سابقه گسترده طلایی💛
#پارت_غیرتی🙈 _بلند شو از اینجا اون دسته از پسرا که رو به روت ایستادن رو نمیبینی؟ لبخندی زدم به روی
امیر حیدر پسر فوق العاده مذهبی و متعصب که با عنایت حضرت زهرا عاشق دختری میشه که مذهبی نیست و خیلیم شیطونه ولی با #غیرتی بودنش کاری میکنه که ماهورا هزار درجه تغییر میکنه
https://eitaa.com/joinchat/1630666843C14d42703da
رمان #واقعی، #مذهبی و #عاشقانه که شخصیت اصلی تعریف کرده و نویسنده نوشته رو از دست ندید #پیشنهاد_ویژه برای مجردها و متاهلها❤
رمان مرموز، بشدت پرطرفدار و👈#واقعی
سرمو تکون دادم وبه گوشهاتاق جایی که اون شیطانِ خبیث باچشمای آتشینش ایستاده بود، نگاه کردم.. آقایموسوی از درون کیفش یک نوشته درآورد فککنم سوره جن با ۴قل بود، آویزون کرد ۴ گوشه اتاق, یکدفعه دیدم خبری از اون شیطان نیست، ناپدید شده بود...
اماوقتیخوبنگاهکردم دیدماز پشت پنجرهی اتاق زل زده تو چشام، با چشام به پنجره اشاره کردم، آقای موسوی منظورمو فهمید، پاشد پنجره رو بست و پرده هم کشید و در رو بازکرد و بابا روصدا زد و گفت...
https://eitaa.com/joinchat/2847932503C3608d5a79f
داستان مهییّج، واقعی و فوقالعاده محتوایی و روشنگرانه در کانال زیر 👆👆
#معجره_امام_حسین😭
من دختری سن بالا بودم که تا سن سی سالگی هیچ #خواستگاری نداشتم😔..یه سال #شب_عاشورا وقتی خیلی دلم گرفته بود از امام حسین خواستم یا از مجردی دربیام یا عمرم تموم شه که اینقدر #کنایه نشنوم..همون شب #خواب عجیبی دیدم،خواب دیدم که آقایی...😳👇
https://eitaa.com/joinchat/2550202505Cc05826e231
#لطف_امام_حسین👆
#عجیب ولی #واقعی
هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
👆ارزانسرای مانتو و لباس مجلسی👆
#ارزانسرای #واقعی میخوای من فقط اینجا رو معرفی میکنم👇👇🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/1896218656Cbec9c1b508
برای عید مستقیم از #تولیدی خرید کن 🤩
♨️#تک_فروشی شروع قیمت از 80تومن
✅#مانتو #تونیک #شومیز #شلوار #کیف_کفش ⭕️⭕️⭕️⭕️
http://eitaa.com/joinchat/1896218656Cbec9c1b508
#تضمین_کیفیت و #ارسال_رایگان 🎁
دارای نماد اعتماد 📄
هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
❌این کانال #حراجی#واقعی هست❌
شال و روسری هاش #جنسش #درجه_یکه اما قیمتشو ببینی باور نمیکنی🔥🔥😱
توی این گرونی این کانال جنساشو به #قیمت_عمده میده😍😍😍
اینجا دنیایی از روسری و شال های زیبا برای دختران و زنان خوش پوش هست❤️
https://eitaa.com/joinchat/3080465Ce31a337706
شال وروسری #پشمی هاشونو #تخفیف زدن‼️
برای دومین بارم بود که مهر #طلاق میومد روی شناسنامه ام
با لباس سیاه روونه ی خونه ی پدریم شدم توی کوچه که رد میشدم همسایه ها سر به گوش همدیگه میذاشتن و صدای پچ پچشون میومد که من رو #نحس میخوندن...
