🇮🇷 به نام مقدسی که در توست
برایِ سرفرازیت جان و مال و فرزند
فدا میکنیم...!
📸 بانوی فداکار وطن، اُم الشهداء
مرحومه حاجیهخانم فاطمه سیلاخوری
مادر شهیدان سرلشکرخلبان احمد کشوری
و رزمنده بسیجی محمد کشوری.
از ایمان قوی و وطنپرستی مادر شهید همین بس که هنگام دفن شهید احمد کشوری، درحالی که عکس او را میبوسید، پرچم جمهوری اسلامی ایران را که با دست خود دوخته بود بر سر مزار فرزند آویخت و فریاد زد: «احسنت پسرم، احسنت».
#مادرانه
#برای_ایران
#بر_دامن_مادر_شهیدان_صلوات
💠 @bank_aks
”سیزده بدر“
به یاد مردانی که
سبزههای🌱 نوروزشان را
با آرزوی شهادت گره میزدند...
#روز_طبیعت
#قهرمانان_وطن
#یاد_شهدا_باصلوات
💠 @bank_aks
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصاویر کمتر دیدهشده از شهیدان زاهدی، کاظمی، باکری و کاوه در عملیات بدر
🔹امروز سالروز شهادت سردار حاج علی زاهدی در بخش کنسولیِ سفارت ایران در دمشق توسط رژیم صهیونیستی است.
💠 @bank_aks
میگویند: روزی را
صبحِ زود تقسیم میکنند
هرجا که هستید رزق امروزتان
نانِ سفرهی شهدا ...
#صبح_بخیر
#قهرمانان_وطن
#زندگی_در_جنگ
💠 @bank_aks
« یام یام » های بهشتی حاج بخشی ...
خیلیها حاجبخشی را به یامیام هایش میشناختند. شیرینیهای ویفری کوچکی که حاج بخشی وقت و بیوقت با چند جعبه از آنها سر میرسید و بین بچهها سرش دعوا بود. چقدر مزه میداد وقتی حاجی زیر آتش سنگین بعثیها و درست وسط خط مقدم سر می رسید و یامیام های طلایی اش را بین بچهها پخش میکرد..!
#تدارکات
#دفاع_مقدس
#مرحوم_حاجذبیحالله_بخشی
#روحش_شاد_باصلوات
💠 @bank_aks
🕊 به بالِ پرواز نیازی نداریم
با همین پوتینها میتوان به آسمان رفت!
📸 منطقه عمومی فاو ۱۳۶۴
بعد از عملیات والفجر هشت
تعدادیاز رزمندگان اطلاعاتوعملیات
لشکر ۸ نجف اشرف اصفهان
سردار شهید محمدمهدی صالحی
(نفر سوم از سمت راست)
#قهرمانان_وطن
#لشکر۸_نجفاشرف
#زندگی_در_جنگ
💠 @bank_aks
#باهم_کتاب_بخوانیم
رفیقی داشتم که می گفت: «اینجا جزیرهی مجنون جای دیوانههاست. دیوانههایی که عاشقاند. عاشقانی که میخواهند از راه میانبر به خدا برسند.»
تابستان سال ۱۳۶۵ بود و من با این رفیق راه، راه را گم کرده بودم. کجا؟ در جزیرۀ مجنون؛ وقتی که از خط برمیگشتیم. همان دمدمای صبح. گرما بالای سی درجه بود و رطوبت هوا بالای هفتاد درصد و ما برای رهایی از گرما و شرجی، بالاپوشمان، فقط یک زیرپیراهن سفید و خیس بود. آنجا، کسی را دیدم که کلاه پشمی زمستانی را تا پایین ابرو پایین کشیده و کنار نیزارها دراز به دراز خوابیده بود. نگاه عاقل اندر سفیهی به او کردم و به رفیقم گفتم: «راست گفتی که مجنون جای دیوانههاست.»
📕 بریدهای از کتاب "وقتی مهتاب گم شد" به قلم حمید حسام را خواندید که به روایت خاطراتِ شهید جانباز "علی خوش لفظ" در قالب تاریخ شفاهی پرداخته است. واقعیت زندگی و رزمِ مردی که «خودِ واقعیاش» را در «شبی که مهتاب گم شد»، پیدا کرد.
💠 @bank_aks