eitaa logo
'عــــاشِــــقانـــﮩ‌‌ اے‌ بــــا خُـــــــدا'
3.6هزار دنبال‌کننده
25.8هزار عکس
9.5هزار ویدیو
58 فایل
ڪ‌پــی آزاد = به شرط صلوات🔮 'به نیت ظهور امام زمــان عجل‌اللّھ و دعا براے شهادت خادمین ڪانال ❤' نَفَسے ڪھ خدا بھ زندگے انسان بخشیدھ یه عشقھ + که اگھ با بندگے برای خدا همراھ بشھ = عاشقانھ اےبا‌ خداست ✨ در خدمتم ✍️ @Labik_ya_seyedAli شرایط 👋 @Eshgh12a
مشاهده در ایتا
دانلود
الگوی جامعه مذهبی ما باید بزرگان علمی و منطق دینی ما باشن، امثال استاد شجاعی، پناهیان، رحیم‌پورازغدی، جوادی آملی، عالی، و... ولی هیچ وقت من ندیدم اینا دعوت به خود کنن و اینجوری خودشون رو به نمایش بذارن که اینجوری طرف بیافته دنبالشون التماس سلفی یا امضا کنه! مطالبشون رسانه ای میشه قشنگ، رسانه هم دارن ولی ندیدم برای چهره شدن و سلبریتی شدن انقدر تقلا کنن.. تو برای انقلاب کار میکنی یا کار برای انقلاب رو کردی نردبوم خودت؟
هر کس بواسطه شخص وارد دین بشه، با همون شخص هم از دین خارج میشه! اولین چیز در اسلام مبارزه با شخص‌گرایی و شخص پرستی و شخص محوری بود. معادل کلمه شخص پرستی، میشه سلبریتی‌پرستی! هر کس بخواد خودش رو برج کنه، شخص کنه، سلبریتی کنه، چهره کنه، داره همون قدمی رو برمیداره که انقلاب مخالفش هست.. حتی اگه به اسم روشنگری و کار برای انقلاب. ما صدها نفر داریم توی رسانه که دارن کار مفید میکنن و مخاطب بالایی هم دارن ولی هیچ وقت خودشون رو شخصیت نکردن و مطرح نکردن.. ایران آنلاین و تحلیلگر ایرانی رو ببینید! و صد مورد دیگه..
اینارو گفتم یاد حاج قاسم افتادم که همش از دوربینا فراری بود! حالا عکساش دست هممون هست...! 👌
11.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 چرا دشمن، این جنایت را مرتکب شد؟ 🔻دشمن انتقام چه کسی را گرفت؟ 🔻دشمن می دانست که این جنایت باعث نفرت از اوست؛ پس چرا این کار را کرد؟! 🖤 💔
9.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 وقتی در یک جمع نورانی یک عملیات تروریستی رخ می‎دهد، برای شهدا چه اتفاقی میافتد!؟ 🔹برشی ویژه از برنامه «زندگی پس از زندگی» 💔
مریم چادر سفید جشن تکلیف را پوشید؛ مادر دست به حاشیه های گلگلی کشید و به صورت دخترکش که زیر قاب صورتی چادر، نورانی‌تر شده بود، خیره شد. برادرش ایستاده بود و در قاب دوربین، به قد و بالای او نگاه می‌کرد: «مریم نگاه دوربین کن،میخوام عکست رو بگیرم.» مادر انگار با سرش دور تا دور مریم، حصاری امن بکشد، سرش را بالا و پایین چرخاند و ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» را سوار بر قاصدک دعا به سمتش فرستاد: «چقدر قشنگ شدی میوه‌ی دلم! چادر سفید عروسی به سر کنی مادر!» مریم لبخند ریزی زد دو طرف چادرش را گرفت و چرخید؛ برادر به خنده افتاد. مادر رو به همسر کرد و لهجه‌ی شیرین کرمانی را قند چای داغ توی دستش: «آقا، از همی الان گفته باشم، من دختر به غربت نمیدم ها!پسرمم باید تا ابد، ور دلم باشه؛ بخدا تاب دوریشون رو ندارم.» پدر چادر سفید مریم را به صورت چسباند؛ بویید، بوسید، به آغوش کشید و خیره شد به سه مستطیل سنگی مقابلش که میان گلبرگ های رز،احاطه شده بودند. قطره اشک، خط سفیدی روی پیراهن مشکی انداخت و میان سفیدی چادرنماز، گم شد. صدای پدر مثل قلبش لرزید و حسرت ابدیش به زبان جاری شد: «کاش منم گفته بودم، تاب دوریتون رو ندارم...کاش...» ✍آينــــــــــﮫ لینک کانال ما در ایتا: https://eitaa.com/Ayenehmadari لینک کانال ما در بله: https://ble.ir/ayenehmadari
بگذارکه‌درمعرکه‌بی‌سرگردیم بالشکرآفتاب‌برمی‌گردیم هنگام‌شهادت‌است‌آغازحیات «مارابکشیدزنده‌ترمیگردیم»
شهید دانش آموز میلاد شادکام به مادر میگه پول نداشتم برات چیزی بخرم، اما یه شعر نوشنم یادگاری برا خودت نگه‌دار تا خانه‌ی عروجم با دعای تو بنا شود😭