#بارداری_شب_ازدواج_همسرم
۹ سال بود از زندگیمون میگذشت و از بچه خبری نبود تااینکه مادرشوهرم با همکاری شوهرم دست بکار شدن برای راضی کردن من ،واسه همسر دوم و اوردن نوه روزگارم سیاه شد هرشبم گریه بود.. بخودم اومدم دیدم دارم میرم خاستگاری واسه شوهرم بعد از یه ماه خون گریه کردنام بلاخره شوهرم از یه خانم مطلقه خوشش اومد و قرار شد توافقی عروسی کنن و بعد از بچه دار شدن خانمه بره دنیا رو سرم خراب شد
شب عروسیشون به خواست همسرم رفتم شهرستان خونه مادرم و**.....ادامه👇**
http://eitaa.com/joinchat/3841720351Caed8dd4f27
داستانی از نازایی یک زن ✅
#بارداری_شب_ازدواج_همسرم
۹ سال بود از زندگیمون میگذشت و از بچه خبری نبود تااینکه مادرشوهرم با همکاری شوهرم دست بکار شدن برای راضی کردن من ،واسه همسر دوم و اوردن نوه روزگارم سیاه شد هرشبم گریه بود.. بخودم اومدم دیدم دارم میرم خاستگاری واسه شوهرم بعد از یه ماه خون گریه کردنام بلاخره شوهرم از یه خانم مطلقه خوشش اومد و قرار شد توافقی عروسی کنن و بعد از بچه دار شدن خانمه بره ،شب عروسیشون به خواست همسرم ر**.....ادامه👇**
http://eitaa.com/joinchat/3841720351Caed8dd4f27
داستانی از نازایی یک زن ✅