🕊🥀 🌷 🍀تقدیم به؛ 🕊سه کبوتر سینه سرخ حرم رضوی؛ 🌹«اصلانی» و«دارایی» و«پاکدامن» 🕊#قصیدهٔ‌«#کبوتران حرم» رمضان بود ودر بهشت رضا بوی گل می‌وزید ازهمه جا شاپرکهای زائر شیدا همه آرام گرد شمع رضا نرم وآرام کفتران حرم در طواف وسلام وسعی وصفا همه در بیت ضامن آهو غرق ذکر و نماز وسوز دعا ناگهان ناکثی ز مکمن کین جست و زد خنجری ز قصد وقضا سه جوانمرد قائم وصائم ناگهان خورده خنجری ز قفا سه غزال گرسنه و تشنه همچنان آهوان ناز ختا زده صیاد ناجوانمردی تیغ کین از کمین جور ودغا سه کبوتر به خاک وخون افتاد گشت پرپر سه گلبُن زیبا خفت در خون سه مرد روحانی همچون مولای خویش شیر خدا ناگه از تیغ جاهلی جلاد غرق خون شد جبین آن نجبا سه نجیب از نژادهٔ ایمان اهل جهد وجهاد وعشق و وفا اوّلین مرد بود«اصلانی» زود پرزد به جنت المأوآ دوّمین گشت خسته ومجروح بعد رنجی شهید گشت و رها سومیّنشان به بستر درد است زخمی وخسته در امان خدا این جنایت نبود اول بار در حریم امام لطف وصفا اولین بار نیست گشته شهید شاهدانی چنین به صحن وسرا کشته گشته دراین غریب آباد شاهدانی ز نسل عاشورا شاهدان غریب گوهرشاد کشته گشته دراین حماسه سرا خفته در خونشان دو صد فرهاد مرده از داغشان بسی لیلا گشته مسموم جهل،صد سقراط مرده در کُند وسجن، یوسف‌ها بارها اولیاء دین حنیف خورده‌اند چوب جهل این جهلا خورده اسلام ضربه‌های مهیب بارها زین جماعت جُعَلها شده اسلام عاجز از دست جاهل خر مقدّس اعمیٰ عالمان تحجّر و تکفیر ملعب دست دشمنان خدا از مسلمان بظاهر احمق از غرور و تعصب اینها فاتح بدر وخیبر واحزاب گفته«واللّه! شکست پشتم را؛ «یکی آن عالمی که گستاخ است وان دگر خر مقدّس سفها» فَرق مولا شکافت از تیغ این دو دسته جماعت اعدا ناکثین خیانت و تزویر مارقین شقی قاسط زا از دم قیچی همین‌ها شد قطع و اشکسته شاخهٔ طوبا زهر خورده حسن زدست همین جعده‌های فریب رنگ وریا بر سر نیزه این جماعت کرد سر گلگون سیّدالشهدا گشت مسموم زین گروه عنود زینت عابدان،امام دعا گشته مسموم باقر وجعفر موسیّٖ کاظم وامام رضا هم امام تقی وهم هادی همچنین عسکری امام هدیٰ کشته گشتند جمله یا مسموم آل عشق از شقاوت حمقا کشته گشتند جمله با دست اینچنین مردمان بی‌معنا دشمنان تفکر و تهذیب خاله خرسان پست دوست‌نما این مقدّس مآبهای جهول ملعب دست دشمن دانا همچنین ازحماقت اینان رفته بردار زبدهٔ عرفا شده بر دار شیخ فضل‌اللّه گشته مسمومشان مدرّس‌ها صد شهید مطهری در خون شده غلطان ز تیر این حمقا خاکستر گشته ز آتش اینان باهنرها وهم رجائی‌ها صد بهشتی به‌دست اینان شد زیر آوار خاک، خون پالا هرکجا ضربه خورده جبهه حق بوده ازاین قماش نازیبا میزند زین برادران حسود یوسفان عزیز وااَسفا الامان! الامان! ز فتنه‌ شان الحذر! الحذر! ازاین سفها مرگ بر کفر وشرک وجهل وجهود لعن بر جَحد و بُلْهِ این علما ای خدای کریم بنده نواز قابل‌التَّوب بندگان خطا ناجی ورهنمای گم شدگان ای پناه همه به‌گاه بلا وارهان مردمان دنیا را زین همه فتنه وفساد وعنا بارالها! به جای پول وپله اندکی عقل وبار ده همه را گرچه هستیم جمله بی‌تقوا بندگان ضعیف وبی‌ سروپا لیک باشد دلیل اصلی آن غیبت مهدی جهان آرا هردم افزون نما به رحمت خویش عقل وایمان و‌دین ودانش ما تاکشد گل ز چهره بند نقاب بشکفد غنچه از نسیم صبا نوبت عشق وعاشقی برسد سررسد دور رنج ودرد وبلا آن مسیحا دم خجسته خصال موسوی معجز ومه طاها وارث ذوالفقار وعلم علی راکب ذوالجناح عاشورا تا گشاید به عالم هستی فرّه ایزدی و بال هما طلعت آفتاب عالم تاب «نجم ثاقب» جمال«شمس ضحیٰ» باعث عشق واصل جان وخرد صاحب امر و ریشهٔ تقوا دابر ظلم وقاصم الجبّار قاطع ریشه‌های جهل وجفا کی شود مهر او‌ عیان گردد؟ صبح أسفر دمد به شام عزا عقلها گردد از دمش افزون چشمها گردد از مهش بینا کی شود از سحاب رحمت او عشق بارد زآسمان سخا کی شود«شمس والضحی»آید؟ ارض روشن شود به نورخدا رخت بندد ازاین جهان ظلمت نورآید به خانه خانهٔ ما پاک گردد هرآنچه آلوده است خاک گرددهمیشه جهل وجفا زنگها در رود ز آینه‌ها رنگهامان شود به‌رنگ خدا همه یک روی ویک جهت گردیم قبله گردد بسمت کرب وبلا فقرخیزد ز خطّهٔ اسلام بینوا بانوا شود همه جا اغنیا از صمیم جان شنوند؛ «اَیّهاالنّاس اَنتمُ الفُقرا» بردمد سبزه از کویر وکمر لاله روید ز تربت شهدا غنچه‌ها ناگهان شکفته شود پرشود باغ از سرور ونوا شاخه‌های شکسته برخیزند پرشکوفه شود ز باد صبا شاخه خشک‌مان جوانه زند «نی‌نوا»گل دهد ز مهر خدا گل کند با قصاید غرّا درمیان تمامی شعرا با طنین ترانهٔ توحید بازگردد تمام پنجره‌ها همه تسلیم دین حق گردند شاد وخرسند درجوار رضا صلهٔ این قصیده‌ام باشد صلواتی بر آن جمال شما ❤️ابوالفضل فیروزی(نی نوا) 🗓۴۰۱/۱/۲۰ 🦋@banavayeneynava