بنده امین من
🙇♂💁♂🙅♂🙆♂🙋♂🤦♂🤷♂ 😊من هم متکایی میذاشتم توی رختخواب و آهسته می رفتم در یخچال رو باز می کردم با
🤷♂🤦♂🙋♂🙆♂🙅♂💁♂🙇♂
آموزش احکام در قالب طنز😃😀😂🤣
عین میگ میگ همه پریدن بیرون که زیر آوار نرن👣👣
اما پدرم تا منو زیر کمد دید گفت به به امشب داره از آسمون هوشنگ می باره
🧔😲😬
بعد هم خیلی ریلکس اومد و زولبیاها رو از روی زمین جمع کرد و گذاشت داخل ظرفی و و با خودش برد و رفت خوابید.
🥨🥖🍨😴
برای اعلان هم دردی اعضاء خانواده هم یک پورس زلوتیپا نثارم کردند
😫😖
و مادرم ندا در داد مرده شور اون شکم صاب مرده تو ببرن و رفتند خوابیدند
🧕😡😠
و من بدبخت تا صبح زیر کمد ماندم
😰😰
♻️یک شب بعد از افطار پدرم گفت هر روزی که روزه بگیری نیم کیلو زولبیا جایزه
😋😋😍
از این بهتر نمی شد روز بعد خیلی جاها رفتم روزه بگیرم گیرم نیومد اومدم به بابام گفتم روزه نیست همشون رو خوردن یا پنهان کردن. آدرس بدین برم بگیرم
🤓😏
🗣بابام گفت مگه آقای صبوری بهتون در باره روزه چیزی نگفته
🤔🤔
گفتم هنوز درسمون اینجا نرسیده
❗️❗️
🧔بابام گفت هوشنگ جان اگر کسی از اذان صبح تا اذان مغرب هیچی نخوره روزه رو گرفته همین.
😊😊
گفتم :به عشق زولبیا چشم.✅
بابام گفت باید قبل از اذان صبح نیت کنی که روزه رو برای رضای خدا بگیرید
👌👌✅✅
اگر به عشق زولبیا باشه روزه باطله فهمیدی پسرم❓
گفتم بابا اگه یه خورده از اون زولبیا ها رو الان بدی بخورم احتمالا بفهمم
😋😊
ادامه ......
#آموزش_احکام_درقالب_طنز
#نویسنده_جناب_مسعوداسدی
#قسمت_سی_وپنج
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚2711🔜