📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: یکشنبه - ۰۹ شهریور ۱۳۹۹
میلادی: Sunday - 30 August 2020
قمری: الأحد، 10 محرم 1442
🌹 امروز متعلق است به:
🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام
🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها)
💠 اذکار روز:
- یا ذَالْجَلالِ وَالْاِكْرام (100 مرتبه)
- ایاک نعبد و ایاک نستعین (1000 مرتبه)
- یا فتاح (489 مرتبه) برای فتح و نصرت
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹شهادت سید الکونین مولانا اباعبدالله الحسین سلام الله علیه و علی آبائه و ابنائه و اصحابه و لعنة الله علی قاتلیه، 61ه-ق
🔹قتل ابن زیاد لعنة الله علیه به امر مختار ثقفی، 67ه-ق
🔹وفاة ام سلمه رحمة الله علیها، 63یا62ه-ق
🔹شام غریبان اسراء کربلا، 61ه-ق
🔹بنابر روایتی قیام قائم آل محمد حضرت مهدی صاحب الزمان در این روز می باشد
@bano_basir
▪️و اینک #عاشورا
مردی کنار #قتلگاه، سالهاست صبح و شب خون گریه میکند....
▪️و در انتظار ٣١٣ علمدار که عباس وار یاریَش کنند تا ندا دهد؛
🔅الا یا اهل العالم، انَّ جدّی الحسین قَتلوه عطشانا😭
🏴آجرک الله یا صاحب الزمان
فی مصیبه جدک الحسین(علیه السلام)!...
@bano_basir
▪️ ذکر صالحین ▪️
▪️چهار جراحت
مرحوم شیخ جعفر شوشتری می گوید: در روز عاشورا، چهار جا، چهار عضو بدن ابی عبدالله به خاطر بی آبی از کار افتاده بود، که حتی شاید اگر آب هم می دادند، کار از کار گذشته بود و فایده نداشت.
اولین جایی که از عطش از کار افتاد چشمان امام حسین (علیه السّلام) بود، امام صادق (علیه السّلام) می فرماید: جدّ ما در روز عاشورا، از شدت عطش چشمانش آسمان را دود می دید.
دومین عضو، لبهای آقا بود، می دونی چرا؟ حمیدبن مسلم می گه دیدم لب های حسین علیه السلام مانند دو چوپ خشک شده به هم می خورد، دیدم از لبهای حسین داره خون می آید.
سومین عضو زبان حضرت بود، همان زمان که علی اکبر را بغل گرفت، زبان در دهان علی گذاشت، علی اکبر دید بابا از خودِ او تشنه تر است.
چهارمین عضو جگر حسین بوده، هلال بن نافع می گوید، آمدم نزدیک گودال، جنگ تمام شده، از بالای گودال نگاه کردم، دیدم لبهای حسین تکان می خورد، نزدیک تر رفتم، گفتم شاید حسین نفرین می کنه، دیدم می گوید: «لشگر جگرم از تشنگی می سوزد» از گودال آمدم بیرون، سریع رفتم آب آوردم، دیدم شمر داره بیرون می آید، گفت کجا می روی، گفتم می روم پسر فاطمه را سیراب کنم، گفت زحمت نکش، من سیرابش کردم ... .
منبع:كتاب گلواژه های روضه
@bano_basir
🍁🍂مادی گرایی عامل خیانت و بی دینی
✍واقعه عاشورا به دست مسلمان نمایان و مدعیان مسلمانی اتفاق افتاد.
🔻خیانت به #ولایت، عوض شدن ارزش ها و دور شدن از معنویت زمان پیغمبر و دل بستن به دنیا و مادی گرایی، باعث بروز واقعه عاشورا شد.
🔻امام حسین (ع) را تنها گذاشتند چون فهمیدند مزایا و عطایای بودن در کنار حسین کمتر از ابن زیاد و یزید است.
🔻کسانی که با سوء تدبیر خود وضع بد #اقتصادی و معیشتی را در جامعه پدید آورند، باید در پیشگاه خداوند، مردم و امام زمان خود پاسخگو باشند.
🔻راز سلامت دین و دنیا و آخرت انسانها در پیروی از ولایت است.
#اللَّهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیکَ_اَلْفَرَجْ
@bano_basir
📣👈رویایی عجیب :
نقل است که مرحوم میرزای شیرازی، حبیب بن مظاهر را در خواب میبیند که بر تختی نشسته. میگوید حبیب آیا آرزو داری که به دنیا برگردی؟ جواب میدهد بله.
👈😭میرزا با تعجب میپرسد تو با این مقامت که روی زانوی امام حسین علیه السلام شهید شدی، چرا میخواهی دوباره برگردی؟ میگوید برای این سه کار:
👈۱ـ در مجالس ابا عبدالله الحسين(عليه السلام) گريه كنم.
۲ـ تشنه ها را آب دهم.
۳ـ اينكه صلوات بر محمد و آل محمد(صلى الله عليه وآله) بفرستم.
👈 اگر ما هم میتوانستیم ملکوت این عزاداری و ملکوت صلوات را مانند حبیب ببینیم،، آن موقع به ارزش آنها،، در ارتقاء درجات بهشتیان ، پی میبردیم.
پیامبر اکرم ص :
🙏«إنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةً فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَنْ تَبْرُدَ أَبَداً».
📕. زندگی نامه استاد الفقهاء و المجتهدین
@bano_basir
#روضه_های_مصور
🔴خداحافظ برادر
▫️علامة مجلسی (ره) در «بحارالانوار» ذکر نموده که «چون امام مظلوم هفتاد و دو نفر از اصحاب و اهلبیت خود را دید که روی زمین افتادهاند و بیکس و تنها مانده است، متوجه خیمهها شد. «و نادی یا سکینه و یا رقیه و یا عاتکه و یا زینب و یا فاطمه، یا امکلثوم، علیکنّ منیالسلام»؛ «اهل حرم را صدا زد: ای سکینه و ای رقیه و ای عاتکه و ای زینب و ای فاطمه و ای امکلثوم خداحافظ».
▫️زنان و دختران و کنیزان چون این صدا را شنیدند، همگی از خیمهها بیرون دویدند، و صدا به گریه و ناله بلند کردند. حضرت همه را سفارش میفرمود که دلها را آتش میزد، نگاه حسرتی به ایشان کرد و آه از دل سوخته خود کشید. اهل حرم را به شکیبایی امر فرمود و راهی میدان شد.
▫️چنانکه روایت شده بعد از وداع عمومی با اهل حرم زینب را طلبید و به او وصیت کرد و سفارش اطفال و زنان را به او نمود و او را امر به صبر فرمود.
حضرت بر ذوالجناح سوار شدند که صدای گریه اهل حرم بلند شد و ناله طفلان به فلک رسید، و چون چند قدم راه رفت، دید باز صدای گریه میآید، نظر کرد دید زینب با پای برهنه میآید و میگوید: ای برادر! صبر کن حاجتی با تو دارم. حضرت ایستاد. زینب عرض کرد: ای برادر! مادرم در وقت وفات وصیت کرده، که هرگاه عازم سفر آخرت میباشی، به عوض او زیر گلوی تو را ببوسم. حضرت پیاده شد، زینب دستها به گردن امام درآورد و گلوی او را بوسید.
@bano_basir