نامه ای به آقای دکتر پزشکیان، رئیس جمهوری اسلامی عزیز و شریف ایران متن نامه رو در پست بعد ببینید👇

دیروز، سوم مهر ۱۴۰۳، با عده‌ای از نماینده‌های رسانه‌های آمریکایی در قلب آمریکا، نشستی داشتید. نشست شما در حالی برگزار شد که در همان روز، درست همان وقت که شما در جمع آمریکایی‌ها بودید، اسقاطیل دو هزار نفر را در لبنان شهید یا جانباز کرد. دو هزار نفر یعنی انگار کنید لااقل ده مدرسه با دویست دانش‌آموز هم‌زمان با خاک یکسان شده باشند. بیست‌وچهار نفر از شهدا، حتی به سن مدرسه هم نرسیده بودند. باید در خیالمان مهد کودکی بمباران شود… شما بهتر از من می‌دانید. دو هزار جانباز و شهید در فقط یک روز، عددی‌ست که در جنگ سی‌وسه‌روزهٔ لبنان هم رخ نداده بود. عدد شگفت دیگری هم رخ داد. شمار شهدای غزه از چهل هزار نفر گذشت. عددشان خیلی بیشتر از این است. کسی نیست که دقیق بشمارد… آن‌جا، رو به دوربین‌های آمریکایی، فرمودید: «ما آماده‌ایم تمام سلاح‌های خود را کنار بگذاریم، به شرط آنکه اسرائیل هم همین کار را بکند و یک سازمان بین‌المللی به منطقه بیاید و امنیت را تامین کند.» شما خیلی بیشتر از من بلدید. شما خیلی بیشتر از من عمر کرده‌اید. شما برایم بسیار محترم هستید، چون پرچم وطنم بر شانهٔ شماست و هرچه قد حرف‌ها و کارهایتان بلندتر باشد، پرچم وطن من بالاتر می‌رود. با همین احترام، از میان تمام دعاهای خیری که برای موفقیت شما و کابینه‌تان روانه‌تان کرده‌ام، صدا بلند می‌‌کنم. چهار دقیقه از عمر شریفتان دست من امانت. این ویدئو را ببینید. به حرف‌های دختر کوچک این سرزمین عزیز، گوش کنید. در قلب بوسنی ایستاده تا نشانتان بدهد ایدهٔ تنش‌زدایی شما، خیالات قشنگ شما دربارهٔ صلح جهانی و دوستی و برادری، سی سال پیش اجرا شده آقا. سی سال پیش، مردمی، مردم مسلمانی، سلاحشان را زمین گذاشتند و شرط کردند طرف مقابل هم چنین کند تا سازمانی جهانی و بی‌طرف، امنیتشان را تأمین کند. ببینید. خوب نگاه کنید. همه‌چیز را در همین ویدئو گفته‌ام. نه. همه‌چیز را نگفته‌ام. خیلی چیزها را نگفته‌ام و دیگر دلش را هم ندارم که دوباره از تجاوزهای دسته‌جمعی صرب‌ها به زنان مسلمان جلوی چشم دختربچه‌هایشان بنویسم، در میان جنگل‌هایی که پر از نیروهای سازمان ملل بود… اما نمی‌شود این را نگویم: به جلد این یادداشت، به کاور ویدئو نگاه کنید: منم، نشسته بر تابوتی که چند تکه استخوان در آن است. این استخوان‌ها را از اعماق غارها و دریاچه‌های بوسنی بیرون کشیده‌اند. استخوان‌های مسلمانی‌ست که سلاحش را تحویل داد تا کلاه‌آبی‌های سازمان ملل امنیتش را مقابل صرب‌ها تأمین کنند. همین… ✍🏼پرستو علی‌عسگرنجاد

به جلد این یادداشت، به کاور ویدئو نگاه کنید: منم، نشسته بر تابوتی که چند تکه استخوان در آن است. این استخوان‌ها را از اعماق غارها و دریاچه‌های بوسنی بیرون کشیده‌اند. استخوان‌های مسلمانی‌ست که سلاحش را تحویل داد تا کلاه‌آبی‌های سازمان ملل امنیتش را مقابل صرب‌ها تأمین کنند. همین… ✍🏼پرستو علی‌عسگرنجاد

جنگی که شهید بهشتی از سختی اون خبر داده بود و نگرانش بود💢 از زبان استاد فیاض‌بخش در اوایل جنگ تحمیلی ... http://eitaa.com/bandegizendegi

خسته نباشی به همراه یه لبخند صمیمی و صادقانه و یه فنجون نوشیدنی گرم از اون چیزایی که الان من خیلی بهش نیاز دارم😊☕️ ✍ زینب آقائی ؛ مامان دکترِ فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی خونده☺️ http://eitaa.com/bandegizendegi کپی و بازارسال با لینک یادت نره🍏

این دمنوش گیاهی رو گذاشتم واسه اونایی که مثل من تو رختخواب افتادن و گاهی بسختی نفس میکشن👌 اگرچه بدرد خودم خیلی نمیخوره چون دارچین داره🙃 من همون سیب شو گاز میزنم 🍎🍏یا با گلاب و رنده سیب و عسل ، فالوده درست میکنم 🥣 امید که حالمو بهتر کنه🍄 ✍ زینب آقائی ؛ مامان دکترِ فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی خونده☺️ http://eitaa.com/bandegizendegi کپی و بازارسال با لینک یادت نره🍏

#یه_سوال_مهم بنظرتون اسرائیل برای نابودی ایران روی چی حساب باز کرده ؟ اگه گفتی 🔴🔴🔴 ✍ زینب آقائی ؛ مامان دکترِ فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی خونده☺️ http://eitaa.com/bandegizendegi کپی و بازارسال با لینک یادت نره🍏

از سه دروغ بزرگ به زنان اطلاع داری؟ می‌دونی چیا هستن؟ #یه_سوال_مهم تر بنظرت چه کسی ، از چه زمانی ، تشخیص داد برای دختران ، تحصیل و اشتغال مهم‌تر از ازدواج و فرزندآوری هست ؟ ... تا جایی که حتی ورود دختران متأهل به مدارس رو غیر قانونی کرد؟؟؟؟ #ببینید #ناگفته_های_صورتی #حقوق_زنان #حق_دختران ✍ زینب آقائی ؛ مامان دکترِ فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی خونده☺️ http://eitaa.com/bandegizendegi کپی و بازارسال با لینک یادت نره🍏