهره شب زندهداران
سپهسالار خیل سربداران
🥀 مه فرخ لقا سرو تناور
علمدار خدا شیر تکاور
🌷علمدار سپاه عشق عباس
چراغ سبز راه عشق عباس
🌹هلا سردار میر عشقبازی!
که عزّت از تو دارد سرفرازی!
🥀 شهاب شب شکن ماه شب افروز!
که از سوزت چراغ لاله در سوز!
🌷چه گویم!؟ کاندرآن دشت بلاخیز؛
حسین از مرگ تو میکرد پرهیز!
🌹حضورت گرمی خون خدا بود
پناه اهلالبیت سر جدا بود
🥀 تو که بودی کسی جرأت نمیکرد
شود نزدیک اهل البیت نامرد
🌷همه اهل حرم آرام بودند
تمام دشمنان ناکام بودند
🌹 تو شام تیره را مه پاره بودی
حسینت را امید وچاره بودی
🥀 ز بودت بود زینب در فراغت
نبودت برد از او صبر و طاقت
🌷ز داغت پشت کوه صبر بشکست
امید ملجاء امید بگسست
🌹ز شرم غیرت تو آب شد آب
ز طوفان غمت بر آب شد تاب
🥀دمی بی یاد دلبر سر نکردی
که عطشان بودی و لب تر نکردی!
🌷 چنان عشق حسینت کرد بیتاب
که جان تو نشد آلوده با آب!
🌹نشد آلوده با آن آب لعلت
اگرچه بوسه زد بر خاک نعلت
🥀 فرات تشنه از مشک تو نوشید
و آب دجله از اشک تو جوشید
🌷مگر دستان تو دست خدا بود!؟
که قطعش، قحطی مهر و وفا بود!؟
🌹چرا دست خدا را قطع کردند!؟
و آب رحمت از ما قطع کردند!؟
🥀چو تیر ناکسی مشک تو را دوخت
تو گویی گلشن جان تو را سوخت!
🌷بمیرم تیر دیگر باز چون کرد!؟
که باغ نرگست را لالهگون کرد!؟
🌹یل بیدست چون از زین نگون شد
نگاه چشمهٔ خورشید خون شد
🥀 سرش چون دید بر دامان زهرا
خدا را دید در چشمان زهرا
🌷 چو رمز«یا اخاء!» سر داد عباس
تو گویی پر به سرور داد عباس
🌹حسین آمد شتابان رو به سویش
دو دستش بوسه داد و کرد بویش
🥀 چنان آهی زد و آنسان به سر زد
که بر جان همه عالم شرر زد!
🌷فتاد از اسب بر روی برادر
چو مهر و مه که جمع آید به محشر
🌹«بر آن آزاده سرو جویباری
بسی بگریست چون ابر بهاری»(۱)
🥀«برآمد ابری از دریای اندوه
فرو بارید سیلی کوه تا کوه»(۲)
🌷 «ز روی دشت بادی تند برخاست
هوا را کرد با خاک زمین راست»(۳)
🌹خروش عرشیان پیچید در دشت
زمین از خون یحیی گشت چون طشت!
🥀 چه گویم!؟ کز رسای آن جوانمرد؛
خدا از چشم زهرا، گریه میکرد!
🌷هنوز آن داغ بر دشت جنون است
و دستانش قلم در نهر خون است
🌹هنوز از خیمهگاه آل قرآن
غریو یا عمو آید ز طفلان!
🥀 تمام لالهها از خون اویند
هَزاران غزل مجنون اویند
🌷 بنفشه تابدار تاب مویش
شقایق آینه افروز رویش
🌹فرات و دجله عطشان لب اوست
فروغ مهر ومه از کوکب اوست
🥀طنین رعد آوای دل اوست
و برق آذرخش از منزل اوست
🌷تمام سروها در سایهٔ اوست
و خورشید جهان همسایهٔ اوست
🌹شقایقها همه آینهٔ اوست
چکاوک ها صدای سینهٔ اوست
🥀 بنفشه سوگوار ماتم اوست
و هر جا لاله سر زد پرچم اوست
🌷دو عالم عاشق ودیوانهٔ اوست
اسیر نرگس مستانهٔ اوست
🌹نوا «نی نوا» هم از دم اوست
بهار باغ شعرش در غم اوست!
🥀 حدیث راه پرخون «نی نوا» کرد
سرودش کربلا در کربلا کرد!
🍀 #صلوات!
❤️ #ابوالفضلفیروزی_نینوا
💐 #محلات؛ شعبان المعظم ۱۳۶۹
🔻تذکر؛
ابیات شمارهٔ(۱-۳)وامیست از مثنوی «خسرو وشیرین»حکیم نظامی گنجوی، شاعرسترگ ق۶
🆔 @banavayeneynava
🦋🌷🦋🌹🦋🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺روستای«#گلچشمهٔ»#محلّات - ۱۴۰۳/۳/۱۷
🔻#مناجاتنامهٔ «#نوروظلمت »
در قالب ترکیب بند در ۱۹ بند
(به تعداد حروف بسمله)
و هر بند مشتمل بر۱۴ بیت با وزن عروضی؛
«مفعول مفاعلن فعولن»
(بحر هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
به اقتضای حال و با الهام از آیات روایات وادعیهٔ مأثوره سروده شده.
