eitaa logo
بانو حَیّ باش | banoohayy
7.8هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
53 فایل
🌍از جغرافیای درون تانظم محیطی حضوراقایان ممنوع میباشد⛔ دانش پژوه رشته تخصصی مبلغ خانواده ⛔شرعاراضی‌نیستم‌کسیکه منو بشناسه‌مطالب‌کانالُ‌بخونه. راه ارتباطی: @sadatrazavi1 تبلیغ @tabliighaatt استفاده از مطالب متنی فقط باادرس کانال مجازاست💚✔️
مشاهده در ایتا
دانلود
دقیقاً درست جایی که خیلی حواسم و توسلم به اقا زیادبود ؛ نگاه ایشان را با تمام وجودم احساس کردم. دوباره دوست دارم چنین حسی را تجربه کنم . سالی که کنکور قبول شدم اون سال برف وسرمای خیلی شدیدی همه جاروگرفته بود.. و هوا خیلی سرد بود ازون سرمای استخوان سوز ؛طوریکه تاحالا ازبچگیم تا اون موقع ندیده بودم....واقعاعمق سرما مینشست به مغزاستخون. چون ورودی بهمن ماه بودم برای ثبت نام زمستان رفتم شهرستان و تا اون موقع هیچ وقت تنهایی جای به این دوری نرفته بودم اما خوشبختانه پدرم برای انتخاب واحدهمراهم امدند اون موقع انتخاب واحد حضوری بود یادش بخیر😊 بعد ازانتخاب واحد برگشتیم مشهد وتقریبا دوهفته بعدکلاس هاشروع شدند پدرم گفتند که از این به بعد باید خودت یاد بگیری که بری و بیای ،اینقدر من نگران بودم و اینقدر دلهره داشتم فقط و فقط توسل کردم به امام زمان میگفتم من چه کار کنم که تا حالا هیچ جا نرفتم وکلا استرسی بودم. ازشون کمک میخواستم لحظه به لحظه یادمه میگفتم آقا من اولین بار روز جمعه ای دارم میرم یه شهر دیگه کمکم کن یکی وبفرست من قوی شم ...چندروزقبل ازرفتن به دانشگاه توایستگاه ؛ منتظر اتوبوس بودم ؛ یک دخترخانوم محجبه وجوان کنارم نشسته بود.خیلی ازحجابش خوشم اومد ؛دوست داشتم باهاش حرف بزنم بی مقدمه ازش پرسیدم شما دانشجویی؟ گفت آره ؛ ترم چندهستی؟ گفت ترم دو گفتم واقعا! منم ترم یکم ورودی بهمن تازه میخام جمعه برم دانشگاه بایدحتما شنبه سرکلاس باشم .... گفت کدوم دانشگاهی ؛گفتم حکیم سبزواری اون موقع اسمش تربیت معلم بود.... گفت منم اونجا م چه جالب 😍 من که ازخوشحالی داشتم بال درمیاوردم .گفتم جدی میگی ؟ مگه میشه😳 گفت منم جمعه می خوام برم دانشگاه. راست میگی !!میخوای بری منم باهات بیام؟ آره بیا . گفتم خونتون کجاست؟ گفت خیابون .....گفتم جدی خونه ماهم که همینجاست.😳😯 گفتم یعنی من جمعه بیام دنبالت ؟باهم بریم ترمینال ودانشگاه؟ وباهم سواریک اتوبوس شدیم وتاایستگاه آخر که باهم پیاده شدیم حسابی حرف زدیم❤️ این فرشته نجات که خدابرام فرستاده بود روز جمعه منو تا دم درخوابگاه بردکامل راهنماییم کرد. وبعد رفت کارای خودشوانجام داد.... اصلاً شما فکر کنید چیدمان خدا و محبت امام زمان عج نسبت توسل ودرخواست شیعیان....چه قدر آقامهربونند... یعنی تواین شهربه این بزرگی ..تواون لحظه اون ساعت ؛ کنار کسی بنشینی که هم شهری وهم دانشگاهی و هم محله ای؛ آخه من خودم چطور میتونستم جاربزنم توشهر من یک همراه میخام تا دم درخوابگاه که باهم بریم؟چه طورمیتونستم؟😭 آقاچقدرمحبت دارند... حس این عنایت و محبت حضرت مهدی همیشه اشک منو درمیاره... الان هم احساس میکنم بایدخیلی مجدانه متوسل بشم. ⚜اللهم عجل لولیک الفرج⚜ . 🌸⃟ @banoohayybash ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┅┄┄