فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید پست ویژه
💢 برخورد با مفاسد اقتصادی
🎙 استاد رائفی پور
📎 #تولیدات_چندرسانهای
📎 #فرهنگ_اسلامی
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
🌐 btid.org
💠 فحش دادن ممنوع❗️
🟢 عایشه همسر رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله، در حضور ایشان، نشسته بود که مردی یهودی وارد شد. هنگام ورود به جای سلام علیکم، گفت: السام علیکم، یعنی مرگ بر شما. طولی نکشید که یکی دیگر وارد شد، او هم به جای سلام، گفت: السام علیکم. معلوم بود که تصادف نیست، نقشهای است که با زبان، رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله را آزار دهند.
🔻 عایشه سخت خشمناک شد و فریاد بر آورد که: مرگ بر خود شما و . . . . رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله فرمود: ای عایشه! ناسزا مگو، ناسزا اگر مجسم گردد، بدترین و زشتترین صورتها را دارد. نرمی و ملایمت و بردباری روی هر چه گذاشته شود، آن را زیبا میکند.
📚 کافی، اسلامیه، ج2، ص648 با تصرف.
🌐 https://btid.org
📎 #فحش
📎 #ناسزا
📎 #فرهنگ_اسلامی
📎 #اعتقادات
@banketolidat
💠 مشکلاتتو به دوش بقیه ننداز
🟢 امام صادق علیهالسلام با بعضی از اصحابشان برای تسلیت به خانه یکی از خویشاوندان میرفتند. در بین راه بند کفش امام پاره شد، به طوری که کفش به پا بند نمیشد. امام کفش را به دست گرفته و پای برهنه به راه افتاد. ابن ابی یعفور که از بزرگان صحابه آن حضرت بود، فورا کفشش را از پا درآورد، بند کفش را باز و دست خود را دراز کرد به طرف امام تا آن بند را به ایشان بدهد که امام با کفش برود و خودش با پای برهنه راه را طی کند؛ اما امام به هیچ وجه حاضر نشد آن را بپذیرد و فرمود:
🔻 اگر یک سختی برای کسی پیش آید، خود آن شخص از همه به تحمل آن سختی اولی است. معنا ندارد که حادثهای برای یک نفر پیش بیاید و دیگری زیر بار رنج آن برود.
📚 کافی، اسلامیه، ج6، ص464 با تصرف.
🌐 https://btid.org
📎 #رنج
📎 #مشکلات
📎 #فرهنگ_اسلامی
📎 #اعتقادات
@banketolidat
💠 چند دقیقهای پای نصایح ابوذر
🟢 نامهای به دست ابوذر رسید، آن را باز کرد و خواند. از راه دور آمده بود. شخصی به وسیله نامه از او تقاضای اندرز جامعی کرده بود. او از کسانی بود که میدانست ابوذر از پیامبر (ص) حکمتها آموخته است. ابوذر در پاسخ فقط یک جمله نوشت، یک جمله کوتاه:
🔻 با آن کس که بیش از همه مردم او را دوست میداری، بدی و دشمنی مکن. نامه را بست و برای طرف فرستاد. آن شخص بعد از آنکه نامه ابوذر را باز کرد و خواند، چیزی از آن سر در نیاورد. با خود گفت، یعنی چه؟ مقصود چیست؟
🔻اینکه از واضحات است، مگر ممکن است که آدمی محبوبی داشته باشد آن هم عزیزترین محبوبها و با او بدی بکند؟! بدی که نمیکند بماند، مال و جان و هستی خود را نیز در پای او ریخته و فدا میکند. از طرف دیگر باخود اندیشید که شخصیت گوینده جمله را نباید از نظر دور داشت، گوینده این جمله ابوذر است. ابوذر، لقمان امت است و عقلی حکیمانه دارد، چارهای نیست، باید از خودش توضیح بخواهم.
🔻 مجددا نامهای به ابوذر نوشت و توضیح خواست. ابوذر در جواب نوشت: مقصودم از محبوبترین و عزیزترین افراد در نزد تو همان خودت هستی. مقصودم شخص دیگری نیست. تو خودت را از همه مردم بیشتر دوست میداری.
🔻 اینکه گفتم با محبوبترین عزیزانت دشمنی نکن، یعنی با خودت خصمانه رفتار نکن. مگر نمیدانی هر خلاف و گناهی که انسان مرتکب میشود، مستقیماً صدمهاش بر خودش وارد میشود و ضررش دامن خودش را میگیرد.
📚 داستان راستان، ج1، 143.
🌐 https://btid.org
📎 #ابوذر
📎 #نصیحت
📎 #فرهنگ_اسلامی
📎 #اعتقادات
@banketolidat
💠 تعبیر یک خواب
🟢 خوابی که دیده بود، او را سخت به وحشت انداخته بود. هر لحظه تعبیرهای وحشتناکی به نظرش میرسید. هراسان آمد به حضور امام صادق علیهالسلام و گفت: خوابی دیدهام و میخواهم برایم تعبیرش کنید. خواب دیدم مثل اینکه یک شبح چوبین، یا یک آدم چوبین، بر یک اسب چوبین سوار است و شمشیری در دست دارد و آن شمشیر را در فضا حرکت میدهد. من از مشاهده آن بینهایت به وحشت افتادم و اکنون میخواهم شما تعبیر این خواب مرا بگویید.
🔻 امام علیهالسلام: حتما یک شخص معینی است که مالی دارد و تو در این فکری که به هر وسیله شده مال او را از چنگش بربایی. از خدایی که تو را آفریده و تو را میمیراند، بترس و از این تصمیم منصرف شو!
🔻 مرد: حقا که عالم حقیقی تو هستی و علم را از معدن آن به دست آوردهای. اعتراف میکنم که چنین فکری در سر من بود. یکی از همسایگانم مزرعهای دارد و چون احتیاج به پول پیدا کرده، میخواهد بفروشد و فعلا غیر از من مشتری دیگری ندارد. من این روزها همهاش در این فکرم که از احتیاج او استفاده کنم و با پول اندکی آن مزرعه را از چنگش بیرون بیاورم.
📚 کافی، اسلامیه، ج8، ص293 با تصرف.
🌐 https://btid.org
📎 #حرام
📎 #کلاه_برداری
📎 #فرهنگ_اسلامی
📎 #اعتقادات
@banketolidat