خانوم جونم همین که چشمش بهم افتاد یقه ام رو گرفت و هوار راه انداخت بخت خودت که بسته است بخت دخترای کوچکترم رو هم بستی ...توی همون لحظه بود که با دل شکسته از ته قلبم داد زدم خدااااا چه سرنوشتیه من دارم
یهو چادرم لای در گیر کرد و افتادم وسط کوچه وقتی به خودم اومدم که یه پسر با #لباس_سپاهی جلوم وایساده وشاهد دعوای خانوم جونم با من بوده رفت توخونمون و با صدای بلند گفت....😳👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
کانالی پر از تجربیات زندگی #واقعی اعضا
برای دومین بارم بود که مهر #طلاق میومد روی شناسنامه ام
با لباس سیاه روونه ی خونه ی پدریم شدم توی کوچه که رد میشدم همسایه ها سر به گوش همدیگه میذاشتن و صدای پچ پچشون میومد که من رو #نحس میخوندن...
خانوم جونم همین که چشمش بهم افتاد یقه ام رو گرفت و هوار راه انداخت بخت خودت که بسته است بخت دخترای کوچکترم رو هم بستی ...توی همون لحظه بود که با دل شکسته از ته قلبم داد زدم خدااااا چه سرنوشتیه من دارم
یهو چادرم لای در گیر کرد و افتادم وسط کوچه وقتی به خودم اومدم که یه پسر با #لباس_سپاهی جلوم وایساده وشاهد دعوای خانوم جونم با من بوده رفت توخونمون و با صدای بلند گفت....😳👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
کانالی پر از تجربیات زندگی #واقعی اعضا
هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
تیپ زدم و رفتم وسط دانشگاه داد زدم:
- آهای ملت من #شوهر میخـوام،شوهـر!!
یکی با خنده گفت: چه نوع شوهری؟
- یکی که قدبلنـد باشه، سیکس پک داشته باشه، چشم رنگی، جذاب، خونه و ماشین داشته باشه، از منم نخواد خونه تمیز کنم و جهیزیه بیارم...... همیـن 😂
صدایی از بغل گوشم گفت:
- من همهرو دارم محضر کجاست؟
یهو برگشتم، آخ ننه یکی منو جمع کنه...
- تو #واقعی هستی یا رویا؟🙊
- میخوای نشونت بدم واقعیم؟ 🥢
- آره آره
کاری کرد که سوت و دست و #جیغ بچهها رفت بالا که یکدفعه من....🤤♥️🤣🔥
https://eitaa.com/joinchat/3809411160C57f549d6bd
#پارت_169
درخواست شوهر میده، که استاد..🤣
برای دومین بارم بود که مهر #طلاق میومد روی شناسنامه ام
با لباس سیاه روونه ی خونه ی پدریم شدم توی کوچه که رد میشدم همسایه ها سر به گوش همدیگه میذاشتن و صدای پچ پچشون میومد که من رو #نحس میخوندن...
خانوم جونم همین که چشمش بهم افتاد یقه ام رو گرفت و هوار راه انداخت بخت خودت که بسته است بخت دخترای کوچکترم رو هم بستی ...توی همون لحظه بود که با دل شکسته از ته قلبم داد زدم خدااااا چه سرنوشتیه من دارم
یهو چادرم لای در گیر کرد و افتادم وسط کوچه وقتی به خودم اومدم که یه پسر با #لباس_سپاهی جلوم وایساده وشاهد دعوای خانوم جونم با من بوده رفت توخونمون و با صدای بلند گفت....😳😳😳👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
کانالی پر از تجربیات زندگی #واقعی اعضا
برای دومین بارم بود که مهر #طلاق میومد روی شناسنامه ام
با لباس سیاه روونه ی خونه ی پدریم شدم توی کوچه که رد میشدم همسایه ها سر به گوش همدیگه میذاشتن و صدای پچ پچشون میومد که من رو #نحس میخوندن...
