eitaa logo
روزمرگی خانه سنتی من
841 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
659 ویدیو
0 فایل
خودنماے و من ہامو ازم بگیر۔۔ خودت رو بدہ۔۔چون اگہ دیدہ میشم۔تو در وجودم دیدنے ہستے ۔اگر نورے ہست تویے نہ من... ____________________________________ @Marzieh103 تبلیغات پذیرفته میشود
مشاهده در ایتا
دانلود
و خونه ای از تمیزی برق میزنه😍
میلک شیک خرمالو خرمالو یخ زده پنج عدد موز یخ زده سه عدد بزرگ شکر به میزان لازم شیر یک لیتر پودر نارگیل دوقاشق غذا خوری و گردو پنج عدد پیشنهاد سرآشپز🤗 مزه معجون میده
امشب خیلی دلم چیپس میخاست اما آقای خونه حال بیرون رفتن نداشت یه حرکت خفن زدم و سیب زمینی رو توی سرخکن ریختم چند نوع سس درست کردم سس سیر و موسیر سس فلفلی سس گوجه و سس آویشن عالی شد عالی😋
آقا طاها مسئول قهوه درست کردن مامانشه البته تا یه محدوده ای امروز چون دکمه بخار رو زده بود یه قهوه آبکی و بدون خامه و پر از کثیف کاری تحویلم داد. خیلی ناراحت شدم وچون تو هرکاری دخالت میکنه بهش با اخم و تخم گفتم جلو چشمم نباش😡 ولی بعد خیلی پشیمون شدم تصمیم گرفتم دیگه چیزی بهش نگم تا اینکه قهومو کلا ریخت سریع لبه فرش رو بالا زدم و دیگه هیچی بهش نگفتم هیچی.... الان راضی ترینم 🤩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برگای زرد بوی خاک نم خورده بارون و صداش که شده پس زمینه ی صدای بلند دعا حال وصف ناپذیری دارم🥺
عصر و عصرونه رفیقانه....
رفتم وسایل نقاشی گرفتم واسه کسی الفبا نقاشی کنم.🤗
سلام از یه ظهر سرد پاییزی دیشب تا ساعت دو با محمد طاها درحال بازی بودم و بعد هم تمیز کاری خونه و بعد از نماز خواب یه سر رفتم و بیرون و اومدم و یه خونه ترکیده از پدر و پسر تحویل گرفتم😬
اینم مرحله آخر انتقال پول ....
برای ایشون
چند ساعتی درگیر همین چند تا نقاشی ام😉
جمله های بالا هرکدوم که حرف نقاشی شده دارند باید نشانه گزاری شوند. نظرتون چیه کانال روزمرگی رو بکنم آموزش نقاشی ابتدایی 😂
رفتن که کباب بشن و واسه شام بشن میرزا قاسمی .
از موقعی که اومدیم توی خونه جدید چون اتاق پذیرایی از نشیمن جدا شده،روی میز جلو مبلی وسیله می‌چینم گل تازه بانکه تنقلات و میوه خشک که محمد طاها عاشقشه... قبلا اصلا نمیخورد،شاید واسه اینکه جلو چشمش نبود اما الان یهو میبینی صدای خرت و خروت دندونای موش موشک توجهت رو جلب میکنه🐭
واسه همین به و میوه های دیگه رو ورقه ای کردم و توی سینی زیر بخاری چیدم. اینطوری با دمای بخاری خشک میشن و انرژی زیادی هم هدر نمیره. یادتون نره اگه شما هم خواستین درست کنید قبلش توی آب و شکر و آبلیمو چند ثانیه ای میوه هارو آغشته کنید.
اینم شام پر زحمت امشب ☺️
امروز صبح که بیدار شدم به ملاقات کسی رفتم که به شدت ذهنم رو درگیر کرد،به شدت ناراحت شدم و افسوس خوردم که چرا من هر لحظه خدارو بابت داشتن سلامتی خودم و خونوادم شکر نمیکنم چرا فقط روزی سه بار اونم فقط بعد از نمازهام!!!! امام صادق علیه السلام: 🔹إنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْعَمَ عَلَى قَوْمٍ فَلَمْ يَشْكُرُوا فَصَارَتْ عَلَيْهِمْ وَبَالاً وَ اِبْتَلَى قَوْماً بِالْمَصَائِبِ فَصَبَرُوا فَصَارَتْ عَلَيْهِمْ نِعْمَةً. 🔸همانا خداوند مردمی را نعمت داد، اما آنان خداوند را شکر نکردند و آن نعمت ها وبال گردنشان شد. و مردم دیگری را دچار سختی کرد اما در برابر آن صبر کردند و آن سختی ها تبدیل به نعمت شد...... چرا اینقدر من بی چشم و رو ام چرا من نمی‌بینم خیلی چیزهایی که باید ببینم؟ کلا بهم ریختم،حالم دگرگون شد بعد از اومدن به خونه مشغول رنگ کردن نقاشی مشتری شدم با طاها نیم ساعت توپ بازی کردم و مشغول کارهای خونه اما چون فکرم درگیر بود نتونستم زیاد سر و سامون بدم به ریخت و پاش ها و نامرتبی ها با شوهرم به پنج شنبه بازار رفتیم و خرید و بعد از اون هم شستن میوه و صیفی جات و جمع کردن و چیدنشون واسه شام هم میرزاقاسمی درست کردم که......😡😡😡😡😡
شوهرم گفت که هوس فلافل کرده و پختش رو تو برنامه های فردا بزارم اما چون برنامه ریزی فردام شلوغ بود تصمیم گرفتم تو تموم بی نظمی ها براش فلافل درست کنم که حداقل فردا راحت باشم. بعد پختشون چشماش قلب قلبی شد برای دلبری بیشتر یکی از خوشگل ترین هاشو انتخاب کردم و از اونجایی که هیچ وقت غذا رو نمیچشم بهش دادم و گفتم همسر ببین نمکش خوبه؟🤫 در جواب یه نگاه بهم کردو گفت خب الان اینارو نشونم میدی که من دیگه نمیتونم میرزا قاسمی بخورم😉 با یه لحن دلبرونه ولی جدی گردنم و کج کردم و گفتم خب فدای سرت جا به جا میکنیم امشب فلافل و فردا میرزا قاسمی میخوریم. نسبت به صبح الان حالم بهتره😇