eitaa logo
سابقه گسترده طلایی💛
11.9هزار دنبال‌کننده
17هزار عکس
999 ویدیو
55 فایل
کانال اصلی گسترده طلایی💛👇 @gostardeh_talaei #ادمین_اصلی_جهت_سفارش_تبلیغات💛👇 @talaei_ads
مشاهده در ایتا
دانلود
سابقه گسترده طلایی💛
#رمانی‌که‌‌در‌عرض‌1هفته‌غوغا‌بپاکرده😱🔥 با ترس آب گلومو قورت دادم. باورم نمیشد بخاطر منه #رعیت سر دو
شاناز دختر رعیتی که بعد مرگ مادرش برادر و پدر ناتنیش اونو میکنن و با کاری که برادرش می‌کنه مجبور میشه طبق رسم روستا بشه اما خون بس ۶۰ساله..😱 از بخت بدش خیلی وقته پسر خان دلباخته شاناز شده و میخواد از این قضیه سو استفاده کنه و شانازو زن خودش کنه اما پدرش اونو به عقد خودش درمیاره و....🙊🔥 نبال‌کن👇👇😱😱 http://eitaa.com/joinchat/1019936784C9e1eab6095 تو این اوضاع بهترین فرصته خودتو با ایتا کنی👆😍 🔞👻
وحشت زده روی زمین عقب عقب رفتم :_ جاوید؟ جنون آمیز زمزمه کرد :_ جون جاوید جوجه ام؟ _ ؟ موهایش را چنگ زد و کمربند را دور دستش پیچید :_نمیدونم ... شایدم بزنم _ بخاطر تهمت مادرت من و بزنی هرگز نمی بخشمت جاوید با همان چشمان به خون نشسته یک قدم جلو آمد : _ مامان چی میگفت؟ _ دروغ میگفت ... به جون همین بچه ای که تو شکممه...بلند فریاد زد : _ جون بچه رو قسم نخور .. ترسیده سر تکان دادم : _ اینبار بزنی دیگه هرچه قدرم التماس کنی نمی بخشم ... اینبار دوباره دکتر بیاری بالا سرم و هرشب التماس کنی هم نمیبخشم ... باز دیوونه شی و بیفتی به جون من و وقتی تیکه تیکه شدم تازه یادت بیاد نفست به نفسم بنده نمی بخشم! من 15ساله رو به عقد خودت دراوردی که اینطوری بدی بی وجدان؟ جلو آمد‌‌.چشمانش پراز عشق بود از دستانش از خشم می لرزید : _ هرکاری یک تقاصی داره لعیا ... هر اشتباهی یک تنبیهی میان هق هق هایم با صداقت فریاد زدم : _ من اشتباه نکردم! http://eitaa.com/joinchat/852754449Cfab3a7bc33