خانوم جونم همین که چشمش بهم افتاد یقه ام رو گرفت و هوار راه انداخت بخت خودت که بسته است بخت دخترای کوچکترم رو هم بستی ...توی همون لحظه بود که با دل شکسته از ته قلبم داد زدم خدااااا چه سرنوشتیه من دارم
یهو چادرم لای در گیر کرد و افتادم وسط کوچه وقتی به خودم اومدم که یه پسر با #لباس_سپاهی جلوم وایساده وشاهد دعوای خانوم جونم با من بوده رفت توخونمون و با صدای بلند گفت....😳👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
کانالی پر از تجربیات زندگی #واقعی اعضا
برای دومین بارم بود که مهر #طلاق میومد روی شناسنامه ام
با لباس سیاه روونه ی خونه ی پدریم شدم توی کوچه که رد میشدم همسایه ها سر به گوش همدیگه میذاشتن و صدای پچ پچشون میومد که من رو #نحس میخوندن...
خانوم جونم همین که چشمش بهم افتاد یقه ام رو گرفت و هوار راه انداخت بخت خودت که بسته است بخت دخترای کوچکترم رو هم بستی ...توی همون لحظه بود که با دل شکسته از ته قلبم داد زدم خدااااا چه سرنوشتیه من دارم
یهو چادرم لای در گیر کرد و افتادم وسط کوچه وقتی به خودم اومدم که یه پسر با #لباس_سپاهی جلوم وایساده وشاهد دعوای خانوم جونم با من بوده رفت توخونمون و با صدای بلند گفت....😳👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
کانالی پر از تجربیات زندگی #واقعی اعضا
هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
🔴روسری به قیمت سال 99♨️😱
ارزونترین فروشگاه شال و روسری رو در ایران پیدا کردم 🧣🤑💃
#نخی #کرپ #حریر #ابریشم #مجلسی
💃💃🥀🥀
★)-,.-~*'¨¯¨'*·~-.¸☆
این کانال یه #حراجی 📌 #واقعی هست 💥
روسری های با کیفیتش رو میده 50تومن💯🤢
╔═══•ೋೋ•═══╗
شال 💔⃟ روسر✅ی
╚═══•ೋೋ•═══╝
💃💃💃
✈️هزینه #پست 📮هم نمیگیره 🤩
بیا داخل کانال ببینم دلت میاد #لفت بدی 🤓
ـــــﮩﮩ٨ﮩــــﮩ٨ﮩﮩ♡ـﮩﮩ٨ﮩــــﮩ٨ﮩﮩــ
https://eitaa.com/joinchat/3080465Ce31a337706
❌️دیگه براتپل شدن صورت هرچیزی نخور❌️
🔴 تپل کننده صورت که برای اولین بار درسازمان غذاودارو تاییدیه گرفت
🔴بدون قرص وآمپول و مکمل تپل شو😱
🔴کاملا #واقعی وطبیعی
🔴برگشت ناپذیر
🔴بدون عوارض
🔴 سرشاراز باویتامین وموادمغذی
❌ دوره مصرفی ۵۰ روزه
❌ بدون رژیم غذایی
❌️مختص زن ومرد وبچه ها
❌️و زنان باردارو شیرده
بزن برو داخلش ببین چه خبره👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2231042305C6ded2e19f4
برای دومین بارم بود که مهر #طلاق میومد روی شناسنامه ام
با لباس سیاه روونه ی خونه ی پدریم شدم توی کوچه که رد میشدم همسایه ها سر به گوش همدیگه میذاشتن و صدای پچ پچشون میومد که من رو #نحس میخوندن...
خانوم جونم همین که چشمش بهم افتاد یقه ام رو گرفت و هوار راه انداخت بخت خودت که بسته است بخت دخترای کوچکترم رو هم بستی ...توی همون لحظه بود که با دل شکسته از ته قلبم داد زدم خدااااا چه سرنوشتیه من دارم
یهو چادرم لای در گیر کرد و افتادم وسط کوچه وقتی به خودم اومدم که یه پسر با #لباس_سپاهی جلوم وایساده وشاهد دعوای خانوم جونم با من بوده رفت توخونمون و با صدای بلند گفت....😳👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
کانالی پر از تجربیات زندگی #واقعی اعضا
برای دومین بارم بود که مهر #طلاق میومد روی شناسنامه ام
با لباس سیاه روونه ی خونه ی پدریم شدم توی کوچه که رد میشدم همسایه ها سر به گوش همدیگه میذاشتن و صدای پچ پچشون میومد که من رو #نحس میخوندن...
