eitaa logo
سابقه گسترده طلایی💛
12.2هزار دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
56 فایل
کانال اصلی گسترده طلایی💛👇 @gostardeh_talaei #ادمین_اصلی_جهت_سفارش_تبلیغات💛👇 @talaei_ads
مشاهده در ایتا
دانلود
گروه 13 ازاد 18 بهمن 💛👆 سابقه در ، و جهت رزرو تبلیغات و مشاوره رایگان @talaei_ads منتظر انتقادات و پیشنهادات و تبلیغات شما هستیم تبلیغات گسترده طلایی💛 @gostardeh_talaei
‼️نزدیک عیده هنوز اقدامی نکردی‼️ 🔴اگه میخوای تا عید کسب و کار خودتو راه بندازی و استقلال مالـی داشته باشی 🔴اگه دنبال یه شغل پردرآمدی میتونم با قاطعیت بگم یه هنر زیبا و مدرن که خیلی خاصه و طرفدارای زیاد داره رو قدم به قدم بهت آموزش میدم که بتونی به درآمدهای عالی برسی..💰 برای شـروع پیشرفت و رسیـدن به درآمـد فقط کافیه قدم برداری عضو کانال من‌شی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/920912166C5fe4735c71 با آموزش‌های رایگان من برای خونت میتونی ظروف‌خوشگل‌هم بسازی،توکانال‌منتظرتم😍
🔴درآمد من تو خونه رسید به ۱۰ میلیون😱 از وقتی تو کانال عضو شدم تونستم با کار تو خونه درآمد مستقلی داشته باشم دکوریهای خاص و لوکسی درست کنم. ⭕️کلی آموزش رایگان دارن که حتی با اونا میشه به درآمد رسید...🤩💰 حتی آینه و ظرفای هفت سینمم خودم درست کردم. اگه توام میخوای ظروف هفت سینتو خودت درست کنی برو تو این کانال و لذتشو ببر😍👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/920912166C5fe4735c71
گروه 14 ازاد 18 بهمن 💛👆 سابقه در ، و جهت رزرو تبلیغات و مشاوره رایگان @talaei_ads منتظر انتقادات و پیشنهادات و تبلیغات شما هستیم تبلیغات گسترده طلایی💛 @gostardeh_talaei
😳👇 روزیکه مامان گفت پسر پاسدار همسایه اومده خواستگاری خواهرم که از من کوچکتره، بقدری حسودیم شد که تصمیم گرفتم برم پیش پسره و بهش بگم خواهرم مادرزادی یه گوشش ناشنواست منتظر ایستاده بودم سر کوچه تا بیاد، اذان ظهر پیداش شد، نزدیکم که رسید قبل از اینکه صداش بزنم دستشو اورد بالا و گفت:_قصد داشتم بیام خواستگاری شما ولی دیشب خواب دیدم که ....👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1811742879Cd079f4eac9
گروه 15 ازاد 18 بهمن 💛👆 سابقه در ، و جهت رزرو تبلیغات و مشاوره رایگان @talaei_ads منتظر انتقادات و پیشنهادات و تبلیغات شما هستیم تبلیغات گسترده طلایی💛 @gostardeh_talaei
وقتی پسر سید همسایه اومد خواستگاریم اصلا چهره اش رو نپسندیدم ولی شنیدم که پدرم داشت میگفت اگر به خاطر چهره ردش کنیم عمه ی سادات ناراحت میشه اونجا دلم لرزید و رفتم دخیل بستم به امام زاده ی محلمون بلکه خودش راهی جلوی پام بذاره آنقدر اشک ریختم که بدنم ضعیف شده بود دست گرفتم به پنجره های ضریح تا بلند شم که انگشتری رو زیر دستم احساس کردم وقتی خواستم بذارم سرجاش همزمان صدایی رو شنیدم که گفت ... 👇 https://eitaa.com/joinchat/3805544609C711632f81f ای وای خدای من معجزه همینه😞❤️ خانومای مجرد حتما بخونن توسلش رد خور نداره👆