البته برخی بندهای آن قبلاً منتشر شده،
واینک پس از ویرایش وبا عنوان وتصویری مناسب برای هربند بهتدریج منتشر میشود.
💛«#ترکیببند_نوروظلمت»🖤
🔻#بندنهم «#مناجاتالذّاکرین»
💛 ای نام تو عاطر دهانم
یاد تو مفاتح الجنانم
🖤 بییاد تو باغ دل خزان باد
یاد تو نسیم گل فشانم
💛 نفحات نسیم کوی آن دوست
هردم بدمی وزان به جانم
🖤 از هر نفسم ، بهار خیزد
با عشق تو ایمن از خزانم
💛 چون سخت بگیرییم به آغوش
در «اَرذَل عمر» هم جوانم
🖤 باعشق تو قادرم به هرچیز
هرچند جهول و ناتوانم
💛 با رایت آه صبحگاهی
تا قلّهٔ عشق سر کشانم
🖤 بر قلّهٔ عشق آن شهنشاه
سیمرغ بلند آشیانم
💛 هرچند که شاعری حقیرم
از فضل تو ، برتر از حسانم
🖤 حُسن است ختام عمر عاشق
امید که عاشقانه مانم
💛 ترسند همه ، ز آخر خود
من ز اوّل خویش ناگرانم
🖤 ما را نبود ز باختن بیم
چون بیمهٔ صاحب الزّٓمانم
💛 اندر کنف حمایت دوست
از شرّ زمانه در امانم
🖤 آن عهد ازل که با تو بستیم
نشکستم و بر آن همچنانم
❤️🔥 «سبحانک یا اله الا ...!
🦋 بنواز مرا چنانکه خواهی!(۱)
♥️«#ابوالفضلفیروزی_نینوا»
🔸۱-بند نهم مناجاتنامهٔ «نور وظلمت»
🗓۱۳۹۸/۱/۳۰
🆔 @banavayeneynava
🦋🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺روستای«#گلچشمهٔ»#محلّات
🔹درهوای توفانی-اذان مغرب؛ ۱۴۰۳/۳/۱۶
🔻#مناجاتنامهٔ «#ظلمتونور»(۱)
در قالب ترکیب بند در ۱۹ بند
(به تعداد حروف بسمله)
و هر بند مشتمل بر۱۴ بیت با وزن عروضی؛
«مفعول مفاعلن فعولن»
(بحر هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
به اقتضای حال و با الهام از آیات روایات و ادعیهٔ مأثوره سروده شده.
البته برخی بندهای آن قبلاً منتشر شده،
واینک پس از ویرایش وبا عنوان وتصویری مناسب برای هربند بهتدریج منتشر میشود.
💛#ترکیببند_نوروظلمت»🖤
🔻#بند_یازدهم«#مناجاتالمتوکّلین»
💛یاربّ! تو بهحال ما گواهی؛
ناخواسته میکنیم گناهی
🖤یا عالم سرّ والخفیّات!
ازجهل شوم در این تباهی
💛بر من، تومگیر! ای خطاپوش!
هر کرده که کردم، اشتباهی
🖤اما به دل من این سؤالست؛
جرمم چه بُوَد؟ اگر تو خواهی؟
💛گر تو منی و منم همان تو
پس بین من و تو نیست راهی
🖤این راه تَوَهُّم و خیالست؟
یا هست و نباشدم، گناهی؟
💛چون غیر توام ،کسی نباشد؛
پس نیست بجز توام پناهی!
🖤هرسوی که روکنم، تو هستی
جز تو نبود ، گریز گاهی
💛در این شب تار و بحر موّاج
کمتر ز خسیم و پرّکاهی
🖤«اُفوّضُ أمرنا الیَ الله»
تو صاحب علم و ملک وجاهی!
💛تا گم نشوم به جبر وتفویض؛
این نکته نما به من! کماهی!
🖤زین بحر سیاه و بیکرانه
راهم بهنما به مِهر ماهی!
💛غوّاص خرد به چنگ نارد؛
این دُرّ گران پادشاهی
🖤اما تو به لطف بیکرانت
بتْوان بدهی، هرآنچه خواهی
❤️🔥«سبحانک یا الهَ الِّا...»
🦋دریاب! مرا در این سیاهی!»
♥️#ابوالفضلفیروزی_نینوا
🔸۱-بند یازدهم مناجاتنامهٔ نور وظلمت
🗓 ۱۳۹۸/۱/۳۰
🆔 @banavayeneynava
🦋🌸🍃