خانوم جونم همین که چشمش بهم افتاد یقه ام رو گرفت و هوار راه انداخت بخت خودت که بسته است بخت دخترای کوچکترم رو هم بستی ...توی همون لحظه بود که با دل شکسته از ته قلبم داد زدم خدااااا چه سرنوشتیه من دارم
یهو چادرم لای در گیر کرد و افتادم وسط کوچه وقتی به خودم اومدم که یه پسر با #لباس_سپاهی جلوم وایساده وشاهد دعوای خانوم جونم با من بوده رفت توخونمون و با صدای بلند گفت....😳👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
کانالی پر از تجربیات زندگی #واقعی اعضا
برای دومین بارم بود که مهر #طلاق میومد روی شناسنامه ام
با لباس سیاه روونه ی خونه ی پدریم شدم توی کوچه که رد میشدم همسایه ها سر به گوش همدیگه میذاشتن و صدای پچ پچشون میومد که من رو #نحس میخوندن...
خانوم جونم همین که چشمش بهم افتاد یقه ام رو گرفت و هوار راه انداخت بخت خودت که بسته است بخت دخترای کوچکترم رو هم بستی ...توی همون لحظه بود که با دل شکسته از ته قلبم داد زدم خدااااا چه سرنوشتیه من دارم
یهو چادرم لای در گیر کرد و افتادم وسط کوچه وقتی به خودم اومدم که یه پسر با #لباس_سپاهی جلوم وایساده وشاهد دعوای خانوم جونم با من بوده رفت توخونمون و با صدای بلند گفت....😳👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
کانالی پر از تجربیات زندگی #واقعی اعضا
برای دومین بارم بود که مهر #طلاق میومد روی شناسنامه ام
با لباس سیاه روونه ی خونه ی پدریم شدم توی کوچه که رد میشدم همسایه ها سر به گوش همدیگه میذاشتن و صدای پچ پچشون میومد که من رو #نحس میخوندن...
خانوم جونم همین که چشمش بهم افتاد یقه ام رو گرفت و هوار راه انداخت بخت خودت که بسته است بخت دخترای کوچکترم رو هم بستی ...توی همون لحظه بود که با دل شکسته از ته قلبم داد زدم خدااااا چه سرنوشتیه من دارم
یهو چادرم لای در گیر کرد و افتادم وسط کوچه وقتی به خودم اومدم که یه پسر با #لباس_سپاهی جلوم وایساده وشاهد دعوای خانوم جونم با من بوده رفت توخونمون و با صدای بلند گفت....😳👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
کانالی پر از تجربیات زندگی #واقعی اعضا
برای دومین بارم بود که مهر #طلاق میومد روی شناسنامه ام
با لباس سیاه روونه ی خونه ی پدریم شدم توی کوچه که رد میشدم همسایه ها سر به گوش همدیگه میذاشتن و صدای پچ پچشون میومد که من رو #نحس میخوندن...
خانوم جونم همین که چشمش بهم افتاد یقه ام رو گرفت و هوار راه انداخت بخت خودت که بسته است بخت دخترای کوچکترم رو هم بستی ...توی همون لحظه بود که با دل شکسته از ته قلبم داد زدم خدااااا چه سرنوشتیه من دارم
یهو چادرم لای در گیر کرد و افتادم وسط کوچه وقتی به خودم اومدم که یه پسر با #لباس_سپاهی جلوم وایساده وشاهد دعوای خانوم جونم با من بوده رفت توخونمون و با صدای بلند گفت....😳😳😳😳👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
کانالی پر از تجربیات زندگی #واقعی اعضا
برای دومین بارم بود که مهر #طلاق میومد روی شناسنامه ام
با لباس سیاه روونه ی خونه ی پدریم شدم توی کوچه که رد میشدم همسایه ها سر به گوش همدیگه میذاشتن و صدای پچ پچشون میومد که من رو #نحس میخوندن...
خانوم جونم همین که چشمش بهم افتاد یقه ام رو گرفت و هوار راه انداخت بخت خودت که بسته است بخت دخترای کوچکترم رو هم بستی ...توی همون لحظه بود که با دل شکسته از ته قلبم داد زدم خدااااا چه سرنوشتیه من دارم
یهو چادرم لای در گیر کرد و افتادم وسط کوچه وقتی به خودم اومدم که یه پسر با #لباس_سپاهی جلوم وایساده وشاهد دعوای خانوم جونم با من بوده رفت توخونمون و با صدای بلند گفت....😳😳😳👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
کانالی پر از تجربیات زندگی #واقعی اعضا
برای دومین بارم بود که مهر #طلاق میومد روی شناسنامه ام
با لباس سیاه روونه ی خونه ی پدریم شدم توی کوچه که رد میشدم همسایه ها سر به گوش همدیگه میذاشتن و صدای پچ پچشون میومد که من رو #نحس میخوندن...
خانوم جونم همین که چشمش بهم افتاد یقه ام رو گرفت و هوار راه انداخت بخت خودت که بسته است بخت دخترای کوچکترم رو هم بستی ...توی همون لحظه بود که با دل شکسته از ته قلبم داد زدم خدااااا چه سرنوشتیه من دارم
یهو چادرم لای در گیر کرد و افتادم وسط کوچه وقتی به خودم اومدم که یه پسر با #لباس_سپاهی جلوم وایساده وشاهد دعوای خانوم جونم با من بوده رفت توخونمون و با صدای بلند گفت....😳😳😳😳😳😳😳👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
کانالی پر از تجربیات زندگی #واقعی اعضا
برای دومین بارم بود که مهر #طلاق میومد روی شناسنامه ام
با لباس سیاه روونه ی خونه ی پدریم شدم توی کوچه که رد میشدم همسایه ها سر به گوش همدیگه میذاشتن و صدای پچ پچشون میومد که من رو #نحس میخوندن...
خانوم جونم همین که چشمش بهم افتاد یقه ام رو گرفت و هوار راه انداخت بخت خودت که بسته است بخت دخترای کوچکترم رو هم بستی ...توی همون لحظه بود که با دل شکسته از ته قلبم داد زدم خدااااا چه سرنوشتیه من دارم
یهو چادرم لای در گیر کرد و افتادم وسط کوچه وقتی به خودم اومدم که یه پسر با #لباس_سپاهی جلوم وایساده وشاهد دعوای خانوم جونم با من بوده رفت توخونمون و با صدای بلند گفت....😳😳😳😳👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
کانالی پر از تجربیات زندگی #واقعی اعضا
برای دومین بارم بود که مهر #طلاق میومد روی شناسنامه ام
با لباس سیاه روونه ی خونه ی پدریم شدم توی کوچه که رد میشدم همسایه ها سر به گوش همدیگه میذاشتن و صدای پچ پچشون میومد که من رو #نحس میخوندن...
خانوم جونم همین که چشمش بهم افتاد یقه ام رو گرفت و هوار راه انداخت بخت خودت که بسته است بخت دخترای کوچکترم رو هم بستی ...توی همون لحظه بود که با دل شکسته از ته قلبم داد زدم خدااااا چه سرنوشتیه من دارم
یهو چادرم لای در گیر کرد و افتادم وسط کوچه وقتی به خودم اومدم که یه پسر با #لباس_سپاهی جلوم وایساده وشاهد دعوای خانوم جونم با من بوده رفت توخونمون و با صدای بلند گفت....😳😳😳😳👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
کانالی پر از تجربیات زندگی #واقعی اعضا